گزارش؛

پشت‌پرده عقب‌نشینی نظامیان اماراتی از یمن؛ ۱۰ عامل فرار متجاوزان

نویسندگان و رسانه‌های عرب‌زبان در گزارش‌هایی به عوامل پشت‌پرده فرار نیروهای اماراتی از جنگ یمن و پیامد‌های متعدد آن بر موازنه‌های منطقه‌ای پرداخته‌اند.
کد خبر: ۳۵۳۵۵۷
تاریخ انتشار: ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۹ - 10July 2019

پشت‌پرده عقب‌نشینی نظامیان اماراتی از یمن؛ ۱۰ عامل فرار متجاوزانبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس به نقل از «تسنیم»، امارات متحده عربی تلاش دارد این‌گونه نشان دهد که به‌صورت نسبی نیرو‌های خود را از یمن خارج کرده و تحولی را در استراتژی خود در قبال این کشور در پیش گرفته است. در همین رابطه عقب‌نشینی‌های گسترده و تغییر نقشه توزیع نیرو‌های اماراتی در این کشور دنبال شده و ابوظبی تلاش دارد خود را از ویترین درگیری‌های نظامی یمن خارج کند و البته در عین حال به تعهدات خود در قبال ائتلاف سعودی پایبند بماند. این موضوع بنا به دو علت اساسی دنبال می‌شود؛ اول، مانور برای تغییر قواعد درگیری‌های منطقه‌ای یمنی و دوم اینکه نشان دهد امارات برنامه ویژه‌ای دارد که متفاوت از برنامه عربستان در یمن دنبال می‌شود.

امارات تلاش دارد نرمش قابل توجهی در زمینه موجودیت و نقش خود در یمن نشان دهد. یکی از مسئولان امارات به خبرگزاری فرانسه اعلام کرده است که طرح بازبینی استقرار نیرو‌ها مبتنی بر عقب‌نشینی نیرو‌های اماراتی بنا به دلایل استراتژیک و تاکتیکی است و تصمیم‌سازان ابوظبی تلاش دارند مانور‌های منتشرشده گذشته در خصوص موضع‌گیری مجدد نیرو‌های اماراتی را که بدون اعلام رسمی دنبال می‌شد مورد تأیید قرار دهند.

روزنامه «الاخبار» لبنان در مقاله‌ای به اشاره به این مطلب نوشت که آنچه مشخص است، این‌که عقب‌نشینی نیرو‌های اماراتی به‌شکل تدریجی و به‌صورت قابل توجهی در برخی مناطق دنبال شده و در برخی مناطق نیز به‌صورت کامل انجام شده و این مناطق به فرماندهی عملیات عربستان تحویل داده شده است. این عقب‌نشینی‌ها در عرصه‌های مبارزاتی خارج از جنوب یمن دنبال می‌شود، به این ترتیب که نیرو‌های اماراتی به‌صورت کامل از شهر مأرب خارج شده و آن را به نیرو‌های سعودی تحویل داده‌اند. در همین رابطه تجهیزات عربستان سعودی از جمله سامانه‌های دفاع موشکی پاتریوت در این منطقه نصب شده و اردوگاه الخوخه که در اختیار اماراتی‌ها قرار داشت نیز تخلیه شده است. اماراتی‌ها همچنین به‌میزان قابل توجهی از جنوب بندر الحدیده خارج شده‌اند، اما همچنین مدیریت این منطقه را در دست دارند. همچنین نیرو‌ها و افسران امارات از پایگاه نظامی عصب در اریتره نیز خارج شده‌اند.

چرا انصارالله در قبال خروج امارات از یمن سکوت کرد؟

این تحولات با وجود اهمیت قابل توجهی که دارد با سکوت جنبش انصارالله یمن و متحدان آن در صنعا دنبال می‌شود. رهبران انصارالله ترجیح داده‌اند به عقب‌نشینی نیرو‌های اماراتی هیچ واکنشی نشان ندهند، این موضوع را یک منبع وابسته به جنبش انصارالله به روزنامه الأخبار اعلام کرد.

این منبع می‌افزاید که انصارالله و متحدانش به جدیت این اقدام اطمینان ندارند و بعید نمی‌دانند که امارات بار دیگر از این عقب‌نشینی عدول کند و وارد جنگ یمن شود. نیرو‌های انصارالله همچنین وجود برخی هماهنگی‌ها در عقب‌نشینی نیرو‌های امارات با این جنبش را به‌کلی رد کردند و تأکید کردند امارات، عقب‌نشینی نیرو‌های خود را با آمریکایی‌ها هماهنگ کرده بود.

نقشه عقب‌نشینی‌های امارات از یمن

نگاهی به نقشه عقب‌نشینی نیرو‌های اماراتی نشان می‌دهد که ماهیت این عقب‌نشینی‌ها شامل سه نوع است:

خروج از دو جبهه اصلی جنگ که برای شکستن مقاومت صنعا مورد توجه قرار داشت. این دو جبهه شامل مأرب و الحدیده است که مأرب به‌عنوان حیاط خلوت حمله نیرو‌های متجاوز به پایتخت یمن به‌کار گرفته می‌شد و الحدیده نیز ورودی غربی و شریان حیاتی صنعا بود. این دو منطقه از موازنه استراتژیک نظامی قابل توجهی برخوردار بودند، اما نیرو‌های اماراتی به‌صورت کامل از مأرب خارج شده و نیرو‌های خود در الحدیده را تا حد زیادی کاهش داده‌اند.
کاهش افسران موجود در پایگاه آفریقایی عصب به‌میزان ۷۵ درصد. این موضوع را آکادمی واشنگتن به‌نقل از منابع اماراتی مورد تأکید قرار داد و یک مسئول اماراتی نیز دیروز آن را تأیید کرد. عصب یک پایگاه امنیتی و آموزشی مناسب برای انجام مأموریت‌های پشتیبانی در این جنگ به‌ویژه در ساحل غربی یمن بود.
ابعاد دیگری از این طرح کاهش موجودیت نیرو‌های اماراتی در جنوب یمن است که پیش از این به‌عنوان مرکز اصلی نفوذ اماراتی‌ها در این جنگ به‌شمار می‌رفت. از جمله این مناطق می‌توان به شهر عدن اشاره کرد. البته به‌خلاف جبهه‌های شمال این مناطق به متحدان امارات تحویل داده نشده است و اماراتی‌ها ۹۰ هزار جنگجو در این منطقه تربیت کرده‌اند.

اهداف پشت‌پرده امارات در عقب‌نشینی از یمن

در تبیین اهداف چرخش مواضع امارات در جنگ یمن دو موضوع مطرح است:

اول: ترس از تغییر قواعد منطقه‌ای درگیری‌ها که باعث می‌شود دولت امارات نتواند پیامد‌های این تحولات را تحمل کند. بسیاری از ناظران معتقدند که بروز جنگ ضد ایران در صورتی که جبهه یمن همچنان در جنگ باشد بعید است. از سوی دیگر فعالیت‌های نظامی یمن ضد ائتلاف سعودی ــ اماراتی گسترش پیدا کرده و سلاح‌های جدیدی نظیر موشک‌های رهگیر و هواپیما‌های بدون سرنشین رونمایی شده است و اهداف اساسی و تأسیسات حیاتی تأثیرگذار بر موازنه قدرت نظیر فرودگاه‌ها و تأسیسات نفتی را هدف قرار داده‌اند. ابوظبی تمام پیام‌های مربوط به این عملیات را دریافت کرده و به‌خوبی می‌داند که توسعه عرصه درگیری‌ها می‌تواند منابع نفتی، فرودگاه‌ها، بندرگاه‌ها و کشتی‌های این کشور را نیز تحت تأثیر قرار دهد، به‌گونه‌ای که امارات تحمل این پیامد‌ها را نخواهد داشت.

به همین علت در شرایط کنونی ابوظبی نیازمند مانور برای جدا کردن خود از درگیری بزرگتر در منطقه است، سیگنال‌های این موضوع هنگامی رونمایی شد که امارات از اتهام زدن به ایران در حمله به نفتکش‌های این کشور در منطقه الفجیره خودداری کرد. تحولات اخیر ثابت کرده که تهران می‌تواند از جنگ یمن برای وارد کردن هزینه‌های سنگین به ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس استفاده کند و همین موضوع باعث شده ابوظبی سعی کند خود را از این جنگ دور نگه دارد، علاوه بر اینکه هزینه‌هایی که امروز عربستان سعودی در هدف قرار گرفتن تأسیسات نفتی و فرودگاه‌ها پرداخت می‌کند نیز در این زمینه بی‌تأثیر نیست.

