به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از مهر، با توجه به سالروز آزادسازی خرمشهر در عملیات بیتالمقدس و به منظور بازخوانی وقایع روزهای آغازین انقلاب اسلامی و وضعیت ارتش در دوران جنگ تحمیلی، گفتوگویی با امیر حسن سیفی انجام شده که ماحصل آن در ادامه آمده است.
ارتش پیش از انقلاب یکی از مجهزترین ارتشهای جهان بود و افسران آن در بهترین دانشگاههای نظامی جهان تحصیل میکردند. شما تفاوت ارتش انقلابی را با ارتش پیش از انقلاب در چه میدانید و امروز ارتش ازلحاظ پیشرفت و اقتدار در چه جایگاهی قرار دارد؟
در دنیای کنونی، سه نوع ارتش وجود دارد، برخی از ارتشها زینتی، برخی مأموریتی و نوع سومی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی پدید آمده که ارتش «رسالت محور» نام دارد. باید گفت نه تنها ارتش شاهنشاهی بلکه بسیاری از ارتشهای جهان، ارتش زینتی هستند و وظیفه آنها زینت در بخشهای مختلف، نمایش قدرت و توان با استفاده از سامانه نیروی انسانی متکی به زینتها، ادوات، تجهیزات رعب آور و شیوههای خشنی که در دل مردم ایجاد هراس کنند و در خارج از کشور نمایشی از اقتدار تجهیزاتی رعبآور، ایجاد کنند.
نیروهای انسانی که بر ارتش زینتی سیطره دارند از پشتوانه دانش، بینش، گرایش، باور و ایدهای که بتواند از حاکمیت یک ملت و تمامیت ارضی آن دفاع کند، برخوردار نیست. از سویی دیگر، معمولاً اینگونه ارتشها از پشتوانه مردمی نیز برخوردار نیستند. اینگونه ارتشها در درون دارای «ابهت کاذب» ولی در صحنههای حقیقی فاقد کارایی رزمی هستند.
برخی از نیروهای مسلح موجود در جهان، نیروهای مسلح «مأموریت محور» هستند که برای مأموریتهای تعریفشده، کارکنانی را تربیت، تجهیزاتی را خریداری و روش و شیوههای استاندارد فرماندهی و مدیریتی ویژهای را تعریف میکنند. اینگونه نیروهای مسلح به چیزی جز اجرای مأموریت تعریف شده و موفقیت در آن نمیاندیشند و برای تحقق مأموریت هر شیوهی را مباح دانسته و از هر ادوات و تجهیزاتی استفاده میکنند و هرگونه عملکردی که به موفقیت در مأموریت بیانجامد را جایز میدانند. از کشتن مردمان بیگناه گرفته تا بمباران مناطق مسکونی، از تأسیس زندانهای مخوفی چون ابوغریب تا نابودی زیرساختهای یک کشور همه و همه در صورتی که به اجرای مأموریت کمک کند، مجاز میدانند، حتی اگر به بکارگیری نیروهای مزدوری چون بلک واتر و گلادیاتورهای فاقد اخلاق منجر شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی میبایست سازمان ارتش مطابق آرمانهای انقلاب ساماندهی و یا منحل و نیروی جدیدی بکارگیری شود. از سویی، ارتشی به یادگار مانده بود که رهبران انقلاب زمینههای بایسته و افراد شایسته ای در آن وجود داشت که میتوانست با تغییر در نیات، مقاصد و آرمانها ی موجود جهت آن عوض میشد و به سمت و سوی اهداف انقلاب میرفت.
درست است که عدهای این موضوع را در اول انقلاب باور نداشتند اما بصیرت عمیق، شناخت دقیق کارکنان و مؤلفههای دیگر به امام خمینی (ره) این قابلیت را داد که شباهتها و تمایزهای ارتش را از سایر ارتشهای جهان به خوبی بشناسد و در مسیر انقلاب بکار گیرد و با این اقدام ارتش، امنیت مردم و نام خود را به عنوان مجتهدی با تحلیل صحیح ماندگار کرد.
با این نگرش، نوع سومی از نیروی مسلح در ایران اسلامی و با توجه به اندیشه عمیق امام راحل پدید آمده که ریشه در «نیات»، «مقاصد» و «آرمانهای انقلاب اسلامی» دارد. با همین نگاه نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نیات، مقاصد و آرمانهای انقلاب شکل گرفت.
همزمان امام خمینی، رهبر فقید انقلاب، آیت الله خامنهای را بهعنوان نماینده خود در ارتش، سپاه و وزارت دفاع تعیین کرد. دشمن تصور نمیکرد که انقلاب، ارتش را آرام آرام با نیات، مقاصد و آرمانهای خود هماهنگ سازد. به عبارتی دیگر، اطلاعات دشمن از درون ارتش، اطلاعاتی دقیق، صحیح و سریع نبود. در این میان، برای ثبت در تاریخ باید گفت که نقش امامین انقلاب در بکارگیری ارتش از اولین روز تا امروز بعد از چهار دهه بی بدیل و بی نظیر است که پیوند ناگسستنی اجتهاد و تخصص نظامی را رقم زده است.
مؤلفههای اساسی یک نیروی مسلحی که بتواند ضمن داشتن شباهتها با ارتشهای جهان تمایزهایی داشته باشد، طراحی و گام به گام اجرایی شد. در همین زمان بود که در سردر دانشگاه امام علی (ع) این آیه نوشته شد «فیه رجال یحبون ان یطهروا»، در اینجا مردانی وجود دارند که دوست دارند پاک شوند. ضرورت دارد این تغییر و سیر تطور ارتش در مجامع علمی، تحقیقی، پژوهشی و آکادمیهای نظامی تجزیه و تحلیل شود و راز تبدیل ارتشی زینتی به کلمهای طیبه و ارتش انقلابی آشکار گردد.
برای اینکه بتوانیم شباهتها و تمایزات یک ارتش را با ارتشی دیگر بشناسیم به سه مؤلفه مهم «اساس، ارکان و عملکرد» نیاز داریم. سه نوع نیروی مسلح یادشده را با این سه مؤلفه میتوان شناسایی، تبیین و تحلیل کرد و نقاط ضعف، قوت، تهدیدات و فرصتهای پیش رو را برشمرد. با این سه مؤلفه میتوان شباهتها و تفاوتهای آنان را تبیین، تحلیل و تفسیر کرد و به راحتی تفاوتها و شباهتهای آنان را برشمرد.
نیروهای مسلح زینتی، نیروهای مسلح مأموریتی و نیروهای مسلح رسالت محور را میتوان در «اساس و ارکان» با یکدیگر مقایسه و پیشبینی کرد که با این اساس و ارکان چه عملکردی را در گذشته انجام داده، در شرایط حاضر با تهدیدات و فرصتها، نقاط قوت و ضعف موجود چه خواهد کرد؟
اینکه میگوییم آمریکا برآورد درستی از توان نیروهای مسلح ما داشته که تا کنون اندیشه تعرض نداشته قابل دفاع است. اگر از اساس و ارکان نیروهای ما برآورد اطلاعاتی صحیح داشته باشد که تا حدودی دارد، میتواند عملکرد نیروی مسلح رسالتمحوری که چه پیروز شود و چه شکست بخورد به وظیفهاش عمل کنند است، حضور در این عرصه را پرهزینه می بیند.
به عبارت دیگر زمانی که مقام معظم رهبری میفرماید نه جنگی رخ میدهد و نه مذاکره خواهیم کرد، ریشه در این نکته دارد که هر نیروی مسلح نظامی دارای برآورد اطلاعاتی صحیح، دقیق و سریع از خود و دشمن است که بهصورت علمی، منطقی و روشمند بهصورت مرتب و متوالی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها را احصاء میکند و بدون داشتن اطلاعات دقیق از سه مؤلفه مهم فیزیکی، غیر فیزیکی و مؤلفههای برتر ساز وارد میدان کارزار نمیشود. تنها نمیتوان با تکیه بر برتری احتمالی مؤلفه فیزیکی هزینههای کارزار و پیامدهای میدان رزم را پذیرفت و از مؤلفههای غیر فیزیکی و میزان اثرگذاری آن در صحنه نبرد غفلت کرد.
امروزه نیروهای مسلح در جهان تردید ندارند که اگرچه نمیتوان سهم توپ، تانک، موشک، فنآوری که به مؤلفههای فیزیکی یاد میشود، نادیده گرفت اما تکنولوژی برتر در کنار نیروی انسانی که جان خود را در دست گرفته و از مرگ نمیترسد و شهادت و پیروزی را فیض میداند معنا پیدا میکند.
به عبارت دیگر آنچه که به تکنولوژی، ابزار، ادوات و تجهیزات پیشرفته روح میدهد، انسان متقی و پرهیزگاری است که از آن استفاده میکند. وجود انسان مزدور در کنار فناوری پیشرفته نه تنها قدرتآفرین نیست که تهدیدی جدی به حساب میآید.
میزان حضور نیروهای مسلح و تغییر صحنه نبرد جز در سایه پیوند مبارک مؤلفههای فیزیکی حسابشده و علمی، مؤلفههای غیر فیزیکی و مؤلفههای برتر ساز میسر نیست. در این میان مؤلفههای برتر ساز هر ملت که ریشه در سه نظام بینشی (عقاید)، نظام کنشی (احکام) و نظام ارزشی (اخلاق) دارد، قابلیت و لیاقت خود را نشان میدهد.
در حملات اسرائیل به لبنان و غزه استفاده از این مطالب مهم موجب پیروزی مقاومت شد. نیروهای مسلح زینتی و مأموریتی ممکن است در بخش مؤلفههای فیزیکی قدرت نمایش فزونتری داشته باشند اما تجربه در جنگهای اخیر نشان داده نیروهای مقاومت از یک سو و نیروهای مسلحی چون جمهوری اسلامی که در استفاده از مؤلفههای غیر فیزیکی و مؤلفههای برتر ساز، ید بیضایی دارند، تمایزهایی ارزشی و عقیدتی ایجاد کنند و در نظام احکامی به دنبال اجرای فرمان الهیاند.
آنان قدمهایشان در صحنه نبرد با عقاید محکم شده و رفتارشان با اخلاق مستحکم گردیده و در اجرای فرامین سامانه فرماندهی از امتیازات مادی گذشته و به دنبال اجرای رسالت الهیاند. آنان هر قدر احساس کنند در استقرار، حفظ، نگهداری، بقا و ماندگاری نیات، مقاصد و آرمانهای انقلاب، مردم و رهبری نظام سهم دارند خود را سعادتآفرین و خوشبخت احساس میکنند. این مؤلفه برتر ساز جز در سایه ایمان به غیب، اعتقاد به قیامت و حرکت در مسیر امامت و ولایت به دست نمیآید.
ارتشهای زینتی معمولاً برای حفاظت از رژیم سلطنتی، حکومتی خاص یا امیرنشینی طراحی، ساماندهی و اجرا میشوند. به همین دلیل شاه دو لشگر را برای حفظ سلطنت خود در تهران مستقر کرده بود. این دو لشگر از میان کسانی انتخاب میشدند که باور دینی داشته و در مقابل با اندیشه مارکسیستی حاکم بر شوروی تسلط داشته باشد.
از سویی به این نتیجه رسیده بود که تنها کسانی میتوانند در برابر نفوذ اندیشههای مارکسیستی مقاومت کنند که باور دینی داشته باشند و به دین مقدس اسلام باور داشته باشند. این تشخیص شاه تشخیصی درست بود اما همین نگاه نیز باعث شد که او را تنها بگذارند و به جمهوری اسلامی روی آورند، زیرا نیروها به راحتی درک میکردند که بینش دینی آنان به جای حفظ و نگهداری اسلام به حفظ و نگهداری خاندان سلطنت میانجامد، این نیروها با شنیدن اولین پیام از امام راحل به او پیوستند و تغییر جهت داده و در کنار انقلاب مانده و تغییر اساسی در خود به وجود آوردند.
میتوان گفت تغییر در «اقدامات و فعالیتها، روشها و شیوهها» ی این دو لشگر و سایر یگانهای نظامی از یک سو، استفاده از کارکنان آنان در ارتشهای زینتی که به دنبال نمایش قدرت هستند و از ابزار و ادوات نظامی و حتی سامانه فرماندهی و شیوه و روش مدیریت برای این کار استفاده میکنند، آن هم در بیست ماه اول انقلاب و دوران دفاع مقدس علم، فن و هنری نیاز دارد که ریشه در بصیرت امامین انقلاب داشته و دارد. این را میتوان هنر بیبدیل امامین انقلاب تعبیر کرد.
سامانه فرماندهی در دو نیروی مسلح زینتی و مأموریتی برای ایجاد رعب و وحشت در داخل و قدرت نمایش توان رزمی در خارج از کشور طراحی و اجرا میگردد. حاکمان این ارتشها نیز با استفاده از این نوع نیروی مسلح به دنبال ایجاد ترس و وحشت در داخل کشور و به دست آوردن اقتدار ظاهری در خارج از کشور هستند.
اگر چه زینت از ارکان یک نیروی مسلح در جهان نیست و بخشی از اساس آن نیز نمیباشد اما در بخش عملکرد خود به زینت نیاز دارد. هر ارتشی دارای سه مؤلفه اصلی اساس، ارکان و عملکرد است. از سویی دیگر نیروهای مسلح در هر کشور، با مؤلفههای فیزیکی و ویژگیهای برتر ساز بر مبنای زینت و مأموریت به وجود میآیند. این نوع ارتشها بیش از آنکه به دنبال ارتقای توان رزمی نیروها باشند، تنها به دنبال ظاهر هستند. این در حقیقت تفاوت ارتش رسالت محور با سایر نیروها نیز خواهد بود.
شما معتقدید ارتش در زمان رژیم پهلوی یک ارتش زینتی بود؟
قطعاً ارتش ما در آن زمان یک ارتش زینتی بوده و توان ایستادگی مقابل دشمنان را نداشت. یکی از بزرگترین حقهایی که انقلاب اسلامی بر گردن نیروهای مسلح دارد، تبدیل نیروی مسلح زینتی به نیروی مسلح رسالت محور است که در آن عقاید، اخلاق و احکام اساس آن را تشکیل میدهد. این سه در مساجد، هیأت مذهبی سنگربندی شده و خود را بازمیشناسد؛ عمیق شده و ایجاد باوری عمیق مینماید که درصحنههای واقعی خود را در قالب توان برتر ساز نمایش میدهد.
انقلاب اسلامی فرهنگی را در نیروهای مسلح بنیان نهاد که ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی دارای فرهنگ رسالت محوری شدهاند. تا پیش از آن، حاکمان میگفتند مگر میشود مردم را نترساند و انتظار عزت و احترام داشت؟!
امام راحل فرهنگی را ایجاد کرد که اساس یک سازمان و نهاد، نمیتواند تنها زینت باشد. اگرچه مأموریت نیز نقش دارد اما زینت و مأموریت تنها در خدمت رسالت معنا و مفهوم پیدا میکند و سهم درست هرکدام نیاز به ادبیات جدیدی دارد که چهاردهه اخیر در بیانات امامین انقلاب به صراحت بیان شده و نیروهای مسلح ما برای نشان دادن لیاقت و قابلیت خود میبایست خود را با این ادبیات وفق داده و بینشی متناسب با این ادبیات پیدا کنند و باوری عمیق یافته و آن را چون فتوا دانسته و حکم تلقی کنند و به عمل بدان پایبند باشند.
با نگارش مقالات پژوهشها و تحقیقها و ارائه به جهان علمی و پژوهشی این نیروی مسلح نوپدید را به جهانیان معرفی کنند. این نکته را نباید از نظر دور داشت که وای به حال جامعهای که اساس تفکر افراد و مسئولانش زینت باشد. اگر افراد جامعه به سمت زینت سوق یابند فرهنگ تجمل گرایی حاکم شده و تجمل را اساس قرار خواهند داد، در نتیجه، آن جامعه با خطر جدی روبرو میشود، ملتی که اصل و اساس زندگی آنها زینت است، در مواقع حساس و خطر نمیتوان از او انتظار و توقع حضور در صحنههای پرخطر را داشت.
یک عده در ابتدای انقلاب با طرح مطالب مختلف به دنبال آسیب به ارتش بودند اما امام (ره) با فرمان هشت مادهای و اعلام اینکه ارتش در خیابانها رژه برود، در مقابل آنها ایستاد. امام راحل با هدایت جامعه، ترس و دودلی را از نیروهای مسلح و مردم دور کرد. آرام، آرام دست ارتش را گرفته از زینت عبور داده و با آنچه در ۲۰ ماهه اول در کشور گذشت همسوی با مأموریتهای پر مخاطره به سوی نیروی مسلح رسالت محور هدایت کرد.
برای اینکه ببینیم آیا یک نیروی مسلح میتواند در میدان مبارزه مقابل دشمن بایستد. باید میزان ترس او از دشمن را سنجید. تردیدهای او را برطرف کرد، شک را از او زدود به باورهایش عمق بخشید و مسیر آینده او را به وضوح تبیین کرد. امام راحل ترس را از دل مردم و نیروهای مسلح گرفت و عزت و اقتدار را بر آنها حاکم کرد. نیروی مسلحی که ترس بر آن حاکم شود نمیتواند در مقابل دشمن ایستادگی کند. امام (ره) این ترس را از بین بردند. تربیت نیروی انسانی کارآمد یکی از تفاوتهای ارتش انقلابی با پیش از انقلاب است.
برتولت برشت میگوید «ای ژنرال! این نکته را بدان که تانک خودرویی قوی است که میتواند جنگل را فرو ریخته و جادهها را طی کند اما یک ایراد دارد و آن این است که نیازمند رانندهای ماهر است که خطرات را با جان و دل بخرد. ای ژنرال! این نکته را بدان که بسیاری از ارتشهای جهان مجهزترین تجهیزات و هواپیماها را در اختیار دارند اما آنچه صحنه نبرد را دگرگون میکند به غیر از تجهیزات نیروی انسانی است که فراموش شده است».
حوادث ۲۰ ماه اول انقلاب و آنچه در دوران دفاع مقدس رخ داد نشان داد که این گفته برتولت برشت را نمیتوان در عملکرد نیروهای مسلح نادیده گرفت. افرادی مانند شهید شیرودی، شهید بابایی، شهید همت و شهید علمالهدی به این تجهیزات روح داده و آن را هدایت کردند. آنچه به تجهیزات و امکانات قدرت میدهد، مدرن بودن و مجهز بودن آنها نیست، قدرت تجهیزات نظامی در سایهی کارکنانی است که از این تجهیزات استفاده میکنند.
با همین نگرش، جمهوری اسلامی نیز متوجه شد که به افراد و نیروهای کارآمد مؤمن و قوی نیاز دارد و به همین دلیل بر روی نیروهای انسانی کارآمد سرمایه گذاری کرد. اگر به ارتشهای منطقه و جهان نگاه کنیم میبینیم که آنها ارتشهای زینتی و بعضاً مأموریتی هستند و در این ارتشها بر روی اندیشه و نگرش کارکنان سرمایه گذاری نشده است.
ارتش و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، نیروهایی رسالت محوری هستند که به همین دلیل از توان و اقتدار بالایی برخوردارند. دشمنان ما در برآوردهای اطلاعاتی خویش شناختی از ارتش رسالت محور ندارند و در جهان تاکنون نظامی وجود نداشته که یک ارتش رسالت محور را تبلیغ و ترویج کند.
در دانشگاههای نظامی جهان نیز ارتشهای زینتی و مأموریتی تدریس میشود و مقالهای علمی پژوهشی، علمی ترویجی، کتب، پایاننامه و رسالهای که اینگونه نیروی مسلح «رسالت محور» را معرفی کنند وجود ندارد. به عبارت دیگر در این زمینه قصور کرده ایم و در گام دوم انقلاب باید جبران کنیم تا ما را بهتر بشناسند که اگر به صورت علمی، منطقی و روشمند معرفی شویم با نیات، مقاصد و آرمانهای ما هم فکر شده، هم گام گردیده و به یاری مستضعفان جهان خواهند شتافت.
شرایط و مسائل پیش آمده برای ارتش بعد از انقلاب به چه میزان در تصمیم صدام برای آغاز جنگ تأثیر داشت؟
صدام بعد از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر به دلیل اینکه نتوانسته بود امتیاز قابل توجهی از ایران بگیرد، احساس خجالت داشت، البته در این قرارداد چند مطلب مهم دیگر وجود دارد که در تصمیم صدام برای آغاز جنگ بیتأثیر نبود. یکی از این عوامل را میتوان این نکته بیان کرد که عراق به دنبال آن بود که بر اروندرود تسلط پیدا کند و میزان اختیارات ایران را بکاهد اما نتوانست.
از سوی دیگر عراق به دنبال افزایش مرزهای دریایی خود با توجه به اهمیت استراتژیک دریا بود. در آن قرارداد نتوانسته بود به آن زیاده خواهی ها دست پیدا کند. مسئله دیگری که رژیم بعث در قرارداد الجزایر به دنبال آن بود، تسلط بر ارتفاعات میمک است و تسلط آنها بر این ارتفاعات به دلیل سوق الجیشی است که میتوانست موجب تسلط آنها بر چند استان ایران شود که در این قرارداد به این مهم نیز دست نیافته بود.
با اوج گیری انقلاب در ایران در سالهای ۵۶ و ۵۷ عراق در برآوردهای اطلاعاتی که توسط نفوذیها و البته کارهای اطلاعاتی افسران خود به دست آورده بود، در نهایت به یک برآورد اطلاعاتی رسید که ایران از نظر دفاعی و نظامی دچار آسیب شده و استحکام اجتماعی، امنیتی و دفاعی خود را از دست داده است. به عبارت دیگر، صدام بر این باور بود که ثبات و اقتدار در جمهوری اسلامی ایران زیر سوال رفته است. صدام احساس میکرد از لحاظ نظامی و فرماندهی در موقعیت برتری نسبت به ایران قرار دارد و اکنون زمانی است که میتواند به ایران لشکرکشی کنند و به اهداف خود برسد، به همین دلیل بهانههای بی اساس خود را مطرح و جنگ را آغاز کرد.
نقش عوامل خارجی در آغاز جنگ چیست و حمایتهای آمریکا و شوروی از صدام چه تأثیری بر جنگ داشت؟
آمریکاییها به دنبال مقابله با تحقق اهداف انقلاب اسلامی در منطقه و البته در ابتدای امر، در صدد بودند که در گام اول نگذارند انقلاب تأسیس شود. نیروهای مسلح ما برای اینکه دشمن در این مرحله توفیقی نیابد هزینههای فراوانی دادند که کاملاً مشهود و ملموس است. در گام دوم برای استقرار و ثبات آن مانع تراشی کرد و در این برهه ایران اسلامی را به سوی تجزیه و از دست دادن بخشهایی از ایران سوق داد.
در گام بعدی حفظ و نگهداری انقلاب را به چالش کشیده و برای بقا و ماندگاری مانع ایجاد کرد. در هریک از این مراحل نیروهای مسلح با خسارات جانی و مالی روبرو شده اما چون به راه درست خود باور داشتند لحظهای تردید نکرده و چهار دهه را با سر بلندی پشت سر گذاشتند. از سوی دیگر، حوادث سال ۳۲ و کودتا برای سرنگونی دولت قانونی را مردم شریف ایران در حافظه تاریخی خویش داشتند. القا این نکته که دوباره آن حادثه تکرار خواهد شد حفظ، بقا و ماندگاری را زیر سوال میبرد.
به همین دلایل آمریکا از نقاط ضعف شخصیتی و روحیه قدرت طلبی صدام و البته اختلافات قومی و قبیلهای برای رسیدن به اهداف خود استفاده کرد. این توطئهها و روشهای قدیمی یعنی دامن زدن بر اختلافات قومی و قبیلهای همچنان در دستور کار استکبار جهانی قرار گرفت.
صدام پس از حمایتهای جهانی و چراغ سبز آنها مدعی شد موضوعات فیمابین ایران و عراق حقوق کشورش از طریق مذاکره قابل حل نبوده و به همین دلیل چارهجویی را در توسل به زور تصور کرد.
در مقابل، جمهوری اسلامی درگیر تقابل با گروهکهایی (مانند چریکهای فدایی خلق، جنبش خلق عرب و از این دست گروهها) شده بود که مانند قارچ در جای جای کشور در حال شکل گیری و رشد بودند. مشکلات خارجی نیز وجود داشت و استکبار جهانی نیز معتقد بود اگر تفکر انقلاب اسلامی به جهان صادر شود، آنها با مشکلات فراوانی روبرو میشوند.
چرا عدهای بعد از انقلاب به دنبال انحلال ارتش بودند؟
دو دسته بعد از انقلاب به دنبال انحلال ارتش بودند، یک دسته آنهایی که احساس میکردند میخواهند اهداف انقلاب را محقق سازند؛ این دسته تصور میکردند که با ارتش فعلی و کارکنان آن نمیتوان به این هدف مهم رسید. این تفکر در فکر انحلال ارتش بوده و از هر ابزاری برای حذف ارتش استفاده کردند. این فرهنگ تا سالها ادامه داشت.
دسته دیگر آگاهانه باور داشتند که اساس یک کشور و نظام بر امنیت استوار است. ارتش در آن برهه تنها سازمان موجودی بود که میتوانست در تولید امنیت، حفظ و بقا و ماندگاری انقلاب نقش ایفا نقش کند. با تضعیف ارتش، انقلاب نوپای ملت ایران به شکست نزدیک تر میشد. این افراد با ایجاد شک و شبهه در خصوص اینکه آیا میشود به ارتش اعتماد کرد؟! القای این موضوع موجب تردید در جامعه شده و از سویی دیگر مطرح میکردند که آیا میشود به فردی مانند سپهبد قرنی که سابقه کودتا دارد، اعتماد کرد؟! آیا او انقلابی است یا آمریکایی؟ این تردید در مورد فرماندهان دیگر ارتش مانند شهید فلاحی و شهید صیاد شیرازی هم وجود داشت.
حمایت امام (ره) از ارتش توطئه دشمنان را با شکست روبرو کرد
دشمنان با ایجاد این تردیدها میخواستند بازوی نظامی و قدرت دفاعی انقلاب را، تضعیف کنند. از سوی دیگر، دولت موقت نیز به ارتش اعتماد نداشت. گروهکها نیز با ارتش همراه نبوده و آن را سدی در مقابل آرمانها خود میپنداشتند. همین زمان بود که وزیر کشور وقت در رادیو اعلام میکند که ارتش میخواهد کودتا کند. اینها موجب تهدید و شک در جامعه شد.
