معرفی کتاب؛

«حکایت آب و آیینه» زندگی‌نامه و خاطرات شهید «احمد احمدیان»

کتاب «حکایت آب و آیینه» زندگی‌نامه و خاطرات شهید «احمد احمدیان» از اهالی استان خراسان شمالی است که به قلم «رضا حسن زاده کواکی» در ۵۸ صفحه به رشته تحریر درآمده است.
کد خبر: ۳۴۵۱۰۷
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۴۹ - 12May 2019

«حکایت آب و آیینه» زندگی‌نامه و خاطرات شهید «احمد احمدیان»به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از خراسان شمالی، کتاب «حکایت آب و آیینه» زندگی نامه و خاطرات شهید «احمد احمدیان» است که به قلم «رضا حسن زاده کواکی» در 58 صفحه به رشته تحریر درآمده است.

شهید «احمد احمدیان» در نهم مردادماه 1327 در روستای بلقان علیا از توابع شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی به دنیا آمد. پدرش حسین و مادرش ماه خانم نام داشت. او در بیست و چهارم اسفندماه 1363 در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

نویسنده در مقدمه کتاب می نویسد:

آنچه در این اثر آورده شده زندگی سردار رشید اسلام جانباز شهید «احمد احمدیان» است که در قالب داستان خطاب به فرزند عزیزم «امیرعلی» گفته شده است، امید آن دارم که خداوند نسل و ذریه ی ما را در مسیر اهل بیت (ع) و زندگی و مرگ ما را شهادت در راه خودش قرار دهد و نسل های بعد این علمی که مزین به نام زیبای اربابمان سیدالشهدا (ع) و ابوالفضل العباس (ع) است را به سرمنزل مقصود و ولی نعمت‌مان امام عصر (عج) برسانند.

قسمتی از متن کتاب:

احمد بسیار زرنگ بود، گفت: «دایی جان! مگر شما نگفتی که ما دایی دیگری در شیروان داریم خوب است به خانه آن ها برویم».

دایی محمد گفت: «بارک الله به خواهر زاده عزیزم! خوب گفتی دایی احمد». همه پیاده راه افتادند و به باغ دایی احمد در نزدیکی شیرکوه رفتند و شب را در آنجا ماندند.

صبح زود برای نماز بیدار شدند. صدای پرندگان در بین شاخ و برگ درختان حال و هوای خاصی داشت. نماز را خواندند و صبحانه خوردند و آماده رفتن شدند.

دایی محمد دید فاطمه دختر برادرش و یک خانم کارگر برای آماده کردن شیره انگور سخت کار می کنند فوری به حسن و احمد گفت: «شما جوانید، نباید بگذارید ناموس شما اینقدر به سختی بیفتد یا الله پاچه شلوار را بالا بدهید و شروع کنید».

احمد و حسن به سمت ظرف مخصوص شیره انگور رفتند و به خانم ها کمک کردند کار که تمام شد خانم کارگر به احمد رو کرد و گفت: «الهی که این دختر دایی ات نصیب تو شود و سفید بخت شوید کمک خیلی بزرگی کردید کار بسیار سنگینی بود».

در همین حین فاطمه که صدای زن را شنید با او تندی کرد اما این جمله ی زن کارگر، احمد را عاشق و دلباخته دختر دایی اش فاطمه کرد.

کتاب «حکایت آب و آیینه» در 58 صفحه تالیف و تدوین شده است که برگرفته از زندگینامه و خاطرات شهید «احمد احمدیان» است.

در پایان کتاب تصاویری از شهید و همچنین تصویری از وصیت نامه این شهید بزرگوار آورده شده است.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار