به گزارش خبرنگار بینالملل دفاعپرس، تولید مواد غذایی، توسعه اقتصادی بقای موجودات و... همه و همه بدون آب امکان ندارد. در بررسیهای تاریخی تمام تمدنهای کهن و درخشان در اطراف مناطق پر آب شکل گرفتهاند و در شکلگیری هرکدام از آنها میتوان رد پای رودخانه یا دریاچه را مشاهده کرد.
با اینکه 71 درصد از سطح کره زمین از آب پوشیده شده است؛ تنها 86 درصد از آبهای کره زمین قابل بهره برداری است، با توجه به گسترش صنایع، کشاورزی و شرایط زندگی مدرن، افزایش جمعیت و ارتقای سطح زندگی و بهداشت در شهرهای بزرگ، افزایش مصرف همچنان روند صعودی خود را میپیماید. مصرف آب نسبت به اوایل قرن بیستم 17 برابر و نسبت به سه قرن قبل از آن 45 برابر شده است.
با توجه به اینکه خاورمیانه در کمربندی خشک کره زمین قرار گرفته است و علیرغم دارا بودن پنج درصد جمعیت جهان فقط یک درصد آبهای شیرین را در اختیار دارد و همچنین 50 درصد آبهای قابل مصرف این منطقه اشتراکی مصرف میشود، رقابت بر سر مسأله آب همواره در طول تاریخ وجود داشته است موجبات جنگها و قراردادهای متعددی شده است و میشود.
از جمله واقعیتهای مربوط به آب در منطقه خاورمیانه استراتژیک بودن این کالای پر اهمیت است که در سالهای واپسین قرن بیستم برای اکثر کشورها آشکار شده است. این واقعیتی است که در شرایط فعلی بر اکثر کشورهای مناطق کم آب آشکار شده است. انسانها به زودی خواهند فهمید آب کالایی پیش و پا افتاده نیست و استفاده از آن نیازمند تأملات و تمهیدات بسیاری است که اگر اندیشیده نشود؛ برای بسیاری از ساکنان زمین بحران آبی حتماً اتفاق خواهد افتاد.
خاورمیانه یکی از مناطق پر جمعیت و در عین حال کم آب کره زمین است و همواره جدال برای تصاحب منابع اندک آب در این منطقه وجود داشته است، با تأسیس دولت اسرائیل در مناطق اشغال شده فلسطین مسأله آب جدیتر شده و این حکومت با حالت تجاوز کارانه به تصاحب منابع آبی منطقه پرداخت. با تمام تلاشهایی که برای استفاده از آبهای منطقه داشته و دارد همچنان مسأله تهیه آب برای دولت اسرائیل از پدیدههای مهم برای سیاستگذاریها محسوب میشود. این مقاله به بررسی وضعیت آب در اسرائیل پرداخته است و در ادامه سعی دارد اقدامات اسرائیل برای به دست آوردن و تأمین آب مورد نیاز خود را مورد تحلیل قرار دهد و نتایج اقدامات اسرائیل را تحلیل کند.
امنیت
تعریف فرهنگهای لغات از «امنیت»، عبارت است از: عدم هراس، اطمینان، در معرض خطر نبودن یا از خطر محافظت شدن. «امنیت» همچنین عبارت است از: رهایی از تردید، آزادی از اضطراب و بیمناکی، و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستند. امنیت خواه فردی، ملی یا بینالمللی، در زمرهی مسائلی است که انسان با آن مواجه است. امنیت به صورت وسیع، در مفهومی به کار گرفته شده است که به صلح، آزادی، اعتماد، سلامتی و دیگر شرایطی اشاره میکند که فرد و یا گروهی از مردم احساس آزادی از نگرانی، ترس، خطر یا تهدیدات ناشی از داخل یا خارج داشته باشند.
عناصر اصلی که تقریبا در تمام تعاریف امنیت مشاهده میشوند، ارزشها، خطرات یا تهدیدات هستند. هم ارزشهای عمومی و تهدیدهای عمومی، احتمالا به رهیافت امنیت جمعی در میان کشورهای مستقل منجر میشوند.
آب
آب شگفت انگیزترین خلقت خداوندی است که روی زمین زندگی انسان و تمام موجودات وابسته به اورا تامین میکند؛ زیرا اخذ مواد مورد نیاز انسان، دفع مواد زائد فقط در محیطهایی مایعی امکان پذیر است و در فعالیتهای فیزیولوژیکی بدن انسان نقس اساسی را ایفا میکند. به طور متوسط 58 تا 66 درصد وزن بدن انسان را تشکیل میدهد.
آب از قدیم الایام عامل حیات شناخته شده و به مصداق آیه شریفه (وجعلنا من الماء کل شی حی) حیات و ممات موجودات به آب بستگی دارد. همچنین در متون اسلامی و روایات موجود از معصومین (ع) موضوع فوق به کرات مورد توجه قرار گرفته است. اجتماعات بشری در کنار جریانهای آب بوجود آمدهاند و تاثیر مستقیم بر امنیت جامعه بشری دارد؛ لذا واژه امنیت آبی با امنیت انسان ارتباطی مستقیم دارد.
امنیت آبی توانایی گروهی از مردم برای حفظ دسترسی پایدار به مقادیر کافی آب با کیفیت به منظور حفظ معیشت، رفاه انسانی و توسعه اجتماعی-اقتصادی، تضمین حفاظت در برابر آلودگیهای ناشی از آب و محافظت از زیستبومها در شرایط صلح و ثبات سیاسی است؛ بنابراین امنیت آبی در گرو داشتن منابع آبی کافی در سرزمین وجوامع بشری است.
اوضاع آب در خاورمیانه
با توجه به این که خاورمیانه در کمربند خشکی جهان قراردارد؛ بنابراین مسأله آب یکی از مسائل مهم در این منطقه محسوب میشود. براساس پیش بینیهای هشدار دهنده و مطالعات و بررسیهای انجام شده بحران آب در خاورمیانه شکل گرفته و در حال افزایش است. همین مسأله سبب رقابت دولتها در این زمینه شده است. با وجود این شرایط احتمال دارد در آینده آب به کالایی مهم و سرمایهای استراتژیکی که برتر از نفت است، تبدیل شود با وجود این شرایط میتوان گفت که خاورمیانه روی بمب ساعتی قراردارد که هر زمان میتواند منفجر شود.
جمعیت جهان عرب در سال 1950 میلادی حدود 76 میلیون نفر بوده که در سال 1985 به 205 میلیون نفر رسیده است و طبق پیشبینیها، در سال 2000 به 310 میلیون نفر رسید (این رشد فزاینده که فقط شامل کشورهای منطقه خاورمیانه را شامل نمیشود که چه بسا با افزودن کشورهای غیر عرب خاورمیانه این آمار چندین برابر خواهد بود.) این رشد فزاینده کشورهای عربی را برای تأمین آب مورد نیاز شهروندان دچار مشکل جدی کرد. پیشبینی توماس ناف مدیر طرحهای آبی خاورمیانه در آمریکا را محقق میکند، آنجا که با استناد به نرخ رشد بالای کشورهای خاورمیانه (اعم از عربی و غیر عربی) مدعی میشود: «خاورمیانه تا سال 2012 دارای چنان جمعیتی خواهد بود که دولتها از تأمین نیاز آبی آنها برای شرب، کشاورزی و صنعت عاجز خواهند ماند».
البته با توجه به تاریخ زمان فعلی نمیتوان پیشبینی توماس ناف را عملی فرض کرد، ولی میتوان آن را به عنوان هشداری در جهت بحران شدید آب در آیندهای نزدیک در نظر گرفت. کشورهای خاورمیانه نتوانستهاند موافقت نامههای چند جانبه یا دو جانبه در مورد تخصیص و بهره برداری از آب ما بین خود برقرار سازند و عملاً بین این کشورها بی اعتمادی یاسی و بطور گسترده فقدان مبنی همکاری اقتصادی وجود دارد که همین مسأله توافقات یاسی در منطقه را تحت تأثیر خود قرار میدهد. مسأله آب در خاورمیانه با چند واقعیت انکارناپذیر مواجه است از یک سو همانگونه که مطرح شد خاورمیانه جزء مناطق کم آب دنیا است و باتوجه به میزان رشد جمعیت از جمله مناطق پرجمعیت از جمله مناطق پرجمعیت با رشد جمعیت بالا محسوب میشود. از سوی دیگر با پایین رفتن سطح آبهای زیرزمینی و بالا رفتن میزان نمک آبهای موجود و آلودگی روز افزون آنها مسأله آب به یکی از چالشهای جدی و خطرناک منطقه تبدیل شده است.
تعداد کشورهای دچار کمبود آب، از سه کشور در کویت، اردن و بحرین در سال 1955 به دوازده کشور، از جمله الجزائر، رژیم اشغالگر قدس، سرزمینهای اشغالی، قطر، عربستان سعودی، سومالی، تونس، امارات متحده عربی و یمن درسال 1999 رسید و پیشبینی میشود تا سال 2025 هفت کشور دیگر این منطقه یعنی مصر، ایتوپی، لیبی، مراکش، عمان و سوریه نیز به آن افزوده شود.
اختلافهای جغرافیایی، سبب شده است که بعضی از کشورهای خاورمیانه، دچار کمبود شدید آب شوند و کشوری مثل ترکیه با آب مازاد تجارت کند. براساس گزارشها، در سال 1950 تعداد دوازده کشور با حدود بیست میلیون نفر و در سال 1990 تعداد 26 کشور با جمعیت 300 میلیون نفر با کمبود آب مواجه بودهاند و پیشبینی میشود در سال 2025، 65 کشور با حدود هفت میلیارد نفر دچار کمبود آب شوند. کمبود آب آشامیدنی از یک سو و نیاز روز افزون به غذا از سوی دیگر منابع آب موجود در کره زمین را با بحران جدی و خطرناک مواجه خواهد کرد.
وضعیت آب در اسرائیل
اسرائیل رژیمی کوچک و باریک است که پس از اشغال سرزمینهای فلسطینی در سواحل جنوب شرقی دریای مدیترانه ایجاد شد. با وجود اینکه خاورمیانه یکی از کم آبترین مناطق جهان است، ولی اسرائیل از زمان تأسیس خود در سال 1948 به گسترش تمامی منابع آب موجود قابل بازیابی اقدام کرده است. بهره برداری مداوم و بیش از اندازه از سفرههای آب زیرزمینی منطقه با قدرت طی سالهای اخیر ادامه دارد.
«از هنگام آغاز تاریخ، جهان شاهد بروز کشمکشها و حتی جنگهایی بر سر مالکیت و چگونگی بر سر مالکیت و چگونگی بهرهگیری از آب بوده که نتایج آن بر سیستم منطقهای تأثیرگذاشته است. پس عجیب نیست که آب از جایگاه والایی در تمدنهای باستانی و همینطور در سیاستهای معاصر برخوردار باشد. روابط بین کشورهای منطقه، همان طور که از دیرباز بوده، از طریق سیاست آبها تضمین میشود.»
بیان صریح «شیمون پرز» بر اهمیت جایگاه و نقش آب در تمدن بشری و روابط سیاسی منطقه از آگاهی جنبش صهیونیستی به حساسیت استراتژیک آب، حکایت میکند. به همین دلیل، آب از همان ابتدا به عنوان یکی از ارکان امنیتی اسرائیل مطرح بوده و حتی پیش از تأسیس رسمی این واحد سیاسی، از سوی صهیونیستها به عنوان یک منبع حیاتی در معادلات کلان منطقه از آن بسیار یاد میشده است. از سال 1948 تا به امروز، اسرائیل مشکلات عدیدهای را در خصوص تأمین آب مورد نیاز خود پشت سرگذاشته و آمارهای موجود، حکایت از کمبود آبی بالغ بر یک سال ذخیره آبی و عدم توانایی منابع داخلی برای تأمین نیازهای فزاینده اسرائیل دارد. با توجه به کاهش چشمگیر منابع آبی در منطقه قطعاً اسرائیل برای تأمین آب مورد نیاز خود با مشکلات فراوانی رو به رو است و خواهد بود.
اسرائیل برای تأمین آب در بستر زمان از همان ابتدای تأسیس حکومت نامشروع خود اهداف بلند مدتی را دنبال میکرد. از نظر جغرافیایی، اسرائیل را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد. سه بخش آن به موازات ساحل دریا از شمال آغاز میشود و به جنوب میرسد و بیابان نقب که بخش بزرگی از خاک اسرائیل را تشکیل میدهد که در جنوب سرزمینهای اشغالی رژیم قرار دارد، ناحیهای خشک و نسبتاً بایر است.
نخستین بخش ساحلی اسرائیل دشتی است که خاک آن به صورت ماسه نرم است و در برخی نواحی عرض آن به چهل کیلومتر میرسد و حاصلخیز محسوب میشود. در سالهای گذشته اکثر باغهای مرکبات اسرائیل در این نواحی قرارداشت، ولی در سالهای اخیر به دنبال رقابت کشورهای حوزه دریای مدیترانه پرورش مرکبات در اسرائیل رو به کاهش رفته است.
بزرگترین دریاچه کم آب انبار مرکزی محسوب میشود و به دست اسرائیل است. کینرت یا طبریه نام دارد که در دامنه بلندیهای جولان قرار گرفته و 21 کیلومتر طول و 8 کیلومتر عرض دارد و 212 متر پایینتر از سطح دریا قرار گرفته است، در اطراف این دریاچه، چندین مکان تاریخی و باستانی اسرائیل وجود دارد و هتلها و میهمانسراهای زیادی در کرانههای آن احداث شده است. ناحیه «عرا» که هوای بسیار گرم دارد از جنوب دریای نمک آغاز میشود و تا بندر ایلات و ساحل خلیج عقبه ادامه مییابد. اسرائیل توانسته است، با ابداع شیوههای جدید کشاورزی که با آب و هوای این ناحیه سازگاری دارد، محصولات زیادی تولید کند، میزان بارندگی در این ناحیه از 25 میلی لیتر در سال تجاوز نمیکند و دمای هوا در تابستان به چهل درجه سانتیگراد میرسد.
در اسرائیل هیچ رود دائمی وجود ندارد و تنها رود اردن آن هم بعد از جنگ 1967 در مرز مشترک سوریه اردن و اسرائیل وجود دارد. به این جهت این کشور یکی از مناطق خشک و کم آب منطقه خاورمیانه محسوب میشود.
رودخانه بانیاس (banias) از دیگر منابع اصلی تأمین آب اسرائیل است که از خاک سوریه سرچشمه میگیرد و دیگر رودخانه، «حاصبانی» است که از لبنان سرازیر میشود. سومین رودخانه دان است که آب هر سه رود به کینرت سرازیر میشود. ذخائر کل آب اسرائیل که قابل بازیافت و مصرف است و از یک میلیارد و 700 میلیون متر مکعب در سال تجاوز نمیکند. از این مقدار 65درصد به مصارف کشاورزی میرسد. اسرائیل برای حفظ ذخایر آبی زیرزمینی خود، برنامههای جامعی تهیه کرده و حفر چاهها و استخراج آبهای زیرزمینی و چشمهها را به شدت کنترل میکند.
به طور کلی آب بر استراتژی رژیم صهیونیستی در گذشته و در آینده تأثیر داشته و خواهد داشت و مسأله آب برای این رژیم، فراتر از یک موضوع مربوط به توسعه، مسألهای مرتبط با موجودیت این کشور است و از عوامل بنیادی ادامه طرح صهیونیسم در منطقه محسوب میشود.
حیات اسرائیل به مناطق آبی مرزی از جمله دریاچه طبریه، رود اردن، یرموک و بانیاس و مناطق اشغالی کرانه باختری و جنوب لبنان وابسته است و رژیم صهیونیستی در حال حاضر بدون تسلط بر این آبها به ادامه حیات خود قادر نیست. حتی اگر زمانی اسرائیل طی روند صلح خاورمیانه به عقبنشینی از مناطق اشغالی مجبور شود به تسلط خویش بر منابع آبی این مناطق ادامه خواهد داد. مگر زمانی که منابع آبی مطمئنتر و ارزانتر خارج از محدوده اسرائیل دست یابد. مانند انتقال بخشی از آب رود نیل به اسرائیل و یا انتقال آب از ترکیه، همواره منابع آبی و زمین برای اسرائیل به منزله ابزاری استراتژیک بوده و ادامه حیات آن وابسته به دست آوردن آب و زمین بیشتر است. از طرفی این کشور، از منابع آبی مناطق اشغال شده به سرعت استفاده میکند و به هیچ وجه حاضر نیست منابع آبی مناطق اشغالی را از دست دهد.
آب از همان ابتدا به عنوان یکی از ارکان امنیتی اسرائیل مطرح بوده و حتی پیش از تأسیس این دولت به عتوان منبعی حیاتی در معادلات کلان منطقه مطرح شده است.
این موضوع که آب، محور منازعات آتی در منطقه را شکل میدهد، مطلبی است که توجه بسیار از محققان را به خود جلب کرده، تا آنجا که آن را کلید تحصیل صلح خاورمیانه خواند و معتقدند که اگر به شکل بنیادین برای آن برنامه ریزی نشود بدون تردید شعلههای جنگ و تباهی را برخواهد افروخت.
گزارش از رضا مهر عطا؛ پژوهشگر مسائل غرب آسیا
ادامه دارد ...