شهیده «طاهره اشرف گنجویی» فرزند رضا در سال 1348 در سرآسیاب فرسنگی به دنیا آمد و در دوران مبارزات علیه رژیم پهلوی با اینکه سن و سالی نداشت در شعار نویسی و راهپیمایی بسیار فعال بود و در دوران جنگ به عنوان امدادگر در پشت جبهه خدمت می کرد.
طاهره معلم بود و در روستایی دور افتاده از شهرستان کهنوج به دانش آموزان خدمت میکرد و در آذر ماه سال 1371 زمانی که به محل خدمتش میرفت، توسط اشرار مسلح ترور شد و به شهادت رسید.
به مناسبت گرامیداشت مقام معلم به سراغ «فاطمه احمدی نژاد » مادر معلم شهیده «طاهره اشرف گنجویی»، از شهدای زن استان کرمان رفتیم که وی در گفتوگو با خبرنگار دفاع پرس کرمان اظهار داشت: طاهره علاقه زیادی به حضرت زهرا (س) داشت و همیشه طوری رفتار میکرد که به خصوصیات بانوی اسلام نزدیک شود.
وی افزود: طاهره در دوران انقلاب سن و سال زیادی نداشت و با کسب رضایت پدر در شعار نویسی، راهپیماییها و تظاهرات دوران مبارزات انقلابی بسیار شرکت میکرد.
مادر شهیده «طاهره اشرف گنجویی» ادامه داد: طاهره در ماه محرم به دنیا آمد و با ورودش به خانه، خیر و برکت وارد زندگی ما شد و اگر ما در بیان صحبت و یا مطلبی اشتباه انجام میدادیم، با زبان نرم و منعطف به ما تذکر میداد.
وی گفت: دخترم دوره امدادگری را با خواهرش گذراند و خود من نیز به آنها کمک می کردم که در این عرصه مسلط شوند و در زمان جنگ در پشت جبهه به عنوان یک نیروی امدادگر کمک می کردند.
مادر شهیده «طاهره اشرف گنجویی» با اشاره به اینکه طاهره در تربیت معلم درس خواند و شغل معلمی را انتخاب کرد، گفت: وی در سال 1371 به روستای بارگاه کهنوج منتقل شد و با علاقه بسیار به آموزش دانش آموزان این روستا همت گماشت.
وی با بیان اینکه مردم این روستا از نظر مالی در تنگنا بودند و طاهره قبل از اینکه به روستا برود اقدام به خرید کیف، کفش و لوازم التحریر برای دانش آموزان میکرد و میگفت: این بچهها ذخیره انقلاب هستند و نباید کمبودی داشته باشند.
فاطمه احمدی نژاد به لحظه شهادت طاهره اشاره کرد و گفت: سه ماه از خدمتش در روستای بارگاه میگذشت که در ایام شهادت حضرت زهرار(س) بود به طاهره گفتم: من هم با شما به روستا میآییم و ایشان قبول کرد در اتوبوس بودیم که به من بی مقدمه گفت: مادر میدانی امشب شب شهادت حضرت زهرار(س) است، تو مواظب بچهها باش که قرآن، نماز و درسهایشان را فراموش نکنند و من با تعجب به ایشان نگاه میکردم.
وی ادامه داد: طولی نکشید که چند نفر اشرار به اتوبوس تیراندازی کردند و پس از اینکه اتوبوس ایستاد، هر چه طاهره را صدا کردم جواب نداد و من به یاد حضرت زهرا (س) و حضرت زبنبر(س) بسیار گریه کردم.
در ادامه «صدیقه اشرف گنجویی» خواهر شهیده «طاهره اشرف گنجویی» در ادامه گفت: طاهره عاشق شغلش بود و همیشه دوست داشت شهید شود و در جواب من که میگفتم شهادت مال مردها است، میگفت: من دوست دارم معلم بچههای عشایر شوم و همان جا هم به شهادت برسم.
وی ادامه میداد: با خواهرم در پشت جبهه کارهای امدادگری مانند بافت کلاه و شال و پخت مربا را انجام می دادیم و با تاکید خواهر شهیدم به آموزش تیراندازی پرداختیم و ایشان میگفت: باید کار با اسلحه هم یاد بگیریم که هر لحظه لازم باشد زنان نیز در میدان حاضر شوند.
انتهای پیام/