نامه بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی»/خدایا، از همه چیز دنیای خود گذشتم

بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی» در نامه خود آورده است: «بارالها، از همه چیز دنیایی خود گذشتم و برای رسیدن به وصالت و برای رسیدن به مقام متعالی‌تر انسانیت پا به دانشگاهی الهی گذاشتم».
کد خبر: ۳۴۴۹۵۶
تاریخ انتشار: ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۶:۰۰ - 05May 2019

به گزارش خبرنگار ساجد، بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی» در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۳۷ در تهران خیابان اسکندری چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۳۶۲ در عملیات والفجر یک منطقه شرهانی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

نامه بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی»/ از همه چیز دنیای خود گذشتم

تصویر نامه بسیجی شهید محمدرضا محمدخانی

نامه بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی»/ از همه چیز دنیای خود گذشتم

نامه بسیجی شهید «محمدرضا محمدخانی»/ از همه چیز دنیای خود گذشتم

متن نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

(وَالَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنا)

(کسانی که در راه خداوند جهاد کنند به طور مسلم خداوند آن‌ها را به راه‌های خود هدایت خواهد نمود)

بارالها مرا به نور عزتت که سراپا بهشت است برسان تا تو را بشناسم، بار خدایا چشم دل ما را به نوری که بتواند به تو نگاه کند

منور فرما تا آن جا که چشمان دل حجاب‌های نور را دریده و جان‌ها و روان‌های ما آنچنان شود که به عزت قدس تو تعلق یابد. خدایا

آن که آتش اشتیاق در دل او شعله ور شده نه میلی به غذایش باشد و نه از آب خوشگوار لذتی برد. به امید آن که به وصال خویش برسد و با زبان شوقش، راز‌های درونی خود را با محبوبش در میان می‌گذارد.

بارالها، از همه چیز دنیایی خود گذشتم و برای رسیدن به وصالت و برای رسیدن به مقام متعالی‌تر انسانیت پا به دانشگاهی الهی، دانشگاهی پُر از معنویت، دانشگاهی پُر از ایثار و گذشت، دانشگاهی که محوطه آن از خون جوانان امت حزب الله پر از لاله‌های سرخ و خونین می‌باشد.

جوانانی که به ندای (هل من ناصر ینصرنی) رهبرشان جهت ادامه راه پر خون حسین بن علی (ع) لبیک گفته‌اند. جوانانی که همان طوری که روایت می‌باشد وقتی به چهره شان نگاه می‌کنی به یاد خدا می‌افتی.

آری، خدایا من پا به این دانشگاه گذاشته‌ام که قلم و زبان از وصف آن عاجز است. پس بارال‌ها‌ ای معبودم،‌ای مولایم از تو می‌خواهم که گناهانم را ببخشی و سعادت و لیاقت لقاء خودت را به من عطاء فرما و به بازماندگانم صبر عظیم عطا فرما و به مادر و همسرم صبر و قدرت ادامه راهم را مانند سرورشان حضرت زینب (س) عنایت فرما.

با درود به رهبر کبیر انقلاب این قلب تپنده امت حزب الله و سلام بر شهیدان گلگون کفن اسلام و انقلاب اسلام.

مامان جان، چون الان در تاریخ ۱۳۶۰/۱/۲۰ ساعت ۱۶:۳۰ به ما گفته‌اند تا یک ساعت دیگر باید به خط (خط مقدم جبهه) برویم؛ لذا من همین جا خداحافظی می‌کنم از قول من به همه سلام برسانید.

من الله التوفیق و علیه التکلان

قربان همه شما (محمدرضا محمدخانی)

عبدالله

۱۳۶۰/۱/۲۰»

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار