گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتحاله اتیکندی؛ 40 سال است که ایالات متحده آمریکا جمهوری اسلامی ایران را به بهانههای متعدد و بیاساس تهدید و تحریم میکند؛ اولین اقدام رسمی دولت آمریکا در اعمال تحریمها علیه ایران اول خرداد 1359 (22 می 1980) کلید خورد که این تحریمها، سرآغازی بر داستان پر فراز و فرود تحریمهای آمریکا علیه ایران بود.
اما جمهوری اسلامی ایران با گذشت چهار دهه در مقابل تحریمها و تهدیدهای آمریکاییها سر تسلیم فرود نیاورد و با قدرت به مسیری که از اول انقلاب اسلامی برای خود تعریف کرده بود، گام برداشته و به همین مسیر ادامه خواهد داد.
آمریکاییها چارهای جز تحریم و تهدید برای متوقف کردن قطار پیشرفت کشورمان در زمینههای مختلف پیدا نمیکنند. یکی از پیشرفتهای قابل توجه جمهوری اسلامی ایران که ابعاد بینالمللی پیدا کرده است، برنامه صلحآمیز هستهای آن است؛ برنامهای که بارها از سوی مقام معظم رهبری (مدظله العالی) و مقامات مسئول به صراحت اعلام شده است که برنامه هستهای ایران، یک برنامه کاملا صلحآمیز است.
ولی ادعا سازیهای موهوم آمریکاییها، صهیونیستها و سعودیها موجب شد که موضوع برنامه هستهای ایران ابعادی بینالمللی به خود بگیرد و منجر به صدور قطعنامههایی از سوی شورای امنیت ملی سازمان ملل علیه کشورمان شود؛ قطعنامههایی که این اختیار را به آمریکاییها میدهد تا حلقه تحریمهای یکجانبه خود علیه ایران را تنگتر و تنگتر کنند.
بالاخره با فشار آمریکا و متحدان منطقهایاش از سال 2006 قطعنامههایی در شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران در قالب مجموعه تحریمهای جدیدی به تصویب رسید. اواخر سال 2011 بود که آمریکا شرکتها و مؤسسههای مالی خارجی را از تجارت با بانکهای تحریم شده ایران منع کرد؛ اما این سناریو سرانجام با توافق برجام و با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت در ۲۰ جولای ۲۰۱۵ متوقف شد؛ توافقی که به افکار عمومی جامعه جهانی نشان داد که جمهوری اسلامی ایران هیچوقت به دنبال سوءاستفاده از توان هستهای خود نبوده و نخواهد بود.
اما دو سال بعد دونالد ترامپ که بعد از «باراک اوباما» بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده بود، در یک اقدامی غیرمتعارف از این توافق بینالمللی به صورت یکجانبه خارج شد و از تمدید تعلیق تحریمهای هستهای نیز خودداری کرد تا تحریمهای یکجانبه و ظالمانه آمریکا به صورت خودکار مجددا علیه ایران اعمال شود.
ترامپ که از برجام بهعنوان بدترین توافق آمریکا در طول تاریخ یاد میکرد با خروج از آن به دنبال فشار مجدد برای محدودیت و ممنوعیت استفاده ایران از فناوری صلح آمیز هستهای بود؛ اما تجربه طولانی ایران در مواجه با تحریمها و رو شدن تمامی کارتهای در دسترس و قابل استفاده آمریکا برای فشار به کشورمان در یک سال گذشته توانسته است این امکان را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کند که از گزینههای به تعویق افتاده برای پاسخ به بیتعهدی آمریکا و تعلل اروپاییها استفاده کند.
بهطور مثال یکی از این گزینهها میتواند، خروج جمهوری ایران از پیمان «انپیتی» باشد؛ البته خروج ایران از این پیمان به معنای حرکت به سمت سوءاستفاده از برنامه هستهای صلحآمیز نیست و نخواهد بود، بلکه خروج از آن دیگر تعهدی برای پذیرش بازرسان هستهای باقی نخواهد گذاشت؛ چون عاقلانه نیست که ایران به تعهداتی ملزم باشد که آمریکا از آن سود میبرد، درحالی که خود یانکیها به تعهداتشان ملزم نیستند.
این همان گزینهای است که «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان بعد از بازگشت از نیویورک به طرفهای آمریکایی و غربی پیام داد که یکی از گزینههای جمهوری اسلامی ایران در مقابل یکجانبهگرایی آمریکاییها خروج از پیمان «انپیتی» است. سفر قریبالوقوع وزیر امور خارجه کشور به کره شمالی که تجربه خروج از این پیمان را دارد و اخیرا با آمریکا هم درحال مذاکره است و هنوز به نتیجه قطعی نرسیده است، نیز در این راستا تعریف میشود.
در پایان باید گفت که آمریکاییها بدانند بیاعتمادی ملت ایران به آنها، صرفا یک شعار نیست، بلکه نشأت گرفته از عملکرد گذشته و داشتن تحلیلی واقعبینانه از اهداف سلطهجویانه آنهاست.
به نظر میرسد ترامپ نیز باید تا کنون فهمیده باشد که این ملت 40 سال است تن به تسلیم آمریکاییها نداده و نخواهند و هرگز در دام فریبنده واشنگتن نیز نخواهند افتاد.
انتهای پیام/ 411