«علی کیخا» یکی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در گفتوگو با خبرنگار دفاعپرس در زاهدان، به تشریح عملیات آزادسازی مهران پرداخت که در ادامه آن را میخوانیم.
«علی کیخا» گفت: در 12 خرداد 1360 از زاهدان با یک گروه 25 نفره به مسئولیت «احسان پارسی» به ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران به جبهه اعزام شدم و جز در مقطع کوتاهی که به زاهدان آمدم تا 20 بهمن 1367، چند ماه بعد از پایان جنگ در جبهه حضور داشتم.
وی در خصوص نحوه اعزام و شرکت در عملیات کربلای یک بیان داشت: با یک مقدمه شروع میکنم آن هم بحث عملیات والفجر 8 هست که جمهوری اسلامی ایران ارادهاش براین شد تا بعد از چند وقت که تقریبا جنگ به صورت فرسایشی پیش می رفت و هیچ اقدامی از سوی ایران و عراق در جبهههای جنگ صورت نمی گرفت از نظر سیاسی –نظامی در شرایطی قرار گرفتیم که قاعدتا میشد گفت که در بن بست قرار داشتیم.
کیخا گفت: برای برون رفت از بن بست سیاسی- نظامی، ایران به دنبال چارهجویی بود که چگونه از این شرایط بیرون بیاید، مخصوصا که کنفرانس سران جنبش عدم تعهد هر از چند گاهی در یک کشور عضو برگزار میشد و در آن مقطع زمانی قرار بود این کنفرانس در بغداد برگزار شود که از لحاظ سیاسی برای بغداد یک جنبه مثبت داشت و در حالی که درگیر جنگ هست، میتواند کارهای بزرگ سیاسی هم انجام دهد، که ایران تصمیم گرفت تا عملیات والفجر 8 را انجام دهد.
رزمنده دوران دفاع مقدس ادامه داد: ایران برای اینکه کنفرانس در بغداد برگزار نشود چندین اقدام نظامی را در دستورکار قرار داد. اولا نیروی هوایی ارتش ماموریت پیدا کرد تا محل برگزاری این کنفرانس در بغداد را قبل از برگزاری بمباران کند و این اتفاق افتاد و کلا سیستم سیاسی- امنیتی عراق به هم خورد، سران کشورهایی که قرار بود برای این کنفرانس به بغداد بروند و در این کنفرانس شرکت کنند انصراف دادند و گفتند که آنجا امن نیست. همزمان ایران در جبهههای جنگ یک اقدام بزرگی را انجام داد، تحت عنوان عملیات والفجر 8، که در 20 بهمن 1364 فاو را تصرف کردیم.
این رزمنده دوران دفاع مقدس بیان داشت: علیرغم بمبارانهای شیمیایی و عملیاتهای پی در پی که دشمن با لشکرهای گارد ریاست جمهوری و نیروهای مخصوص عراق در فاو انجام داد؛ اما با مقاومت سرسخت نیروهای رزمنده جمهوری اسلامی ایران مواجه شد و عراق نتوانست به هدف خود برای بازپس گیری فاو برسد.
کیخا افزود: عراق برای اینکه بتواند با جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، امنیتی و دفاعی معامله کند از نقطه ضعفهای ایران در طول خطوط دفاعی ایران در جنگ استفاده کرد و شهر مهران که در نزدیک مرز عراق قرار داشت و بعد از عملیات والفجر3 خطوط پدافندی آن به ارتش واگذار شد و به دلیل شرایط جنگ هر دو کشور نیروی کمی در این جبهه داشتند، به عنوان یکی از نقاط ضعف جمهوری اسلامی ایران از این شرایط دشمن استفاده کرد.
وی بیان کرد: نیروهایی که در خط پدافندی در این منطقه حضور داشتند تهدید دشمن و تحرکات دشمن را جدی نگرفتند و فکر کردند تحرکات دشمن جدی نیست و احتمالا از جای دیگری عملیات انجام میشود، ولی دشمن هدف اصلیش این بود که شهر مهران را بگیرد و این طور هم شد.
کیخا گفت: در17 اردیبهشت سال 1365 دشمن به شهر مهران حمله کرد، ارتفاعات اطراف شهر مهران و خود شهر مهران و هر جایی که نیروهای ما استقرار داشتند تا نزدیک ایلام را تصرف کردند یعنی در واقع برجاده مهران به ایلام و دهلران دشمن کاملا تسلط پیدا کرد و بعد هم در یک تبلیغات گسترده اعلام کرد که من به شرطی مهران را به ایران، پس میهم که ایران از فاو خارج شود.
این رزمنده دفاع مقدس گفت: این خبر به امام رسید، امام به فرماندهان دستور داد که این شرط قابل قبول نیست نه تنها شهرفاو را نباید ازدست داد، بلکه باید مهران را هم پس بگیرید، این فرمان امام باعث شد تا تعدادی ازلشکرهای سپاه از منطقه فاو خارج شوند و به سمت مهران بیایند، که تقریبا اواخر اردیبهشت ماه بود که نیروهای تعدادی از لشکرهای سپاه به سمت ایلام و از آنجا به سمت مهران رهسپار شدند.
وی ادامه داد: لشکر 41 ثارالله هم که نیروهای اعزامی از سه استان سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان در خود سازماندهی کرده بود به این منطقه آمد، ما اول باید یک سری اقدامات را قبل از عملیات کربلا1 انجام میدادیم، و آن هم آزاد سازی ارتفاعات اطراف شهرمهران بود که دشمن تصرف کرده بود و بخشی از تجهیزات و امکانات نظامی ارتش را هم به غنیمت گرفته بود باید از دشمن پس گرفته میشد.
علی کیخا گفت: نیروهای سیستان و بلوچستان برای دومین بار دارای یک گردان رزمی مستقل به فرماندهی «حبیب دانش شهرکی» شدند، اولین گردان وحدت بود که متشکل از گروههای اهل تشییع و اهل سنت سیستان و بلوچستان بود که در آذرماه 1364 تشکیل شد و در خطوط پدافندی مستقر بودند.
این رزمنده افزود: قبل ازعملیات کربلا1 که مسئول اطلاعات لشکر 41 ثارالله به دست منافقین و ضدانقلاب در مسیر ایلام به مهران به دست ضدانقلاب در این منطقه به شهادت رسید، فرمانده لشکر تصمیم گرفت «محمدحسین پودینه» که قبلا از فرماندهان تیپ در لشکر 41 ثارالله بود را به عنوان مسئول اطلاعات لشکر منصوب کند.
این رزمنده بیان داشت: سلسله عملیات اولیه را در ارتفاعات اطراف مهران انجام دادیم و تجهیزاتی که دشمن از ارتش گرفت بود با اجرای این عملیات پس گرفتیم و تحویل نیروهای ارتشی داده شد، من در این ماجرا برای آوردن یکی از خودروهای ارتش رفتم که دشمن متوجه شد و مجبوربه برگشت شدم، در حین برگشت خمپاره 60 جلوی پای من اصابت کرد و بی نصیب از ترکشهای خمپاره نشدم.
وی ادامه داد: برای درمان تا تهران رفتم و برگشتم، هنوز عملیات کربلا1 انجام نشده بود و نیروها در خط پدافندی مستقر بودند، با وجود اصرار دکتر برای استراحت در منزل ولی بنده به جای آمدن به زاهدان، به اهواز برگشتیم و بعدهم به ایلام رفتم تا برای عملیات نیروهای گردان ادوات سبک را آماده کنم، چون مسئولیت داشتیم و باید برمیگشتم. شرایط تقریبا برای اجرای عملیات آماده شد بخشی از نیروهای ادوات و گردان وحدت در خط پدافندی بودند.
کیخا افزود: قبل از ارتفاعات قلاویزان در منطقهای که قرار بود عملیات انجام شود دشت بود، آنجا اصطلاحی که به کار میبردیم جنگ مهندسی بود در واقع دستگاه های مهندسی ازقبیل بردیزلها و لودرها برای درست کردن خاکریز در این محورآمده بودند تا برای بچهها جان پناه درست کنند.
وی ادامه داد: جلسه شورای فرماندهی چند شب قبل از عملیات کربلای1 برگزار شد و طرح و اجرای عملیات برای فرماندهان توسط فرماندهی لشکرتوضیح داده شد. شب عملیات فرا رسید و بچهها برای اجرای عملیات توجیه شدند، قبل ازعملیات بخشی از نیروها در سنگرهای کمین بودند که دشمن را رصد میکردیم وعملیات کربلای 1 در 9 تیرماه 1365 با رمز «یا ابوالفضل العباس» آغاز شد.
این رزمنده دفاع مقدس بیان داشت: این عملیات که بیشتر با کارمهندسی بود، ماشین آلات مهندسی می آمدند خاکریز میزدند و بچهها پشت خاکریزها ادامه مسیر میدادند تا به نزدیک ارتفاعات قلاویزان برسند، خط اول دشمن توسط بچههای گردانهای خط شکن شکسته شد، گردان 409 استان سیستان و بلوچستان هم جزو گردانهایی بود که در مرحله دوم وارد عمل شد، یعنی اول دو گردان در مرحله اول وارد عمل شدند و در مرحله دوم گردان استان به فرماندهی آقای «حبیب دانش شهرکی» وارد عمل شد که ایشان در همان ساعات اولیه مجروح شد، و مسئولیت به جانشینش«محبعلی فارسی» سپرده شد.
کیخا گفت: شرایط بسیارسختی بود، این عملیات با رمز فلسفه ای هم داشت من آنجا دیدیم که اکثر بچههایی که مجروح میشدند، دست یا پای شان قطع شده بود، با خودم فکر کردم و گفتم فلسفه اسم گذاری با این مسائل بدون حساب و کتاب نیست که بچهها دست و پاهایشان قطع شده است.
وی افزود: روز دوم عملیات بود که«قاسم میرحسینی» قائم مقام لشکربه سمت ما که زیر ارتفاعات قلاویزان مستقر شده بودیم آمد و به من گفت بریم برای شناسایی دشمن و برگردیم البته روز قبلش هم رفته بود که دشمن متوجه و ایشان را تعقیب می کند اما موفق به دستگیریاش نمیشوند و خودش را به چابکی به نیروهای خودی میرساند، روز دوم هم رفتیم جلو تا ازموقعیت دشمن اطلاعاتی به دست آوریم ، تا جایی که امکان داشت با موتورجلو رفتیم و بقیه راه پیاده رفتیم.
کیخا بیان داشت: از کانالهایی که قبلا دشمن زده بود استفاده کردیم تا خودمان را به نزدیکی دشمن رساندیم، عراقیها متوجه شدند و یک گروه جهت دستگیری ما را دنبال کردند ولی موفق به دستگریمان نشدند.
وی ادامه داد: ساعت های 10 صبح بود ادامه عملیات شروع شد تا 5/3 یا 4 بعدازظهردراوج گرما سختترین روز عملیات همین روز بود که باید ارتفاعات قلاویزان را به طور کامل میگرفتیم تا از این طریق بتوانیم شهر مهران را تامین کنیم که دشمن خود به خود مجبور می شد از این منطقه به عقب برگردد.
این رزمنده بیان داشت: دراوج گرما گردان به گردان از هرلشکری میآمدند و با دشمن میجنگیدند و درآنجا صحنه عاشورا تداعی شد، قمقمههای بچهها آب گرم داشت و با توجه به گلوله های زیادی که دشمن در آن منطقه میزد قمقمهها با ترکشها سوراخ میشد و آبش میریخت، بچههای تدارکات میخواستند با ماشین آب بیاوردند و به بچهها آذوقه برسانند موفق نمیشدند و در اوج گرما بچهها با لب تشنه میجنگیدند و تعدادی بالب تشنه شهید شدند.
این رزمنده دفاع مقدس گفت: با توجه به اینکه مهندسی دشمن خیلی قوی بود و موانع زیادی در این منطقه گذاشته بود، ولی رمز موفقیت رزمندگان انگیزه و ارادهای که برای دفاع از میهن اسلام و خصوصا فرمان حضرت امام که گفته:« بود باید مهران آزاد شود»، باید دانست.
وی در خصوص نحوه برخورد رزمندگان با اسرای عراقی گفت: وقتی دشمن اسیر میشد همه امکاناتی که بچههای رزمنده داشتند در اختیارشان قرار میدادند، آب، غذا، رافت اسلامی همه چیز در اختیار اسرای عراقی بود. خود عراقیها این احساس را داشتند که بجای اینکه مقاومت کنند و کشته شوند بهتر است برای زنده ماندن اسیرشوند.
کیخا در خصوص عملیات کربلا 1 که چه نتایجی به دنبال داشت افزود: نخست اینکه فرمان امام عملی شد وآنچه دشمن میخواست خلاف آن انجام شد، زیرا دشمن میخواست معامله کند که موفق نشد، دوم اینکه اراده جمهوری اسلامی بر این که هر جایی که بخواد وارد عمل بشود در کوتاهترین زمان میتواند تصرف کند، لذا این اراده قوی جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با دشمن بود.
وی در پایان گفت: جوانان کشورمانند جوانان دوران دفاع مقدس که به صحنه آمدند و از اسلام دفاع کردند، باید در صحنه حضور یابند و ازاسلام دفاع کنند که تا الان با حضوردرسوریه و عراق جوانان ما این را به اثبات رساندهاند.
گفتوگو از بتول شاهبازی
انتهای پیام/