به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، حاج «حسن حسینزاده موحد» که به «زندانی دو دیکتاتور شهرت دارد» مبارز انقلابی است که بارها توسط حکومت پهلوی دستگیر، شکنجه و زندانی شد، این آزاده سرافراز در دوران دفاع مقدس نیز در عملیات «کربلای ۵» مجروح شد و به اسارت دشمن درآمد و در زندانهای مخفی رژیم بعثی عراق بهسر میبرد تا اینکه در سال ۶۹ به میهن اسلامی بازگشت.
در این مدت که همه فکر میکردند که حسن حسینزاده به شهادت رسیده است، برای وی در قطعه ۲۴ بهشت زهرا تهران قبر نمادین تعیین کرده و برای وی مجلس بزرگداشتی بهعنوان شهید مفقودالاثر برگزار کرده بودند که بازگشت وی موجب تعجب همگان شد.
حسن حسینزاده بعد از آزادی از اسارت با وجود آسیبهای شدید جسمی که دیده بود، به فعالیتهای فرهنگی و مذهبی نظیر جلسات ماهانه زیارت جامعه کبیره، تشکیل گروه راهپیمایی و پیادهروی از تهران تا مرز خسروی (در زمان بسته بودن راه کربلا)، برپایی مراسم دعای عرفه همراه با آزاده سرافراز حجتالاسلام «سید علیاکبر ابوترابی» و... ادامه داد.
این پیشکسوت جهاد و مبارزه دوران انقلاب اسلامی و آزاده سرافراز و جانباز ۷۰ درصد، در سن ۶۳ سالگی و در سحر آخرین روز سال ۱۳۹۴ به یاران شهیدش پیوست.
پس از مطالعه قسمت اول زندگینامه شهید «حسن حسینزاده موحد» در ادامه، قسمت دوم زندگینامه این شهید والامقام را میخوانید:
دادگاه و زندان مانع نشد تا «حسن حسینزاده موحد» در مسیر نهضت اسلامی گام برندارد؛ به همین دلیل همواره تحت کنترل ساواک بود. وی ۱۱ خردادماه سال ۱۳۴۷ در آستانه ۱۷ سالگی، بهخاطر تهیه تراکت در جریان مسابقه فوتبال بین تیمهای ایران و اسرائیل و نیز ملاقات با زندانیان آزاد شده، مجددا توسط ساواک دستگیر شد.
اینبار مأمورین در بازرسی از منزل وی، مواردی از جمله چهار جلد کتاب و کتابچه یادداشت که در بین مطالب مندرج در آنها پارهای از موضوعات انقلابی وجود داشت و نیز یک برگ مشتمل بر اسامی کلیه اعضای فدائیان اسلام اعم از معدومین و سایرین، متن اعلامیهای درباره گرامیداشت سالروز حادثه مدرسه فیضیه که به خط خود نوشته بود، را پیدا کردند.
به اعتراف وی، این تراکتها ۲ نوع بودند که روی یک نوع از آنها نوشته شده بود «سلام و تحیت فراوان ملت مسلمان ایران به پرچمدار عظیمالشأن مجاهد رهبر آزادمردان، کوتاهکننده دست استعمارگران، حضرت امام خمینی (ره) باد» و روی نوع دیگر آن نیز نوشته شده بود «بریده و کوتاه باد دست تعدی و تجاوز عمال اسرائیل».
در جریان این بازجوییها بود که معلوم شد تراکتهایی که روی آن نوشته شده بود «سالگرد فاجعه جانگداز فیضیه، شب جمعه ۲۵ شوال در مسجد جامع، شبستان گرمخانه مجلس ختم برقرار است» را هم حسن حسینزاده تهیه و توزیع کرده است.
پس از بازجوییهای مفصلی که در مدت ۲۳ روز صورت گرفت، پرونده اتهامی به بازپرسی ارتش شاهنشاهی ارسال و پیرامون آن چنین اظهار نظر شد: «مشارالیه یکی از طرفداران سرسخت و جدی روحانیون مخالف به ویژه خمینی بوده که در راه به ثمر رساندن آرمانهای خود از هیچ عملی رویگردان نیست»؛ لذا پرونده وی پس از تهیه کیفرخواست، به دادگاه شماره ۱ ارسال شد و این دادگاه در تاریخ ۱۷ مرداد سال ۴۵ تشکیل و او را به ۶ ماه حبس تأدیبی محکوم کرد.
رأی این دادگاه مورد اعتراض طرفین قرار گرفت و برای بررسی به دادگاه تجدید نظر شماره ۲ ارسال شد؛ در این دادگاه حسن حسینزاده پای سازمان ملل نیز به میان کشید؛ اظهارات وی چنان کوبنده بود که نه تنها موجب تخفیف در رأی صادره دادگاه بدوی نشد؛ بلکه به اتفاق آرا محکومیت وی به ۲ برابر یعنی یک سال حبس تأدیبی افزایش یافت.
در این مرحله امکان فرجامخواهی فراهم بود که حسن حسینزاده از فرصت آن نیز بهره برد و تقاضای فرجامخواهی کرد؛ ولی بنا بر گفته وزارت جنگ شاهنشاهی «از شرف عرض پیشگاه شاهانه گذشت؛ تصویب نفرمودند».
پایهگذاری هیئت «انصارالمهدی»
حسن حسینزاده در تاریخ ۶ خرداد سال ۴۸ پس از یک سال و یک ماه آزاد شد، وی که در زمان بازداشت با ترفندها و بخشهای مختلف مبارزه تشکیلاتی بیشتر آشنا شده بود، به همراه چند تن دیگر از مبارزان، هیئت «انصارالمهدی» را پایهگذاری کرد.
ساواک در گزارشی نوشت: «حسینزاده اخیرا مبادرت به تشکیل هیئتی نموده که شبهای جمعه جلسات آن برقرار میگردد و خود نیز گویندگی آن را به عهده گرفته است».
این گزارش موجب شد در حالی که بیش از ۲ ماه از آزادی و آغاز فعالیت مجددش سپری نشده بود، به دستور ادارهکل سوم و کنترل تهران تحت کنترل قرار گیرد.
در همین راستا ساواک موفق شد تا همکاری یکی از اعضای جلسه را جلب کند و با قرار دادن شماره رمز «۲۱۰۹» برای او، از محتوای گفتوگوهای اعضای هیئت و سخنرانان آن آگاه شود.
حضور مستمر حسن حسینزاده در جلسات هیئت انصارالمهدی که یکی از سخنرانان آن حجتالاسلام «عبدالمجید معادیخواه» بود، بهطور پیوسته گزارش میشد و موجب شد تا ۲ مرتبه برای او احضاریه فرستاده شود؛ اما به هیچ یک از آنها ترتیب اثر نداد در این بین آقای معادیخواه نیز ممنوعالمنبر و هیئت انصارالمهدی نیز رسما به وسیله مأمورین شهربانی تعطیل شد.
آیتالله سعیدی در تاریخ ۲۰ خردادماه سال ۴۹ در زندان «قزلقلعه» به علت شکنجههای زیاد ساواک به شهادت رسید و این آغاز فعالیتهای دیگری برای حسن حسینزاده بود.
وی اعلامیه مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت آیتالله سعیدی را در ۲ هزار برگ با هزینه شخصی خود در حدود ۵۰۰ ریال چاپ کرد و توسط وی و «حسن خلیلنیا» در بازار و مساجد و نیز توسط «علی طباطبایی» خراسانی برادرخانم شهید آیتالله سعیدی در تهران و قم توزیع شد و در روز ختم نیز حسن حسینزاده تعداد زیادی از این اعلامیه را در قم توزیع کرد.
ارتباط با حزب «ملت ایران»
حسن حسینزاده با هدف ایجاد مصونیت برای فعالیتهای سیاسی خود، برقراری ارتباط با حزب «ملت ایران» که تشکیلات ناسیونالیستی و قانونی بود را در دستور کار خود قرار داد و در دیماه سال ۱۳۴۹ به عضویت این گروه در آمد. وی در سایه پوشش این گروه، جزوه ولایت فقیه امام خمینی (ره) و پیام ایشان به حجاج بیتالله الحرام را پخش میکرد و به دیگر فعالیتهای مذهبی خود نیز ادامه میداد؛ در همین هنگام با حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) نیز رابطه داشت، تا جایی که سخنرانیهای ایشان در هیئت انصارالمهدی را از روی نوار پیاده میکرد تا به صورت جزوه به انتشار بسپارد.
ساعت ۷ صبح ۲۵ اسفندماه سال ۴۹، برای بار سوم منزل مسکونی حسن حسینزاده مورد بازرسی قرار گرفت و او نیز دستگیر شد؛ اما با توجه به آموزشهایی که در زندان فراگرفته و تجاربی که اندوخته بود، تنها کشف سه حلقه نوار صوتی از سخنرانیهای حضرت آیتالله خامنهای (مدظلهالعالی) حاصل این بازرسی شد.
پس از تحمل ۲۰ روز بازجویی طاقتفرسا اتهامات تهیه و پخش اعلامیههای مضره. عضویت در حزب به اصطلاح ملت ایران و پیگیری اعمال خلاف قانون. اعتراف متهم به اینکه اعلامیهای (با هزینه شخصی که حاوی افکار مضره میباشد) تهیه و پخش نموده و در مجلس ترحیم سعیدی برای سلامتی روحانیون افراطی شعار داده است. سوابق متهم دایر بر محکومیتهای مشارالیه، برای وی تعیین شد.
با وجود دفاع جانانهای که حسن حسینزاده از خود داشت، اعضای دادگاه که نسبت به حضرت امام خمینی (ره) دارای حساسیت بالایی بودند، وی را به اتفاق آرا به سه سال و یک ماه حبس محکوم کردند؛ این در حالی بود که دادستان به علت قلت رأی به آن اعتراض کرد تا پرونده به دادگاه تجدید نظر شماره ۳ تهران ارسال شود. با وجود این اعتراض، دادگاه بدون توجه به نظریه، پس از مشورتی مختصر، به اتفاق آرا دادگاه را صالح و پرونده را کامل تشخیص و به رسیدگی ادامه داد؛ در این جلسه بود که حسن حسینزاده به صورت تلویحی دادگاه را فرمایشی دانست.
پس از این دادگاه وارد شور شد و سه سال یک ماه حبس مجرد را از هر لحاظ موجه و قابل تشخیص و به اتفاق آرا آن را تایید کرد؛ در این نوبت نیز حسن حسینزاده از فرصت فرجامخواهی بهره گرفت که اینبار هم بنا بر گفته وزارت جنگ شاهنشاهی «از طرف عرضه پیشگاه شاه گذشت؛ فرجامخواهی را تصویب نفرمودند».
به خاطر خواندن قرآن به کسی توضیح نمیدهم
با این حال حرکت وی در مسیر هدف تعطیل بردار نبود و حسن حسینزاده که در زندان ضمن هماهنگیهای تشکیلاتی، از محضر بزرگانی، چون آیتالله محیالدین انواری (ره) بهره میبرد، خود نیز بر کرسی تعلیم نشست و قرآنآموزی را آغاز کرد؛ این در حالی بود که تشکیل هر نوع جلسهای بدون اجازه رؤسای اندرزگاه ممنوع بود.
حسن حسینزاده برای فعالیت خود مورد بازجویی قرار گرفت و در پاسخ به علت امتناع از آمدن به نگهبانی، با صراحت گفت که «به خاطر خواندن قرآن به کسی توضیح نمیدهم» و به همین علت به حبس مجرد اعزام شد و اداره اطلاعات شهربانی نیز دستور به مراقبت از اعمال و رفتار را صادر کرد.
در راستای همین مراقبتها بود که عدم شرکت در برنامه نیایش صبحگاهی زندان و دیگر فعالیتهایی که داشت، موجب بازجویی دوباره و انتقال وی به زندان قزلحصار شد. مرحله سوم بازداشت حسن حسینزاده، در تاریخ هفتم فروردین سال ۵۳ به اتمام رسید و از زندان آزاد شد.
ادامه دارد...