دوم: نکته دوم اینکه ابوظبی تمایلی به ادامه جنگ بر اساس شرایط و قواعد کنونی ندارد. این موضوع بر اساس چند اصل دنبال می‌شود که از جمله آن‌ها اختلاف برنامه کاری امارات و عربستان سعودی در یمن است. امارات توجه ویژه‌ای به پرونده‌های مرتتبط با نفوذ منطقه‌ای و جزایر ایران و سواحل و بندرگاه‌های خود و روند مبارزه با جریان اخوان المسلمین دارد و وارد درگیری موجودیتی در مرز‌های خود نشده است، لذا تمایلی به جنگ طولانی‌مدت نداشت. از سوی دیگر این کشور در تکیه بر تأثیر جنگ الحدیده برای خروج از باتلاق یمن و رسیدن به راه‌حل سیاسی جنگ نیز با شکست مواجه شد.

علاوه بر این‌ها بر اساس اسنادی که اخیراً روزنامه الاخبار لبنان منتشر کرده، علی الکاید سفیر اردن در ریاض از شخبوط بن نهیان سفیر امارات در این کشور شنیده که نسبت به فعالیت‌های عربستان و تأثیرات منفی این رفتار‌ها بر امارات نگران است. سفیر امارات در آن جلسه که در ابتدای سال گذشته میلادی برگزار شد، تأکید کرده بود که کشورش به‌دنبال خروج از جنگ یمن است. این موضوع نشان‌دهنده واقعیت‌های سیاسی موجود در امارات و پایبندی آن‌ها به مبانی مطرح‌شده توسط عربستان است.

علاوه بر تمام این‌ها واقعیت‌های داخلی امارات نیز جنگ را نمی‌پذیرد. تعداد قابل توجهی از شاهزاده‌های امارات از جمله محمد بن راشد حاکم دبی محمد بن زاید را تهدید کرده‌اند که باید ارتباط این کشور را با جنگ یمن در صورت ادامه این جنگ قطع کند.

نکته مهم در تحلیل این مسئول اماراتی این است که باید استراتژی امارات از قدرت نظامی به استراتژی صلح و سازش تغییر پیدا کند، به این ترتیب می‌توان گفت: امارات از طریق این مانور به‌دنبال عقب‌نشینی کامل و چشم‌پوشی از سلطه خود در جنوب یمن نیست، بلکه همچنان به آموزش حدود ۹۰ هزار مبارز در این منطقه ادامه می‌دهد، اما در عین حال تلاش دارد این گونه نشان دهد که استراتژی خود را در مشارکت در این جنگ پرهزینه تغییر داده است، علاوه بر اینکه ابوظبی تلاش دارد پیامد‌های بدنامی ناشی از جنایت‌های صورت‌گرفته در جنگ الحدیده را نیز از دامن خود پاک کند.

ماهیت اختلافات «بن‌زاید» و «بن‌سلمان» در یمن

گزارش‌های غربی در رابطه با مسئله عقب‌نشینی امارات از جنگ یمن، صحبت درباره تغییر موضع امارات را بیشتر می‌کند. اما اختلاف میان امارات و عربستان در یمن ممکن است بر سر این مسئله باشد که بن‌زاید معتقد است که ائتلاف عربستان در جنگ یمن خسارت زیادی متحمل شده و اکنون زمان تقسیم غنایم است.

این‌که امارات در این زمینه محتاطانه عمل کرده و نیرو‌های خود را از یمن بیرون کشیده، منطقی است. می‌توان گفت که اختلاف میان عربستان و امارات در رابطه با جنگ یمن، از سال گذشته و با شکست در جنگ حدیده و ناتوانی ائتلاف عربستان به‌ویژه نیرو‌های حامی آن از امارات شروع شد. در این چارچوب رسانه‌های غیررسمی سعودی تاکنون اتهام امارات به کمک به حوثی‌ها را پنهان نکرده‌اند.

ناتوانی امارات و عربستان در اشغال حدیده، نتیجه فداکاری‌های ارتش یمن و کمیته‌های مردمی بود. این موضوع نشان داد که تجاوزات ائتلاف عربستان به یمن وارد مرحله تغییر استراتژی شده که به سقوط این ائتلاف و صعود ارتش یمن و کمیته‌های مردمی اشاره می‌کند. از همان لحظه، عربستان در واکنش به حملات یمن به ریاض و عمق جنوب این کشور که تقریباً به‌شکل روزانه انجام می‌شود، هیچ اقدامی نکرده است.

در دشمنی مشترک امارات و عربستان ضد یمن، هریک اهداف و منافع مختلفی را دنبال می‌کنند و هرکدام گروه‌های خاص خود را دارند. عربستان شمال یمن به‌ویژه منطقه صعده را درگیر کرده است.

امارات به‌خلاف عربستان، از آغاز تجاوزات خود بر سر گسترش نفوذ و منافع حیاتی خود از بندر عدن تا شبوه و سقطری تا شاخ آفریقا و ساحل دریای سرخ شرط‌بندی کرده است.

نیرو‌های کمربند امنیتی که امارات در عدن ایجاد کرده است، به گروه‌های سلفی و گروه‌هایی از شورای انتقالی در جنوب پیوسته و در استان‌های عدن و لحج و ابین و ضالع فعالیت می‌کنند که تعداد همه آن‌ها به بیش از ۱۰ هزار نفر می‌رسد. امارات به‌منظور تسلط بر موانع بندر‌های نفتی المکلا و الضبه به منطقه نخبه الحضرمیه تکیه کرده است.

نیرو‌های امارات و سامانه موشکی پاتریوت از منطقه مأرب عقب‌نشینی کرده‌اند، همچنین تانک‌ها و بالگرد‌ها همراه با صد‌ها نیرو از ساحل دریای سرخ و نزدیکی حدیده خارج شدند و نیرو‌های عربستان پس از آن وارد این منطقه شدند. نیرو‌های عربستان پس از رسیدن به مأرب، با هواپیما‌های بدون سرنشین ارتش و کمیته‌های مردمی یمن مقابله کرده و سامانه موشکی پاتریوت را به‌عنوان مقر امارات بمباران کردند. بدون شک، محمدبن سلمان معتقد است که خروج بن‌زاید از یمن به‌مثابه یک کمین است. اما از نظر بن‌زاید، توانایی‌های ائتلاف عربستان در تجاوز به یمن افول کرده است.

۱۰ عامل عقب‌نشینی امارات از جنگ یمن

در همین رابطه عبدالباری عطوان تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله‌ای به بررسی طرح امارات برای عقب‌نشینی از جنگ یمن پرداخته و نوشته بود تصمیم امارات برای عقب‌نشینی تدریجی از جنگ یمن مبتنی بر ۱۰ عامل اساسی است. وی این عوامل را در موارد زیر برمی‌شمارد:

اول: تحرکات هجومی انصارالله یمن و متحدانش در انتقال جنگ از داخل یمن به خارج از اراضی این کشور و عمق دولت‌های متجاوز به یمن تغییر پیدا کرد. این اتفاق به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم دنبال شده و باعث افزایش نگرانی متجاوزان به یمن شد، علاوه بر این که مشروعیت این جنگ را زیر سؤال برده و نگرانی شرکت‌کنندگان در جنگ نسبت به تحولات و پیامد‌های آن را افزایش داد. عملیات حمله به ۶ نفتکش در آب‌های منطقه‌ای دولت امارات بخشی از این پیام بوده و حملات متعدد به فرودگاه اب‌ها از بزرگ‌ترین فرودگاه‌های عربستان و تعطیلی پرواز‌های این فرودگاه نیز در بخش دوم قابل بررسی است.

دوم: افزایش قدرت جریان انصارالله یمن و متحدانش که سلاح‌های بسیار پیشرفته‌ای به‌ویژه در زمینه موشکی و هواپیما‌های بدون سرنشین بمب‌گذاری‌شده در اختیار گرفته‌اند. آن‌ها به این ترتیب موفق شدند قدرت بازدارندگی و تأثیرگذاری در این جنگ را رقم زده و تأثیرات نیروی هوایی ائتلاف متجاوز به یمن را از کار بیندازند.

