به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس به نقل از «مشرق»، سردار شهید «شعبان نصیری» از رزمندگان دفاع مقدس و فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، عصر پنجمین روز از خردادماه سال ۹۶ در غرب موصل در عراق با تله انفجاری تروریستهای داعش به شهادت رسید.
سال گذشته و در اولین سالگرد شهادت سردار «نصیری»، پایگاه تحلیلی آمریکایی War on the Rocks یک گزارش کامل را به توصیف شخصیت شهید «نصیری» اختصاص داد و در این گزارش به فعالیتها و تأثیرگذاری وی بر نفوذ منطقهای سپاه پاسداران و به طور خاص نقش شهید «نصیری» در تشکیل و سازماندهی سپاه پاسداران و نیروی قدس پرداخت. این گزارش به قلم «امیر توماج» کارشناس و محقق امور ایران در اندیشکده آمریکایی «بنیاد دفاع از دموکراسیها» و تحت این عنوان منتشر شده است: «مرگ یک ژنرال: آنچه «شعبان نصیری» درباره نیروی قدسِ مرموز ایران فاش میکند».
بنیاد دفاع از دموکراسیها که این گزارش را در وبسایت خودش هم بازتاب داده، یکی از ایرانستیزترین اندیشکدههای آمریکاست و بنابراین طبیعی است که محتوای گزارشی که در ادامه میآید، لزوماً مورد تأیید نیست، اما این گزارش در عین حال به خوبی جایگاه شهید «نصیری» در تقویت قدرت نظامی و منطقهای ایران را از دید دشمنان جمهوری اسلامی نشان میدهد.
بنیانگذار ناشناخته نیروی قدس
«شعبان نصیری» [دو] سال پیش زمانی که در سن ۵۹ سالگی روی یک تله انفجاری دستساز در غرب «موصل» قدم گذاشت، هنوز میان عموم مردم ایران یا حتی کارشناسان مسائل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمریکا به ندرت شهرت داشت. با این حال، «نصیری» فرماندهای با بیش از سه دهه خدمت و یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران و شاخه عملیاتهای خارجی مرموزش یعنی نیروی قدس بود. زندگی شغلی او دریچهای نادر است که از طریق آن میتوان روند تکامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس را در قالب چالشهای متغیر نظامیِ پیش روی جمهوری اسلامی ایران مشاهده کرد. اکنون که سیاستگذاران آمریکایی به دنبال راههایی برای محدود کردن نفوذ ایران در عراق هستند، مطالعه دقیق زندگی «نصیری» برای فهم تاکتیکها و دستورکار تهران ضرورت دارد. شاهکارهای او نشان میدهند که سپاه پاسداران تا چه اندازه با شبهنظامیان تأثیرگذار شیعه در عراق، بهویژه «سازمان بدر»، در هم تنیده است؛ سازمانی که اعضایش بخش بزرگی از وزارت کشور عراق را تشکیل میدهند و ۲۱ کرسی را هم در پارلمان در اختیار دارند. سازمان بدر را عموماً صرفاً یکی از نهادهای «نیابتی» جمهوری اسلامی تلقی میکنند؛ اما این سازمان فراتر از این تعریف است؛ سازمان «بدر» در حقیقت امتداد سپاه پاسداران است. ارتباط تنگاتنگ میان شبهنظامیان بدر و سپاه پاسداران نشان میدهد که نفوذ تهران تا چه اندازه در عراق عمیق است و از بین بردن این نفوذ تا چه اندازه دشوار خواهد بود.
سالهای ابتدایی عمر نصیری
مطابق زندگینامههای رسمی منتشرشده، «نصیری» قبل از انقلاب اسلامی، مصادف با سال ۱۹۷۹ در ایران، جذب جناح اسلامگرای آیتالله روحالله خمینی شد. وی پس از عمل به فراخوان ماه دسامبر سال ۱۹۷۸ [آیتالله] خمینی مبنی بر اینکه سربازان پادگانها را ترک کنند، و همزمان با سقوط سلطنت پهلوی در فوریه سال ۱۹۷۹، به شبهنظامیان اسلامگرا ملحق شد و همان سال پس از آنکه [آیتالله] خمینی سپاه پاسداران را تشکیل داد، بلافاصله به این سازمان پیوست. «نصیری» نقشی کلیدی در تشکیل یگان سپاه در زادگاه خودش یعنی کرج داشت.
همزمان در کشور همسایه، عراق، صدامِ بعثی آشفتگیهای ایران را هم فرصت و هم تهدیدی مقابل خود میدانست. ملحق کردن مناطق مورد مناقشه به خاک عراق و احتمالاً پیشروی بیشتر در استان خوزستان که از نظر منابع نفتی غنی بود و اکثریت عرب هم داشت، از انگیزههای او برای جنگ با ایران بود؛ اما صدام همچنین از حمایت [آیتالله] خمینی از اسلامگرایان شیعه در عراق و دعوت به سرنگون کردن حکومت بعثی عراق هم نگران بود. پس از یک فصل تابستان کشمکشهای مرزی، صدام ماه سپتامبر سال ۱۹۸۰ به ایران حمله و طولانیترین جنگ متعارف قرن بیستم را آغاز کرد.
جنگ ایران و عراق
جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰ تا ۱۹۸۹) که کهنهسربازانش در ایران از آن تحت عنوان «دفاع مقدس» یاد میکنند، اساساً سپاه پاسداران را از یک سازمان چتری برای شبهنظامیان طرفدار [آیتالله] خمینی به یک سازمان متعارف نظامی تبدیل کرد که بر حوزه سیاستگذاری امنیتی و نظامی ایران تسلط دارد. ردپای امنیتی کنونی سپاه پاسداران و فرهنگ راهبردی، شبکه فرماندهی و برنامههای مهم این سازمان مثل موشکهای بالستیک و نیروهای شبهنظامی، در همین دوره و در نتیجه وحشت حاکم بر جنگ در سنگر، یورشهای موج انسانی [دستهجمعی]، کشته شدن بر اثر برقگرفتگی در نیزارها، حملات موشکی به شهرها، و تقلای مردها و پسرها برای تنفس در هوای مملو از سلاحهای شیمیایی، شکل گرفتند.
دوران خدمت «نصیری» نقطه آغاز دو یگان مهم سپاه پاسداران است که نیروهای هر دوی آنها از اعراب قبیلهای هستند: تیپ ۹ بدر که اکنون «سازمان بدر» نامیده میشود و قرارگاه «نصرت» که یگان اطلاعات و عملیات نظامی است. «نصیری» مهارت اطلاعاتی و عملیاتی تشکیل یک نیروی شبهنظامی عرب را از خود نشان داد و بعدها همین امر به او صلاحیت طراحی اولین برنامه آموزشی نیروی قدس را داد، نیرویی که عمدتاً در جهان عرب عملیات میکند. از آنجایی که این یگانها به عنوان بنیان نیروی قدس به حساب میآیند، شناخت آنها درک عمیقتری از سیر تکاملی شاخه عملیاتی خارجی جمهوری اسلامی را در اختیار میگذارد.
سال ۱۹۸۲ پس از موفقیت ایران در بیرون راندن نیروهای عراقی از خاکش در نبرد خرمشهر، مقامات ایران پیشنهاد آتشبس «صدام» را رد کردند و خواستار برکناری او شدند. [آیتالله] خمینی با اشاره به یکی از مقدسترین مکانها در تشیع که در عراق واقع است، گفت: «راه قدس از کربلا میگذرد.» سپاه پاسداران یک یگان در عراق برای کمک به پیشروی ایرانیها در شهرها و روستاهای این کشور و همچنین بعدها، در صورت نیاز، مبارزه با «صدام» تشکیل داد.
سپاه در آغاز جنگ، عراقیهای تبعیدشده را برای همکاری در عملیاتهای ایران در حوزه اطلاعاتی و شناسایی به خدمت گرفت. این عراقیها از اعضای حزب اسلامگرای «دعوه» بودند که «صدام» دهها هزار نفر از آنها را در پی تلاش برای ترور مقامات حزب «بعث» در سال ۱۹۸۰ اخراج کرده بود. بعد از آنکه «محمدباقر صدر» بنیانگذار حزب «دعوه» تحت شکنجههای «صدام» کشته شد، سپاه بین سالهای ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ گردان «شهید صدر» را سازماندهی کرد. این گردان سال ۱۹۸۵ و بعد از مشارکت مهمش در عملیات «بدر» نام تیپ ۹ بدر را اخذ کرد. «نصیری»، «از زمان تشکیل» در همین یگان بود.
«نصیری» در قرارگاه «نصرت» هم فعالیت میکرد که یک قرارگاه اطلاعاتی بسیار محرمانه متشکل از شیعیان عرب عضو یگان سپاه در شهر «سوسنگرد» در استان خوزستان بود. قرارگاه «نصرت» آنقدر محرمانه بود که حتی از میان مقامات و فرماندهان ارشد هم تعداد بسیار کمی از وجود آن اطلاع داشتند. «نصیری» آنجا در کنار «محمد باقری» فعالیت میکرد که اکنون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران است.
دستاوردهای منسوب به قرارگاه «نصرت» اطلاعات مهمی درباره مهارتهای «نصیری» فاش میکند. «محسن رضایی» فرمانده وقت سپاه پاسداران میگوید که آن زمان به این قرارگاه مأموریت داده است تا یک عملیات نفوذ را در نیزارهای «هویزه» در مرز ایران و عراق طراحی کند. قرارگاه «نصرت» اقدام به جمعآوری اطلاعات، آموزش اعضای قبیلههای عربی محلی و طراحی جزءبهجزء عملیات «نبرد نیزارها» سال ۱۹۸۴ کرد. این عملیات زمینهساز تسلط بر شبهجزیره «فاو» ۲ سال بعد شد که یکی از معدود دستاوردهای مهم ایران در جنگ بود. بعد از نبرد نیزارها، قرارگاه «نصرت» استخدام جنگجویان عرب قبیلهای و سازماندهی آنها به عنوان یک نیروی جنگی را گسترش داد.
«ابومهدی المهندس» مأمور ارشد کنونی [قاسم] «سلیمانی» در عراق میگوید «نصیری» بین سال ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ فرمانده گردان «دستغیب» در سازمان «بدر» بوده است. سپاه سال ۱۹۸۵ تصمیم گرفت تا با ادغام نیروهایی از گردان «شهید صدر»، قرارگاه «نصرت» و قرارگاه «رمضان»، یگانی را تشکیل دهد که بعدها تیپ ۹ «بدر» نامیده شد و زیر نظر قرارگاه «رمضان» قرار گرفت. کهنهسربازان قرارگاه «رمضان» بعدها در نیروی قدس خدمت کردند. «نصیری» هنگامی که در قرارگاه رمضان بود، شانهبهشانه عناصر کلیدی مانند «حمید تقوی» از فرماندهان ارشد نیروی قدس که سال ۲۰۱۴ در عراق کشته شد، «ایرج مسجدی» مشاور ارشد سابق نیروی قدس و سفیر کنونی ایران در عراق، و همچنین عراقیهایی مثل «المهندس» و «هادی العامری» فرمانده کنونی سازمان «بدر»، نماینده پارلمان و وزیر سابق [حملونقل] عراق خدمت کرد.
«نصیری» یک سال بعد از اعزام کوتاهمدت [به جبهههای جنگ] در قالب نیروی زمینی سپاه پاسداران در سال ۱۹۸۶، اینبار به عنوان رییس دفتر مرکزی تیپ ۹ «بدر» به این یگان بازگشت و تا آتشبس با عراق آنجا ماند. [آیتالله] خمینی با پذیرش اینکه ایرانِ خسته [از جنگ] دیگر نمیتواند به «جنگ، جنگ، تا پیروزی» ادامه دهد، سال ۱۹۸۸ برای پایان دادن به این درگیری فاجعهبار «جام زهر را نوشید.» همرزمان «نصیری»، تأکید او بر سازماندهی نظامی را مشخصه بارز و کمک چشمگیر او به سازمان «بدر» میدانند. این واقعیتها سیر تکاملی سازمان «بدر» را نشان میدهد: این سازمان با هدف کوتاهمدت [و البته ناموفق] کمک به جمهوری اسلامی برای پیروزی مقابل عراق و همچنین برای هدف بلندمدت جنگ با «صدام» پایهگذاری شد. سازمان «بدر» ساخته دست سپاه پاسداران با همان سبک برای پیشبرد آرمانهای [آیتالله] خمینی است و تجربه «نصیری» طی جنگ آمریکا در عراق نشان میدهد که سپاه چگونه یک سرمایه حیاتی را در عراق پرورش داده است.
نیروی قدس
پس از جنگ ایران و عراق، «نصیری» رهبری عملیاتها علیه قاچاقچیان و شورشیان استان جنوب شرقی سیستان و بلوچستان به عهده گرفت. یکی دیگر از فرماندهان سپاه پاسداران که عملیاتهای مشابهی را علیه قاچاقچیان در آن منطقه رهبری میکرد، «قاسم سلیمانی» بود، فرمانده آتی نیروی قدس. «نصیری» پس از این مأموریت، جذب نیروی تازهتأسیس قدس شد.
