همکار شهید «مهدی ثامنی‌راد»:

شهید «ثامنی‌راد» انسانی مردم‌دار و همه‌فن حریف بود/ شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید

«ایمان کولیوند» با بیان اینکه «مهدی ثامنی‌راد» یک انسان خودساخته و همه‌فن‌حریفی بود، گفت: اگر همه کارها و فعالیت‌های وی را در راه خدا و معنویت بگذارید، می‌بینید شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید و کمتر از آن، حق این انسان‌ها نیست.
کد خبر: ۳۵۱۷۹۷
تاریخ انتشار: ۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۴۲ - 30June 2019

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، شهدا دست‌نیافتی نیستند و این‌گونه نیست که ما هیچ‌وقت نتوانیم مانند شهدا باشیم؛ چراکه شهدا هم انسان‌هایی بودند که مانند ما در همین جامعه زندگی کردند و همین آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و... نیز در کمین آن‌ها بود، نه این‌که شهدا در زندگی خود دچار اشتباه نشده باشند، بلکه یک سری خصوصیات اخلاقی، رفتاری و معنوی خاصی در آن‌ها وجود داشت که خداوند پاداش آن‌ها را شهادت قرار داد. البته یک سری افرادی هم بودند که سال‌ها راه غلط را در زندگی خود رفتند؛ اما یک لحظه تحول، موجب شد تا توبه کنند و لقب «حُر» گرفته و در قافله شهدا قرار بگیرند.

برخی که از شهادت درک صحیحی ندارند، می‌گویند که مگر مرگ می‌تواند پاداش باشد؛ اما باید در جواب این افراد یادآور شد که خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است: «هرگز گمان نکنید که شهدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند و نزد پروردگار خود روزی می‌خورند»؛ پس چه پاداشی بهتر از شهادت!

شهید مدافع حرم «مهدی ثامنی‌راد» امروز سوژه خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس است، شهیدی که به گفته دوستانش، انسانی پرانرژی، متخصص، معتقد و در یک کلام در همه امورات خاص بود. در محیط کار بسیار فعال و مورد اعتماد فرماندهان خود، در محیط خانواده متعهد و کاری و در جامعه نیز انسانی مسئولیت‌پذیر بود و همیشه از مستمندان و محرومان دستگیری می‌کرد.

«ایمان کولیوند» از همکاران و دوستان شهید مدافع حرم «مهدی ثامنی‌راد» است که از دوره تحصیل در دانشگاه افسری امام حسین (ع) تا زمانی که این شهید والامقام به جبهه مقاومت ملحق شد، در کنار وی بود.

شهید «ثامنی‌راد» انسانی مردم‌دار و همه‌فن حریف بود/ شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید

کولیوند معتقد است که شهدا دست نیافتنی نیستند؛ اما امثال «مهدی ثامنی‌راد» خاص بودند و خودشان خواستند که خاص شوند و این خواستن نیز از جایی می‌آید که این افراد به خودشان سختی می‌دهند و مثلا شب زنده‌داری می‌کنند.

وی می‌گوید شب‌ها که به دلیل مسائل کاری در پادگان می‌ماندیم، من خودم بار‌ها دیدم که «مهدی» بیدار شده و در حال خواندن نماز شب و عبادت کردن است؛ این مسائل باعث می‌شود که انسان دست نیافتنی شود؛ در واقع تلاش خود انسان است که او را به این مقام می‌رساند و البته مال حلال نیز تأثیر به‌سزایی دارد، مال حلالی که پدر بزرگوار «مهدی» به وی داده بود، قطعا در خاص شدنش تأثیر داشت.

در ادامه ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس با «ایمان کولیوند» از همکاران و دوستان شهید مدافع حرم «مهدی ثامنی‌راد» را می‌خوانید.

دفاع‌پرس: از سال‌هایی که با شهید «مهدی ثامنی‌راد» در سپاه بودید، بگویید. وی در محیط کاری چگونه بود؟

در دانشگاه افسری امام حسین (ع) حدود چهار سال و نیم باهمدیگر هم دوره بودیم، وی روحیه‌ای بسیار جهادی داشت و یادم می‌آید که از همان اول هم نسبت به بقیه دانشجویان دانشگاه سرآمد بود. حتی در همین دوران دانشجویی نیز یک نمایشگاهی بسیار در سطح بالا با موضوعیت حضرت زهرا (س) که زوایایی از زندگی ایشان را به نمایش گذاشته بود، در دانشگاه راه انداخت که حتی از صداوسیما هم آمدند و از آن گزارش گرفتند.

سال ۹۰ باهم وارد تیپ آل محمد (ص) شدیم و تا زمانی که به سوریه رفت، با هم همکار بودیم؛ «مهدی» یک نیروی بسیار فعالی بود؛ یاد می‌آید در یک دوره آموزشی، لازم نبود تا وی حضور پیدا کند و می‌توانست از این فرصت استفاده کند و به مرخصی برود؛ اما به‌صورت خودجوش به اردو آمد و گفت که «حیف است از این موقعیت آموزشی استفاده نکنم».

زمانی که به گردان رزمی معرفی شدیم، وقتی فرمانده روحیه «مهدی» را دید، متوجه شد که وی یک نیروی کاری و به درد بخور است؛ لذا او را به عنوان فرمانده گروهان منصوب کرد، این درحالی بود که در کنار «مهدی» افراد باسابقه زیادی نیز برای این مسئولیت وجود داشتند؛ در واقع همه مسئولان مانند فرمانده گردان‌ها، فرمانده تیپ و... وی را قبول داشتند و روی او حساب می‌کردند.

دفاع‌پرس: آیا خاطره‌ای نیز از آن دوران دارید؟

بله، یادم می‌آید یک‌بار که در حال تمرین «راپل» برای آمادگی مراسم رژه مقابل مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در دانشگاه امام حسین (ع) بودیم، حادثه‌ای برای من رخ داد و موجب شد تا من از ناحیه صورت و چشم آسیب ببینم، وقتی که «مهدی» وضعیت من را دید، یک «یا ابوالفضل (ع)» گفت و من را روی دوش خود انداخت و به سرعت از پله‌های راپل پایین آمد و در آمبولانس گذاشت.

به‌خاطر این مجروحیت، یک شب در بیمارستان بستری شدم که یادم می‌آید «مهدی» برای من خیلی زحمت کشید و حتی رفت خانه‌مان که دفترچه بیمه‌ام را بگیرد، برای این‌که خانواده‌ام نگران نشوند، گفت که «ایمان» در حال بازی کردن فوتبال پایش پیچ خورده و آسیب دیده است و وقتی که دفترچه بیمه‌ام را گرفت، آمد و همه کار‌های بیمارستان را انجام داد.

شهید «ثامنی‌راد» انسانی مردم‌دار و همه‌فن حریف بود/ شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید

دفاع‌پرس: شهید «مهدی ثامنی‌راد» را بیشتر معرفی کنید، این‌که چگونه انسانی بود و چه خصوصیات اخلاقی و رفتاری داشت؟

«مهدی» انسان مردم‌داری بود و اگر در محل زندگی‌اش در ورامین و یا حتی در محل کارش از همکارانش درباره وی سوال کنید، همه از وی تعریف می‌کنند و با او خاطرات زیادی دارند.

وی در اردو‌های جهادی در مناطق محروم فعال بود و هر سال از ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین به همراه دوستان خود، به این مناطق می‌رفتند و به فعالیت‌هایی در جهت سازندگی آن‌جا می‌پرداختند؛ در حالی که آن ایام، ایامی است که اکثر مردم در تعطیلات به سر می‌برند و به دنبال تفریح و مسافرت خود هستند؛ اما «مهدی» به این مناطق می‌رفت و حتی یک‌بار به من گفت که همسر خود را نیز همراه خود به اردوی جهادی برده است! با این روحیه جهادی که «مهدی» داشت، قطعا شهادت لیاقتش بود.

دفاع‌پرس: چرا همه از شهید «مهدی ثامنی‌راد» تعریف می‌کنند؟ مگر چه فرقی با دیگر انسان‌ها داشت؟ آیا می‌توان گفت که وی انسانی خاص و دست‌نیافتنی بود؟

دست نیافتنی که نه؛ اما امثال شهید «مهدی ثامنی‌راد» خودشان خواستند که خاص شوند و این خواستن نیز از جایی می‌آید که این افراد به خودشان سختی می‌دهند و مثلا شب زنده‌داری می‌کنند؛ خودم بار‌ها دیدم شب‌هایی که به دلیل مسائل کاری در پادگان می‌ماندیم، «مهدی» بیدار شده و در حال خواندن نماز شب و عبادت کردن است؛ این مسائل باعث می‌شود که انسان دست نیافتنی شود؛ در واقع تلاش خود انسان است که او را به این مقام می‌رساند و البته مال حلال نیز تأثیر به‌سزایی دارد، مال حلالی که پدر بزرگوار «مهدی» به وی داده بود، قطعا در خاص شدنش تأثیر داشت.

در یک کلام «مهدی» یک انسان خودساخته و همه‌فن‌حریفی بود که به کسی وابسته نبود و جدا از رشادت‌ها و فعالیت‌هایی که انجام می‌داد، از لحاظ کار‌های فنی هم تخصص داشت؛ قصابی، کابینت‌سازی، جوشکاری، کشاورزی و... بلد بود و در این زمینه‌ها نیز فعالیت می‌کرد.

شهید «ثامنی‌راد» انسانی مردم‌دار و همه‌فن حریف بود/ شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید

علاوه بر این که شغل پاسداری داشت، وقتی بعدازظهر‌ها به ورامین می‌رفت، کشاورزی می‌کرد و در محل زندگی خود به خصوص مسجد محل نیز فعالیت زیادی داشت و کودکان و نوجوانان را به خانه خدا جذب می‌کرد؛ تا آن‌جا که من می‌دانم، در اداره یک صندوق قرض‌الحسنه نقش به‌سزایی داشت؛ لذا همه جوانب را با هم داشت؛ هم کاسبی می‌کرد، هم در موضوع فعالیت‌های معنوی و اجتماعی در مسجد و هم در پادگان فعال بود و همیشه سعی می‌کرد که سطح سواد علمی و کاری خود را بالا ببرد و پیشرفت کند. حالا همه این کار‌ها و فعالیت‌های وی را در راه خدا و معنویت بگذارید، می‌بینید شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید و کمتر از آن حق این انسان‌ها نیست.

دفاع‌پرس: چگونه شد که «مهدی ثامنی‌راد» به جبهه مقاومت پیوست؟

وقتی که جنگ در سوریه و عراق پیش آمد، یک مدتی به عراق رفت و این اولین تجربه عملیاتی‌اش بود و وقتی برگشت، دیگر در گردان و تیپ بند نمی‌شد؛ انگار که دلش هوایی شده باشد؛ لذا تلاش کرد و بعد از عراق، ۲ بار به سوریه رفت و در مرحله اولی که رفت حدود ۲۰ روز آن جا بود و بار دومی که رفت، به مقام شهادت نائل آمد.

در این مدت که به سوریه و عراق می‌رفت، خدا بعد از سال‌ها به وی فرزندی عطا کرد؛ اما زن و بچه هم جلودار وی نشدند و دلش در دفاع از حرم حضرت زینب (س) و مقابله با تکفیری‌ها بود.

شهید «ثامنی‌راد» انسانی مردم‌دار و همه‌فن حریف بود/ شهادت تنها پاداشی بود که «مهدی» باید به آن می‌رسید

دفاع‌پرس: ار شهادتش بگویید، از زمانی که خبر شهادتش را شنیدید.

وقتی که «مهدی» شهید شد، افراد همراهش نتوانستند پیکرش را برگردانند، برای همین بود که وقتی تکفیری‌ها فیلم درگیری در آن منطقه را پخش کردند، پیکر «مهدی» کاملا واضح مشخص بود که آر. پی. جی از دستش افتاده و شهید شده است.

روزی که خبر شهادتش به ما رسید، در میدان صبحگاه پادگان بودیم که یک زمزمه‌هایی از شهادتش میان همکاران پیچید و کم‌کم پس از پیگیری‌های مکرر، معلوم شد که خبر جدی است و بعد از آن، یک جو بسیار ناراحت‌کننده و سنگینی میان همکاران حاکم شد؛ اما همچنان بچه‌ها امید داشتند که ممکن است زخمی شده باشد؛ ولی با دیدن فیلمی که از شهادت وی منتشر شده بود، دیگر امید‌ها ناامید شد. با این حال بچه‌ها منتظر بودند که حداقل پیکر وی برگردد؛ اما پیکرش نیز برنگشت، تا این‌که حالا بعد از چهار سال، چشم انتظاری خانواده و دوستانش به پایان رسید.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار