به گزارش خبرنگار دفاعپرس از بوشهر، سردار شهید «علی فقیه» فرزند حسن در 10 خرداد 1334 در روستای زائرعباسی از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر دیده به جهان گشود.
پدر و مادرش با خوشحالی تمام «علی» را که شش سال تمام شده بود، جهت تحصیل لباس نو پوشاندند و روانه تنها دبستان روستا کردند و تا مقطع ششم ابتدائی در روستا مشغول به تحصیل شد.
متاسفانه به دلیل فقر خانواده و نبود مدرسه در روستا از ادامه تحصیل بازماند اما او نوجوانی بود که وقتش را به بطالت نمیگذراند. اگرچه در زمان تحصیل نیز به امرار معاش خانواده کمک میکرد، اما با همه علاقهای که به درس و مدرسه داشت از آن بازماند ولی با جدیت و پشتکار به کار و فعالیت در زمینههای اقتصادی پرداخت.
علی برای امرار معاش به کشور قطر رفت و آمد میکرد و از این راه درآمد بیشتری کسب و در راه اهدافش صرف میکرد. وی از کشور قطر، راهی زیارت خانه خدا شد و لباس احرام بر تن کرد و از آن پس حاجی شد.
حاج علی که در اثر رفت و آمد با روحانیون، با امام خمینی آشنا و نادیده مقلدش شده بود در یک سفر از قطر راهی عتبات عالیات شد تا هم به آرزوی دیرینهاش یعنی زیارت ائمه معصومین (ع) مدفون در عراق برسد و هم با امام و رهبرش تجدید پیمان کند.
در ملاقات با امام خمینی، چند بسته چای به همراه یک ساعت مچی تقدیم کرده بود که امام هدایای او را پذیرفته بود و سپس ساعت مچی را به او برگردانده بود و این دیدار عشق او را به امام خمینی افزونتر کرده بود.
در یکی از سفرهایی که از قطر بازگشت، ترتیب ازدواج او با دختر داییاش داده شد، حاج علی با مراسم سادهای عروسی کرد و حدود پنج ماه پس از آن راهی جبهه شد.
در زمان حضورش در جبهه اولین فرزندش به دنیا آمد و طبق سفارش خودش، نامش را همنام خانم فاطمه زهرا (س) فاطمه بتول نام نهادند و دومین فرزند او پسر بود که بعد از شهادت وی به دنیا آمد و لذا نامش را علی نهادند.
حاج علی پس از پیروزی انقلاب اسلامی که به وطن بازگشت. به عضویت رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و راهی جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. مدتی از خدمتش را نیز در جزیره خارک گذراند.
وی هنگام اعزام آخرش به جبهه، به برادرش میگوید: «خواب دیدهام که این آخرین سفرم است و چون همسرش باردار است سفارش میکنم که اگر دختر بود نام او را زهرا و اگر پسر بود علی نام گذارید».
سرانجام رویای صادقه او تعبیر شد و در نبردی با بعثیها، به عنوان فرمانده گردان و اولین شهید پاسدار استان بوشهر در 12 آبان سال 1359 در خونین شهر به شهادت رسید تا خون او و سایر همرزمانش پیام او را آزادی این شهر شود.
قسمتی از وصیتنامه شهید حاج «علی فقیه»
اینجانب علی فقیه، فرزند حسن، متولد 1334 هستم و چون میدانم دنیا وفایی ندارد و اکنون عازم جبهه خونین شهر هستم با چند نفر پاسدار که از برادر عزیزتر هستند لذا بر خود واجب دانستم چند کلمه یادداشت کنم.
پدر جان و مادر جان! چون که کفر و اسلام اکنون با هم مقابل هستند بر همه کس واجب است که برای دین مبین اسلام زحمت بکشند. پدر جان! این روزها، دزفول خیلی شلوغ بود، اگر برادرم سهراب شهید شد، جان تو و بچههایش.
انتهای پیام/