در نهایت شهید قرنی مجبور به استعفا شد. اگر متن استعفای شهید سپهبد قرنی را بخوانید، انگار برای فتنه سال ۸۸ نوشته شده، چون دشمن یکی است. دشمنان با تحریک گروهها و مردم علیه ارتش، میخواستند دل فرماندهان بلرزد، تردید و دودلی و عدم اعتماد به نفس در میان آنها افزایش یابد و مردم اعتماد خود را به ارتش از دست بدهند. این را میتوان خطرناکترین راهبرد دشمن در آن برهه محسوب کرد تا هوشیاری رهبران انقلاب آن را خنثی کرد. شهید قرنی در مظلومیت کامل استعفا داد و در این شرایط بود که امام (ره) از ارتش دفاع کردند و میفرمایند هر کسی به دنبال تضعیف ارتش باشد، منافق است. حمایت امام (ره) از ارتش توطئه دشمنان را با شکست روبرو کرد.
در سالهای اخیر شاهد یک جنگ رسانهای بسیار گسترده و تهدید ایران به جنگ هستیم، آنها از این تهدیدات به دنبال چه هستند؟
دشمنان برای رسیدن به اهدافشان از روشهای مختلفی استفاده میکنند. به عنوان مثال در درون جامعه با استفاده از اوباش که اساس زندگیشان بر رذیلت است، ترس را حاکم میکنند تا مردم احساس امنیت نکنند اما نیروهای مسلح نباید بگذارند تا این افراد ناامنی را در جامعه حاکم کنند. این تنها در عرصه امنیت اجتماعی مصداق ندارد بلکه دشمن در پی نا امنی فرهنگی، اقتصادی، جغرافیایی، حتی اطلاعاتی و امنیتی است که در مصادیق گوناگون بروز میکند.
گاهی یک ترانه مسئله ساز میشود و زمانی قدرت خرید مردم هدف قرار میگیرد و زمانی دیگر در یکی از مرزها به سربازی حمله میشود یا در کوچهای و محلهای یک قمه به دست حیثیت نظام را زیر سوال برده یا در لباس اختلاس و رسوایی اخلاقی یا اقتصادی یک مسئول یا آقازاده ظهور و بروز میکند.
دلیلی که مراجع تقلید در روزهای اخیر در مقابل برخی برنامههای تلویزیونی موضع گرفته و عنوان میکنند که این برنامهها با اهداف انقلاب سازگاری ندارد و تنها به گسترش رذیلت و دوری از فضیلت منجر میشود همین است. این برنامهها فضیلت پرور نیستند و افراد را به رفتن دنبال پولهای بادآورده ترغیب میکنند و کسی که به دنبال پول بادآورده رفت، از او فردی مانند شهید علم الهدی بیرون نمیآید.
دفاع مقدس و فرهنگ شهدا این بود که میتوان سرباز بود یعنی جان و سر را باخت تا از تمامیت ارضی و استقلال کشور در برابر دشمنان دفاع کرد و این اعتماد به نفس را امامین انقلاب به نیروهای مسلح دادند.
امروز دشمن با استفاده از شیوههای گوناگون از جمله رسانه و عوامل نفوذی به دنبال القای ترس، تردید و دودلی و عدم اعتماد به نفس در جامعه است. به همین دلیل مدام میگویند دشمن آمد آمد، راهبرد خطرناکی است که دل دوستان را هراسان و دشمنان را شاد میکند اما در پاسخ به آنها باید گفت: بگذارید دشمن بیاید، و ضرب شصت نیروهای مسلح رسالتمحور را تجربه کنند.
آنچه در لبنان، غزه، افغانستان، بحرین و یمن تجربه کردند تنها ضربه سیلی نیروهای مقاومت مردمی است که از دانش، بینش و گرایش نظامی علمی، منطقی، روشمند و آموزش دیده برخوردار نیست. باید دشمن توان رزمی قدرت مؤلفههای فیزیکی، توان مؤلفههای غیر فیزیکی و همچنین مؤلفههای برتر ساز جمهوری اسلامی را از نزدیک مشاهده کند و به توان رزمی در میدان رزم پی ببرد. باید به دشمن گفت ملت ایران آماده و از خطرات و پیامدها هراسی ندارند.
دشمنان با انتشار خبر حضور ناو هواپیمابر آمریکا در خلیج فارس میخواهند در جامعه ترس و وحشت ایجاد کنند تا انسانهایی که ایمان واقعی ندارند و حاضر نیستند برای دفاع از کشور هزینه دهند، را جذب خود کنند.
سوال ما این است مگر آمریکا در جنگ ۳۳ روزه علیه لبنان و جنگهای علیه غزه نبود و از رژیم صهیونیستی حمایت نمیکرد؟ چطور شد که مقابل نیروهای محدود مقاومت شکست خورد؟ بحمدالله این مقاومتها موجب شد تا آمریکاییها بفهمند که ترس، رعب و وحشت دیگر کارساز نیست و عدهای هستند که از تهدیدات آنها نمیترسند و مقاومت میکنند. مگر میشود کشوری چهار دهه آمریکا را دشمن خود بداند ولی برای رویارویی با آن چارهای نیاندیشد.
بعد از انقلاب اسلامی فرهنگ حاکم بر نیروهای مسلح تغییر یافته و ارتش از تزئینی و مأموریت محور به سمت ارتشی رسالت محور رفته است. به همین دلیل است که در دوران دفاع مقدس فردی مانند شهید شیرودی در یک روز ۵۷ تانک رژیم بعث عراق را در بازی دراز منهدم میکند.
قبل از عملیات بیت المقدس در سال اول جنگ تحمیلی، ۱۷۸ عملیات توسط رزمندگان ایران انجام شد و نفس ارتش عراق گرفته شد. با این عملیاتها اهداف دشمن به دلیل ایستادگی ایران تغییر و پیشروی آنها متوقف شد. طرح ریزی عملیات بیت المقدس بلافاصله بعد از عملیات فتح المبین آغاز و یک ماه بعد، عملیات فتح المبین نیز آغاز گردید. این عملیات توسط فرماندهان ارتش و سپاه طراحی و تهاجم از طریق عبور از رودخانه کارون و پیش روی به سوی مرز بین المللی و سپس آزادسازی شهر خرمشهر مدنظر قرار گرفت.
قابل ذکر است منطقه عملیات بیتالمقدس ۶ هزار کیلومتر مربع بوده که در تاریخ دفاع مقدس، مشابهی ندارد این نشان دهنده افزایش قدرت و جسارت فرماندهان ایران در اداره صحنه نبرد است. این عملیات از بامداد ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱ آغاز و ۲۶ روز ادامه پیدا میکند. موفقیت ایران در عملیات بیت المقدس ابهت استکبار جهانی را در هم کوبیده و نیروهای مسلح با همراهی مردم، عزت و اقتدار را به ایران باز میگردانند.
در عملیات بیت المقدس عبور از رودخانه آن هم در سطح وسیع برای اولین بار توسط نیروهای ایران صورت گرفته و ۵ لشگر از رود عبور کرد. با این اقدام نیروهای ایرانی شایستگی خود را به جهانیان نشان دادند. موفقیت در این عملیات نشان داد با وجود اینکه ۴۳ کشور به عراق کمک میکردند و ایران از ۳۸ کشور اسیر در اختیار داشت، ایران از قدرت دفاعی بالایی برخوردار است و توانست خرمشهر را بعد از ۲۰ ماه آزاد و به سواحل اروند در شرق بصره برساند. در این زمان صدام دچار تزلزل شده و هیئتهای صلحی را به سازمان ملل و مجامع بین المللی اعزام کنند و میخواهد با فشار بین المللی، صلح را بر ایران تحمیل کنند که امام نمیپذیرد.
موفقیت در این عملیات موجب شد نگاه جهان به توان رزمی ایران تغییر پیدا کند. در اینجاست که ایران توان ورود به خاک عراق را نیز داشته اما این کار را انجام نمیدهد. نیروهای ایرانی در عملیات بیت المقدس نشان دادند که جنگ را با دین و اخلاق میتوان پیش برد. امروز جهانیان باید ابعاد، ویژگیها و شاخصهای نیروهای مسلح ایران را مطالعه کنند و ببینند چگونه یک ارتش وابسته و تزئینی به ارتشی رسالت محور و مقتدر تبدیل شده که در ۲۰ ماه اول انقلاب، ۸ سال دفاع مقدس و پس از آن چهار دهه را با سربلندی سپری کنند و هر جا خطری، حادثهای رخ دهد بلافاصله حضور پیدا کنند تا از میزان آلام مردم بکاهد.
انتقال فرهنگ حاکم بر نیروهای مسلح ایران به گروههای مقاومتی لبنان، غزه، افغانستان، فلسطین و یمن موجب شد همگان باور کنند اگر نیرویی رسالت محور باشد، اگرچه تجهیزات کمتری دارد، میتواند بر مجهزترین ارتشهای جهان غلبه کند. این دستاورد کمی برای مستضعفین جهان نیست.
نیروهای مسلح ایران در ۴ دهه گذشته نسبت به پیش از آن، تغییرات بسیاری داشته و نشان دادند که در گام دوم انقلاب میتوانند اقتدار و عزت اسلام، ایران اسلامی، نظام اسلامی را به نمایش بگذارند. آنان ثابت کردند که اسلام، نظام اسلامی، ایران و مردم شریف آن خط قرمز اندیشههای حاکم بر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است که تعرض به آن را نمیپذیرند.
آنچه که دشمن را امروز به وحشت انداخته و موجب شده بخواهند در خلیج فارس نمایشگاهی از ناو و تجهیزات نظامی ایجاد کنند، مقابله با اقتدار ایران است. اما اینجاست که مقام معظم رهبری میفرمایند جنگ نمیشود و مذاکره نمیکنیم. این سخن فرمانده معظم کل قوا در نیات مقاصد و آرمانهای انقلاب نهفته است.
دشمن توان و اقتدار جمهوری اسلامی را میداند و با تهدید و نمایش تجهیزات نظامی میخواهد باورهای مردم را تضعیف کند. نیروهای مسلح مقتدر، مسئولین متحد و مردم همیشه در صحنه باور جهانیان را تغییر داده و عزت ایران اسلامی را رقم خواهد زد.
