آزادی خوب است به شرطی که اسیر دنیا نباشیم

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از سمنان، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بزرگ‌ترین رویداد تاریخی ایران اسلامی در طول تاریخ این سرزمین و به خصوص دوران پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به حساب می‌آید. در این جنگ نابرابر با دشمن تا دندان مسلح، رشادت‌هایی رقم خورد که در نوع خود بی‌سابقه است که بعضا از سوی رسانه‌ها کمتر به آنها پرداخته شده است.

به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر، به پای صحبت های «سید محسن صداقت» جانباز و آزاده عملیات بیت المقدس می نشینیم.

دفاع پرس: ضمن عرض تبریک سوم خرداد، ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید و اینکه چه مدت در جبهه ها حضور داشته اید و در چه عملیات هایی شرکت کردید؟

اینجانب «سید محسن صداقت» مدت یک ماه دوره آموزش رزمی در بسیج شاهرود دیدم. مدت هفت ماه در جبهه به طور متناوب حضور داشتم. در جبهه غرب و در عملیات های فتح المبین و بیت المقدس نیز حضور مستقیم داشته ام.

دفاع پرس:  در خصوص نحوه اعزام و چگونگی شرکت در عملیات بیت المقدس برایمان صحبت کنید؟

از طریق بسیج و سپاه اعزام شدم و در یک گروهان ویژه جزو نیروهایی بودیم که قبل از هر عملیات پشت سر عراقی ها می رفتیم و نیروهای پشتیبانی و موتوری عراقی ها را از بین می بردیم؛ سپس فرمانده اعلام حمله را به نیروهای خط مقدم می داد. قبل از هر عملیات چندین کیلومتر پشت سر دشمن می رفتیم و تمامی ادوات را از بین می بردیم و اعلام حمله را به لشکر خودمان می دادیم.

دفاع پرس: چگونه به اسارت نیروهای بعثی درآمدید؟

در مرحله اول چون خواسته فرمانده ما بود که از لشکر خودمان محافظت کنیم، لشکر را با آتش خود محافظت کردیم تا 5 کیلومتر عقب نشینی کنند. همگی به سلامت عقب نشینی کردند از جمله گروهان خودمان ولی بنده و فرمانده چون جزو آخرین نفرات بودیم به محاصره تانک دشمن درآمده و با گلوله مستقیم یک نفربر هدف قرار گرفتیم و در همان زمان که سوار ماشین تویوتا بودم مجروح شدم که تقریباً 30 ترکش ریز و درشت به من اصابت کرد که با موج انفجار توام بود. حدود نیم ساعت بی هوش بودم. زمانی که به هوش آمده عراقی ها بالای سرم بودند و به اسارت دشمن بعثی درآمدم.

دفاع پرس: در آن زمان چند سال داشتید؟

16 ساله بودم.

دفاع پرس: قدری هم از دوران اسارت برایمان صحبت بفرمایید؟

از دوران اسارت صحبت کردن، روزها وقت می خواهد و باید کتاب ها نوشته شود. فقط این را بگویم که اسارت برای ما دانشگاه بود. روزها و شب هایمان به عبادت و درس خواندن می گذشت. شرکت در کلاس های مختلف همچون نهج البلاغه، زبان انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی و ... خلاصه اسارت دانشگاهی بود برای ما با تمامی سختی ها و شکنجه ها و گرسنگی ها و تشنگی هایش.

دفاع پرس: شما قبل از آزادسازی خرمشهر به اسارت درآمدید. خبرآزادسازی خرمشهر را چگونه و از چه طریقی شنیدید؟

از برخورد عراقی ها که به ما حمله کردند و بچه ها را کتک زدند. همچنین ناراحتی آنها. البته بعضی از سربازهای بعثی هم خبر را به بچه های قدیمی می دادند.

دفاع پرس: چه مدت در اسارت بودید؟

هشت سال و سه ماه و بیست روز.

دفاع پرس: خاطره ای را از دوران اسارت برایمان تعریف کنید؟

خاطرات زیادی از دوران اسارت داریم که اگر بخواهیم بازگو کنیم زمان زیادی مورد نیاز است. یکی از آن خاطرات مربوط می شود به روزی که یکی از برادران به سختی مریض شده بود و در حال بدی به سر می برد. حاج آقا ابوترابی در وسط اردوگاه زیر آفتاب سوزان شروع به خواندن نماز کرد و برای او دعا کرد. دعای حاج آقا ابوترابی اثر کرد و آن فرد رفته رفته بهتر شد، بنده آنجا شاهد و ناظر بودم.

دفاع پرس: ما را مهمان خاطره ای از عملیات بیت المقدس هم بفرمایید؟

قبل از شروع عملیات یک گروهان از برادران شاهرود و دامغان و سمنان بودیم که شبانه 60 کیلومتر پشت سر نیروهای عراقی نفوذ کرده بودیم. ساعت 4 بعد ازظهر حرکت کردیم و ساعت 4/30 صبح بالای سر نیروهای پشتیبانی فنی آنها رسیدیم. در حالی که آنها خواب بودند تمامی نیروهای عراقی و ادوات موتوری را از بین بردیم. صبح که عملیات بیت المقدس شروع شد عراقی ها هیچ پشتیبانی نداشتند.

دفاع پرس: شما که سالها در اسارت دشمن بوده اید معنای آزادی را هم بهتر می توانید درک کنید. از حس خودتان از آزادی خرمشهر بگویید؟

آزادی به معنای واقعی زمانی است که هیچ یک از موانع دنیوی انسان را احاطه نکند. آزادی خوب است به شرط آنکه انسان اسیر دنیا و موارد دور و بر خود نباشد. خبرآزادی خرمشهر روح مرا تازه کرد. خستگی اسارت را از تنمان درآورد.

دفاع پرس: چه صحبتی با جوانان دارید به عنوان جوان که در دوران دفاع مقدس در راه حفظ میهن خود از جان گذشتگی و ایثار کرد و به دفاع ایستاد؟

مواظب خودشان باشند. هیئت ها و مساجد را ترک نکنند. در آن زمان دشمن، ایران و اسلام را هدف قرار داده بود که بحمدلله نتوانست کاری بکند. الان دشمن، جوانان را هدف قرار داده تا آینده مملکت ما را به خطر بیندازد که جوانان باید هوشیار باشند.

دفاع پرس: در پایان اگر صحبتی باقی مانده در خدمتتان هستیم؟

همه را به خداوند بزرگ می سپارم. از خداوند سلامتی را برای رهبر عزیزمان طلب می کنم. همچنین عزت و عظمت را برای تمامی ملت و جوانان خواستارم.

انتهای پیام/