به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «محمد محمدکرمانشاهان» سال ۱۳۳۴ در یکی از محلات جنوب شهر تهران در خانوادهای مذهبی بهدنیا آمد. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را با عشق به امام حسین (ع) گذراند و در هیئتها و محافل مذهبی شرکت داشت.
فعالیتهای انقلابی محمد کرمانشاهان با شروع زمزمههای مبارزه با رژیم ستمشاهی در سالهای ۵۵ و ۵۶ آغاز شد و پس از مدتی، وی از افراد فعال در پخش اعلامیهها، پیامها و سخنرانیهای امام خمینی (ره) شد و در جهت آگاهی مردم تلاش کرد و در این رابطه نیز ۲ بار منزل مسکونی وی توسط ساواک مورد بازرسی قرار گرفت.
محمد کرمانشاهان در همه جریانات انقلابی شرکت و همزمان با ورود حضرت امام خمینی (ره) به کشور، عضو کمیته استقبال از ایشان شد. وی به دلیل آشنایی با سلاحهای نظامی، نقش موثری تسخیر دژهای نظامی رژیم پهلوی داشت و پس از پیروزی انقلاب نیز رسالت خود را در قبال نهضت اسلامی ادامه داد.
محمد کرمانشاهان در راهاندازی و تشکیل واحدهای گشتی کمیته انقلاب اسلامی، بهمنظور مقابله با عوامل رژیم پهلوی اقدامات شایان توجهی به عمل آورد و در راه خدمت به انقلاب اسلامی شب و روز نمیشناخت و در هر زمانی که خطری متوجه انقلاب میشد، از جان مایه میگذاشت؛ از درگیری با ضدانقلاب در «نقده» گرفته تا سرکوبی غائله «گنبد» و مبارزه با اشرار وابسته به بیگانه در «پاوه» و مقابله با متجاوزان بعثی در اوایل جنگ در خرمشهر که منجر به جراحت شدید وی شد.
محمد کرمانشاهان به دلیل دارا بودن ویژگیها و استعدادهای خاص در شناخت دشمنان تشکیلاتی نظام اسلامی، وارد دادستانی انقلاب اسلامی شد و پس از عهدهدار شدن مسئولیت گروه «ضربت»، در مقابله با عناصر گروهک «فرقان»، شناسایی و انهدام لانههای تیمهای گروهکها و به هلاکت رساندن و دستگیری عوامل سرسپرده آنها و ایجاد امنیت و آرامش در جامعه، نقش بهسزایی ایفا کرد و هرگز از مبارزه با این جرثومههای فساد دست بر نداشت؛ تا جایی که در شب عروسیاش نیز به محض اطلاع از درگیری واحدهای ضربت با منافقین، حنظلهوار از حجله بیرون رفته و به سوی دشمن یورش برد و در همین حادثه نیز مجروح شد.
این سرباز رشید اسلام که قبلا معنویت حضور در جبهههای حق علیه باطل را درک کرده بود، با شروع عملیات «کربلای ۵» با پوشیدن لباس بسیجی، بهجهت نبرد با دشمنان بعثی راهی آوردگاه شلمچه شد و پس از مجاهدتهای فراوان، شهد شیرین شهادت را با اشتیاق هرچه تمامتر نوشید.
فرازی از وصیتنامه شهید «محمد محمدکرمانشاهان»:
...شما ای فرزندانم و آیندگان این سرزمین و وارثان مکتب خونبار حسین (علیهالسلام)، مبادا فکر کنید که شما را دوست نداشتم. اگر روزی... از تو پرسیدند که بابایت کجاست؟ بگو رفته سفر، سفر به سرزمینهای خونهای پاک، سفر به کربلاهای دنیا...
بابایت رفته تا شر فتنههای صدام را از سراسر این دیار بکَند تا بچههای این سرزمین، شب را راحت بخوابند و در عالم کودکی ترس در وجودشان رخنه پیدا نکند.
انتهای پیام/ 113