عملکرد ایران اسلامی در ۴ دهه گذشته نشان داده است که امکان ندارد آمریکا بتواند اقدامی را علیه ایران اسلامی در منطقه انجام دهد و در آن اقدام پیروز شود. آنها جان افراد، تجهیزاتشان و پرستیژ بین المللی برایشان بسیار مهم است و ایران اسلامی میتواند هزینههای بسیاری برای آمریکا ایجاد کنند و در نهایت به سرافکندگی آمریکا منجر خواهد شد به همین دلیل به بر این باوریم که عقلای آمریکا و فرماندهان باتجربهای که دارند نخواهند گذاشت که عناصر تندرو آنان را به این وادی کشانده که بیرون آمدن از آن بسیار مشکل خواهد بود به همین دلیل آنها وارد جنگ نخواهند شد و اگر چنین اشتباهی از آنان صادر شود کردند قطعاً نیروهای مسلح آمادگی دفاع از کشور را به بهترین شکل و با اقتدار کامل پاسخ خواهند داد.
آنچه مقام معظم رهبری درباره ناتوانی استکبار جهانی در مقابله با ایران اسلامی میفرمایند، حاصل یک برآورد اطلاعاتی صحیح، دقیق و به موقع است. ما بارها اعلام کرده ایم که به دنبال جنگ نیستیم اما اگر جنگی آغاز شود، آمادگی پاسخ را به بهترین شکل داریم.
دلایل اهمیت آزادسازی خرمشهر چیست و چرا مقام معظم رهبری میفرمایند ما خرمشهرها در پیش داریم؟
آزادی خرمشهر و عملیات بیت المقدس از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این عملیات نیروهای مسلح و با پشتیبانی مردم تمام توان خود را پای کار آورده اند و در صحنه حضور یافته اندو نشان داده اند که با مقاومت و ایستادگی، فتح و پیروزی به دست میآید. خرمشهر فقط برای ما یک شهر و بخشی از یک سرزمین نیست، در این عملیات همه به میدان آمده و تحت فرماندهی ولی خدا برای رضای خدا جنگیدند. در این عملیات آشکار شد که میشود جنگید ولی سهم نخواست. اینجا بود که امام راحل فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد.
اگر رژیم بعث عراق در همه جبههها شکست میخورد و تنها میتوانست خرمشهر را حفظ کند، برنده جنگ محسوب میشد و اگرچه به تمامی اهداف دست نیافته بود ولی فرهنگ تجزیه پذیری در کشور حاکم میشد و حیثیت جمهوری اسلامی ایران زیر سوال میرفت.
به عبارت دیگر خرمشهر حیثیت نظام ما و نشان دهنده عملکرد انقلاب اسلامی بود. فتح خرمشهر نمایشی از قابلیت، لیاقت و توانمندی ملت ایران برای دفاع از خاک و شرف خود بود. این ایستادگی به ما یادآوری میکند اگر با هم متحد باشیم و توان خود را به میدان عمل بیاوریم، میتوانیم بر مشکلات و مسائل غلبه کنند و پیروز و سربلند باشیم.
در روزها و ماههای اخیر شاهد تهدیدات آمریکا و دشمنان ایران اسلامی هستیم و مطرح کردن احتمال جنگ؛ نظر شما در این باره چیست؟
دشمنان با مطرح کردن احتمال جنگ به دنبال تضعیف روحیه ملت ایران و یارگیری در داخل و خارج هستند. اگر نیروهای مسلح فاقد افکار، اخلاق و عقاید بایسته جهت مقابله با تهدیدات، استفاده از فرصتها، کاهش نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت باشند و در درون جامعه نیز آسیب ببینیم، دشمن موفق میشود. انقلاب اسلامی در این چهار دهه آموخته که باید از اخلاق، عقاید و احکام اسلامی پاسداری کنند و آن را در درون تک تک خانهها، کوچهها، محلهها، شهر و استان حاکم سازد و تنها راه مقابله با دشمن افکار عمیق و غنی اسلامی، اخلاقی برخاسته از دین و قوانین و احکامی متکی بر دین مبین اسلام است که میتواند نجات بخش باشد.
آنها به وسیلههای مختلف از جمله رسانه میخواهند تمایل دفاع از کشور را از ملت ایران بگیرند. همان کاری که در زمان تهاجم نظامی به عراق انجام دادند. در آن زمان برخی از مردم عراق فکر میکردند اگر آمریکاییها بیایند، شرایط بهتر میشود. برخی فکر میکردند اگر آمریکا بیاید برای آنها بهشت ایجاد میشود اما باید به آنها گفت مهمترین چیز برای مردم امنیت است. آیا امروز و بعد از تهاجم آمریکا به عراق این کشور امنیت دارد؟
سران آمریکا با صحبت از جنگ و حضور در خلیج فارس میخواهند نیت، مقصد و آرمانهای ملت ایران را تغییر دهند و شما میبینید که میگویند خط تلفنی مستقیم برای تماس ایران اختصاص داده اند. این اقدام برای تغییر آرمانهای ملت ایران است تا دیگر هدف ما اسلام، دفاع از مظلومین عالم، آزادی قدس و استکبار ستیزی نباشد.
شما بدانید آمریکاییها اگر میتوانستند با ایران وارد جنگ شوند، نیازی به آمدن در خلیج فارس نبود. مگر برای تهاجم به عراق و افغانستان نمایشگاه تجهیزات راه انداختند؟ آنها میخواهند با ایجاد ترس درون جامعه ما، برای خود یارگیری کنند و ملت ایران را بترسانند. امکان وقوع جنگ به هیچ عنوان وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد نیروهای مسلح در آمادگی کامل به سر میبرند و پاسخی پشیمان کننده به دشمن میدهند.
انتهای پیام/ 811