[آیتالله سید] «علی خامنهای» رهبر ایران، سال ۱۹۹۰ نیروی قدس را به عنوان شاخهای مجزا در سپاه پاسداران بنیانگذاری کرد تا نیروها و قرارگاههای قبلی را تحت یک مقر فرماندهی واحد متمرکز کند. نام «قدس» تداعیکننده آرمان ایدئولوژیک سپاه در جنگ با اسرائیل و «آزادسازی» بیتالمقدس است. مقامات آمریکایی نیروی قدس را به ترکیبی از سی.آی.ای، نیروهای ویژه، و وزارت خارجه تشبیه کردهاند. این نیرو تاکنون طیفی از فعالیتها را انجام داده است، از جمله ارائه کمکهای آموزشی، مادی، مالی و لجستیک به طیف وسیعی از شبهنظامیان، و همچنین تشکیل نیروهای شبهنظامی عرب، افغان و پاکستانی که [درباره فعالیتهای خود] به تهران پاسخ میدهند.
پایهگذاری نیروی قدس حاکی از تلاش برای تخصصیسازی طرح نیروهای شبهنظامی برای برخورداری از امکانات بهتر در درگیریهای آتی است. در سراسر جنگ [با عراق]، فرماندهان ایرانی تفاوت [در تجهیزات] متعارف میان نیروهای خودی با نیروهای [عراقی] قویتر از نظر تکنیکی را احساس میکردند، عمدتاً به این خاطر که ارتش ایران قبل از جنگ وابسته به تأمین تسلیحات از غرب بود و این مسیر تأمین بر اثر تحریمها پس از سال ۱۹۷۹ به شدت تنگ شده بود. این تجربه کمک کرد تا برای کمک به جبران این فاصله، از جمله در حوزههای موشکهای بالستیک، هستهای، و شبهنظامیان خارجی، روی ابزارهای خاص سرمایهگذاری شود.
مانند بیشتر مأموران نیروی قدس، درباره فعالیتهای «نصیری» هم اطلاعات بسیار اندکی در دست است. میدانیم که او یکی از شخصیتهای کلیدی در کمک به تشکیل نیروی قدس بود: بنا به گزارش یک رسانه خبری وابسته به سپاه پاسداران در یادبود «نصیری»، وی «نقش ویژهای در آموزش» و «انتقال تجربیات دوران جنگ به نیروهای جدید» داشت. این ویژگیها باز هم روی مهارتهای شناختهشده «نصیری» و اهمیت تجربیات اطلاعاتی، برنامهریزی و عملیاتی او در طول جنگ و همچنین جذب، آموزش و رهبری نیروهای چریکی عرب تأکید میکند.
«نصیری» در عملیاتهای نیروی قدس در افغانستان، عراق، لبنان، سوریه، و بعضی کشورهای آفریقایی مثل سومالی، کنیا و نیجریه شرکت داشت. بعضی از این عملیاتها، مانند احداث یک تأسیسات پزشکی در سومالی با همکاری صلیب سرخ، تحت پوشش فعالیتهای انساندوستانه انجام میشدند. «نصیری» صلاحیت لازم برای عملیات در عراق طی حمله آمریکاییها به این کشور (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱) را داشت؛ اما هیچ مدرک عمومیای وجود ندارد که نشان دهد وی در عراق جنگیده است. هنگام حمله آمریکا به عراق، جمهوری اسلامی بر این باور بود که مقصد بعدی در فهرست آمریکا، ایران است، و بنابراین اقداماتش از طریق نیروی قدس برای دامن زدن به شورشها علیه آمریکا در عراق را دوچندان کرد. سپاه پاسداران سال ۲۰۰۵ دکترین «دفاع موزائیکی» را اجرا کرد که یک استراتژی نامتقارن برای بقاء و پیروزی علیه حمله آمریکاست. یکی از بخشهای راهبرد تهران در عراق گسترش نفوذ در این کشور و کمک به عراقیهای وفادار مانند اعضای باسابقه سازمان «بدر» برای دستیابی به موقعیت [های دولتی] در بغداد بود.
جنگ سوریه و ظهور داعش
جمهوری اسلامی، جنگ سوریه را یک تهدیدی موجودیتی تلقی میکند. ایران معتقد است که سقوط متحد بعثیاش، و تنها دولت عربی متحد با تهران در منطقه، میتواند مسیرهای این کشور برای تدارک «حزبالله لبنان» و اِعمال قدرت در منطقه «شام» را قطع کند. به همین خاطر نیروی قدس موظف شد تا به شکل محرمانه استراتژی همهجانبهای را اتخاذ کند که از سقوط «بشار اسد» به هر قیمتی جلوگیری، و در صورت سقوط «اسد»، برای تشکیل یک اقلیت متحد با ایران تحت رهبری علویها زمینهسازی نماید.
اطلاعات درباره زمان دقیق اعزام «نصیری» به سوریه متناقض است. به گفته بعضی رسانههای وابسته به سپاه پاسداران، او «از مدتها قبل» در سوریه مشغول عملیات بوده و پس از شورش در این کشور در سال ۲۰۱۱ به سوریه اعزام شده است. این در حالی است که یکی از همکارانش به رسانهها گفته است که «نصیری» بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ یا ۲۰۱۴ در «سومالی» بود و پس از آن به عراق و سوریه اعزام شده است. به نظر میرسد که اظهارات برادر و پسر «نصیری» هم روایت دوم را تائید میکنند. به هر حال، آنچه واضح است، این است که «نصیری» به «سلیمانی» نزدیک بوده، به عنوان «مستشار» عمل میکرده، و در مناطق «دمشق» و «حلب» نیز حاضر بوده است. سالها تجربه در فعالیتهای اطلاعاتی و جنگی، تسلط به زبان عربی، و جذب و رهبری شبهنظامیان عرب، «نصیری» را واجد شرایط عملیات در سوریه کرده بود.
پیشروی سال ۲۰۱۴ داعش در عراق برای ایران عمیقاً نگرانکننده بود. «نصیری» یکی از فرماندهان ایرانی بود که به عراق اعزام شد تا فوراً صفوف نیروهای این کشور را تقویت کند. به گفته برادرش، تجربه همکاری «نصیری» با عراقیها او را واجد صلاحیت آموزش و سازماندهی «نیروهای بسیج مردمی» [حشدالشعبی] میکرد، مجموعهای از نیروهای شبهنظامی چندفرقهای و از نظر ایدئولوژیکی متنوع که اکثریت آنها را یگانهای تحت حمایت سپاه تشکیل میدادند که بزرگترین و اصلیترین آنها سازمان «بدر» بود. نصیری همچنین بهعنوان یکی از فرماندهان میدانی هم در عراق عمل میکرد. وی در مراحل ابتدایی جنگ در نبردهای دفاع از «سامرا» و «کربلا» علیه داعش و در عملیات بازپسگیری «تکریت» از این گروهک حضور داشت.
«نصیری» بعد از سال ۲۰۱۴ بیشتر زمان خود را در عراق میگذراند. پسرش میگوید گاهی اوقات «با هزینه شخصی به عراق سفر میکرد»، به خصوص «وقتی میدید عملیات متوقف شده یا گیر کرده است.» ممکن است پسر «نصیری» برای دفاع از وجهه پدرش به عنوان یک نیروی داوطلب جمهوری اسلامی این حرفها را بزند، اما اگر راست بگوید، گفتههایش نشان میدهند دخالت سنگین در ۲ جنگ منطقهای [منظور سوریه و یمن است] و تحریمهای شدید وضعشده علیه جمهوری اسلامی به خاطر برنامه هستهای اش چهقدر خزانه نیروی قدس را تحت فشار گذاشته است.
«نصیری» ماه می سال ۲۰۱۷ همراه یک کاروان شناسایی در «موصل» بود که کاروان در تله دستساز داعش افتاد. به گفته «المهندس» و دیگر روایتهای رسمی، «نصیری» چند ساعت بعد درگذشت. «قاسم سلیمانی» سخنرانی اصلی را در مراسم یادبود «نصیری» در ماه جولای سال ۲۰۱۷ ایراد کرد.
موضوعی که اغلب نادیده گرفته یا در مورد آن اغراق میشود، عقاید موعودباورانهای است که سپاه پاسداران آنها را ترویج میکند. به گفته پسر «نصیری»، این فرمانده سابق سپاه پاسداران عقیده داشت که امام دوازدهم، امام مهدی [عج] (که طبق اعتقادات شیعه دوازده امامی، به انتخاب خودش زمان جنگ آخرالزمان را اعلام میکند)، حکومتش را در عراق پایهگذاری خواهد کرد. روحانیون و فرماندهان سپاه پاسداران آشکارا دیدگاههای مشابهی را ابراز کردهاند مبنی بر اینکه جنگها در سوریه و عراق زمینهساز ظهور [حضرت] مهدی [عج] هستند. این عقاید، حضور سپاه در جنگ را بهعنوان یک وظیفه دینی و با گرهزدن آن به یک عقیده در دوران بحرانهای موجودیتی در داخل و خارج، تقدیس میکنند. نام بردن از رزمندگان تحت عنوان «مدافعان حرم» در اشاره به حرمهای مقدس شیعه در سوریه و عراق هم نشاندهنده جنبه مذهبی و معنوی این جنگها برای سپاه پاسداران است.
نتیجهگیری
نصیری بخشی از یک شبکه فرماندهی بود که در طول جنگ ایران و عراق ارتباط عمیقی میان اعضایش شکل گرفت و برای تسلط بر موقعیتهای ارشد در دستگاه نظامی و امنیتی ایران ظهور کرد. قابلتوجه است که بخش مهمی از فعالیتهای نظامی «نصیری» صرف آموزش و رهبری شبهنظامیان عرب شد. هم افکار عمومی و هم تبلیغات سپاه پاسداران صدور «مدل حزبالله» لبنان به جهان عرب را توضیح میدهند؛ اگرچه این دیدگاه صحت دارد؛ اما نقش سازمان «بدر» (که یک نهاد «نیابتی» است) در شکلدهی به بنیانهای نیروی قدس و اولین اعزام ماجراجویانه آن را نادیده میگیرد. یک فرمانده ایرانی عضو سازمان «بدر» بود که اولین برنامه آموزشی نیروی قدس را ایجاد و خودش در اولین کلاس این نیرو تدریس کرد. و یک فرمانده ایرانی دیگر به نام «محمدرضا نقدی» با پیشزمینه اطلاعاتی در سازمان «بدر» بود که ماجراجویی نظامی ایران در منطقه «بالکان» و جنگ «بوسنی» در دهه ۱۹۹۰ میلادی را رهبری میکرد. دخالت کمتر شناختهشده سپاه پاسداران در همین جنگ بود که اعزامهای آینده این سازمان را شکل داد.
سازمان «بدر» پروژهای موفق برای تهران بوده است: تعداد اعضای آن ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود و اعضای عالیرتبه این سازمان هم صاحب موقعیتهای ارشد در دولت عراق هستند. «بدر» همچنین چند تیپ در «حشدالشعبی» دارد و سال ۲۰۱۲ از شورای عالی اسلامی عراق جدا شد و حزب سیاسی خودش را تشکیل داد. این سازمان در حال حاضر [سال ۲۰۱۸ که این گزارش نوشته شده است] ۲۱ کرسی در پارلمان عراق دارد و قرار است در انتخابات ماه «می» آینده [سال ۲۰۱۸] شرکت کند. «العامری» هماکنون رهبر ائتلافی از گروههای تحت حمایت ایران موسوم به «فتحالمبین» است که مدت کوتاهی با «حیدر العبادی» نخستوزیر عراق، ائتلاف تشکیل داد و انتظار میرود دولت بعدی عراق را تحت کنترل داشته باشد.
تجربه «نصیری» نشان میدهد که سازمان «بدر» با سپاه پاسداران چه روابط درهم تنیدهای دارد. این روابط ثابت میکند که خنثی کردن نفوذ ایران در عراق و ایجاد عراقی کاملاً مستقل چهقدر دشوار است. البته این بدان معنا نیست که سیاستگذاران غربی باید از بغداد ناامید شوند و حضور سپاه را به چالش نکشند. سپاه پاسداران دارد از مدل شبهنظامی خود برای گسترش نفوذ خارجیاش کپیبرداری میکند. امروزه این شبهنظامیان اساس نفوذ جمهوری اسلامی در خاورمیانه را تشکیل میدهند. موفقیت فعالیتهای ایران وابسته به مردانی است که بتوانند همراه با نیروهای خارجی سپاه پاسداران، [نیرو] جذب کنند، آموزش دهند، رهبری کنند، بجنگند، و در صورت نیاز، بمیرند. مردانی مانند «نصیری» این حلقهها را به هم جوش میدهند.
انتهای پیام/ 113