به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از فرهیختگان، نتیجه نهایی عدم تمدید معافیت تحریمی ایران برای هشت کشوری که از مجموعه تحریمهای ایالات متحده معاف بودند، حداقل در دو صورت قابل جمعبندی است.
اول اینکه ایالات متحده مانند آنچه که در مورد سپاه انجام داد، بیشتر از آنکه تصمیم به اقدام عملیاتی داشته باشد، با هدف مدیریت افکار عمومی پا پیش گذاشته و به کشورها برای به صفر رساندن خرید نفت از ایران آنچنان فشار جدی وارد نکند.
دوم اینکه با تمام قوا وارد میدان شود و عزم به صفر رساندن فروش نفت ایران را داشته باشد. قاعدتا شرایط از این دو حالت خارج نیست، اما اینکه درگیری نهایی در هرکدام از این دو به چه سرنوشتی خواهد رسید، قابلارزیابی است.
اول: آمریکا نشان داده که برخلاف گذشته توان محقق ساختن ارادههای خود را ندارد، علاوهبر اینکه در شرایطی مانند ماجرای تروریستی خواندن سپاه بیشتر از آنکه نیت اعمال فشار یا آغاز جنگ و درگیری داشته باشد، بنای عملیات روانی داشته و احتمال آن میرود که امروز و در ماجرای به صفر رساندن فروش نفت ایران به دلایلی از جمله احتمال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی و تاثیر در قیمت فرآوردههای سوختی در آمریکا یا ایجاد درگیری با کشورهایی، چون چین، اساسا در این مسیر اقدام عملیاتی نکند. این احتمال هرچند که بعید است، اما ممکن است به خاطر جلوگیری از تنش بهویژه در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا محقق شود و ترامپ برای جلوگیری از نارضایتی داخلی وارد فاز عملیاتی جدی در فشار به خریداران نفت ایران نشود.
دوم: سناریوی دوم اصرار عملی آمریکا بر به صفر رساندن فروش نفت ایران است؛ اتفاقی که احتمالا انجام خواهد شد که در این صورت باید نتیجه این اقدام و احتمالا موفقیت ایالات متحده را بررسی کرد.
1- در دوره قبلی تحریمها علاوهبر آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل نیز ایران را تحریم کرده بودند و همگی بنای این را داشتند که ایران را به شرایطی شبیه شرایط عراق و ماجرای نفت در برابر غذا برسانند. در آن شرایط ایالات متحده به مراتب منسجمتر از امروز عمل میکرد و وزرای خارجه و خزانهداری آن با سفر به بسیاری از کشورها برای همراهی با تحریمها تلاش کردند. در آن شرایط به گواه بسیاری از منابع داخلی و خارجی، نفت ایران چیزی حدود یک میلیون بشکه در روز در بازارهای جهانی به فروش میرسد و هیچ چیز جلودار آن نبود و حالا امروز که تنها تحریمهای آمریکا برگشته، به احتمال قوی فشاری کمتر از دوره قبلی به بازارهای جهانی و خریداران نفت ایران وارد خواهد شد.
2- ایران در شرایط تحریمی نشان داده که توانایی بالایی در استفاده از بازارهای غیررسمی دارد و میتواند با اقداماتی مانند سوآپ یا استفاده از نفتکشهای کشورهای دیگر یا دهها راه دیگر نفت خود را به پالایشگاههای هدف برساند. این فرآیند قبلا یک بار تا به انتها در ایران تجربه شده و امکان موفقیت آن آزمون شده است.
3- اساسا تحریم مربوط به بخشهای خصوصی است و کشورهایی که اقتصاد دولتی دارند، در دامنه شمول تحریمهای آمریکا قرار نمیگیرند. چین، هند و ترکیه از جمله کشورهایی هستند که همچنان بخشی از اقتصاد کشور خود را دولتی نگه داشتهاند و از آن مسیر به فعالیت اقتصادی ادامه میدهند. این کشورها از این فرصت استفاده خواهند کرد و همچون گذشته از ایران نفت خریداری خواهند کرد.
4- عربستان و امارات برخلاف فضاسازیهای رسانهای مدتهاست با تمام توان در حال تولید نفت سنگین و میعانات گازی هستند و به هیچ عنوان امکان جهش تولیدی برای بلندمدت را ندارند و لذا به نظر میرسد آنها نیز آنچنانکه گفته شده، نتوانند افزایش تولید مستمر داشته باشند.
5- ونزوئلا و لیبی جایگزینهای نفت سبک ایران هستند، با این تبصره که ونزوئلا امروز تحریم است و لیبی در شرایط جنگی به سر میبرد، از اینرو بسیاری از کارشناسان معتقدند احتمالا استفاده از این دو برای پوشش فروش 2.5 میلیون بشکهای ایران سخت است.
با توجه به دلایل گفتهشده و البته مسائلی که در بخشهای دیگر این یادداشت ذکر شد، به نظر میرسد آمریکا در مسیر به صفررساندن فروش نفت ایران با چالشهای بزرگی همراه است که احتمال موفقیت را برایش به صفر میل میدهد.
انتهای پیام/ 112