سوم: اتمام بانک اهداف نظامی و غیرنظامی ائتلاف سعودی و اماراتی و وجود بیش از چهارصد بانک هدف میان جریان انصارالله که در دسترس موشک‌های بالستیک و رهگیر و دقیق این جریان و هواپیما‌های بدون سرنشین آن‌ها قرار دارد.

چهارم: افول ملموس توانمندی‌های دفاعی زمینی و هوایی متجاوزان به یمن که تاکنون ۱۰ میلیارد دلار برای تقویت توانمندی‌های خود هزینه کرده بودند. از جمله این موارد موشک‌های پاتریوت است که ارزش آن بالغ بر ۶ میلیون دلار است، اما نتوانست در برابر حملات موشکی جریان انصارالله با موشک‌هایی که قیمتشان از ۱۵۰۰ دلار فراتر نمی‌رود مقاومت کند.

پنجم: این نویسنده در بخش پنجم ادله خود به وجود کانال‌های محرمانه فعال میان امارات متحده عربی و جنبش انصارالله اشاره کرده که البته این موضوع توسط جریان انصارالله به‌کلی تکذیب شده است. وی گفته که هدف از برقراری این کانال‌ها ترس ابوظبی و دبی از پیامد‌های منفی ناشی از هر نوع حمله موشکی ضد اقتصاد امارات است، چرا که حملات صورت‌گرفته ضد فرودگاه اب‌ها و ریاض و جده می‌توانست در مورد دبی و ابوظبی نیز انجام شود.

ششم: تردید‌های گسترده در امارات که نشانگر این مطلب است که در صورتی که سرنوشت جنگ یمن یک‌سره نشود، این کشور نمی‌خواهد به روند این جنگ ادامه دهد. این رویکرد را میان حاکمان شارجه و دبی و رأس‌الخیمه می‌شد مشاهده کرد، آن‌ها تلاش کردند این تردید‌ها را به‌صورت علنی مطرح نکنند.

هفتم: افزایش تعداد تلفات نیرو‌های جنگجوی اماراتی و کشته و زخمی شدن تعدادی از عناصر خاندان حاکم بر این کشور که برای اولین بار در تاریخ امارات انجام شد.

هشتم: کاهش سطح هماهنگی‌های نظامی میان امارات و عربستان در میادین مبارزه که در جبهه‌های مختلف از جمله المهره دنبال می‌شود و ناهماهنگی میان آن‌ها مشهود بود.

نهم: شکایت بسیاری از مسئولان نظامی امارات از سطح پایین شایستگی‌های ارتش عربستان در میادین مبارزه با وجود تجهیزات پیشرفته‌ای که آن‌ها در اختیار دارند. یک مسئول عالی‌رتبه اماراتی در این رابطه در یک جلسه خصوصی با همتایان عرب خود گفت که "ما در این جنگ به این نتیجه رسیدیم که ارتش عربستان به‌معنای واقعی کلمه وجود ندارد".

دهم: دولت امارات دایره مداخلات سیاسی و نظامی فراتر از توان خود را به‌صورت ویژه در لیبی و شاخ آفریقا و حتی افغانستان افزایش داده و همین موضوع هزینه‌های این کشور را بالا برده و تعهدات مالی و نظامی و سیاسی آن‌ها را زیاد کرده است.

به همین علت عطوان بعید ندانست که خروج تدریجی امارات از جنگ یمن در نتیجه بازبینی‌های سیاسی در سطوح ارشد این کشور انجام شده باشد و پیامد‌های این عقب‌نشینی در میدان‌های متعدد سیاسی از جمله در سردی مناسبات ویژه این کشور با عربستان سعودی نیز مشاهده شود.

وی با اشاره به اینکه سیاست جنگ‌افروزی نیابتی در یمن و سیاست مذاکره نیابتی در این کشور با شکست مواجه شده، از عربستان سعودی نیز خواست در سیاست‌های خود بازبینی کند، چرا که ادامه این سیاست‌ها می‌تواند هزینه‌های مادی و معنوی بیشتری برای این کشور داشته باشد و وجهه آن را در جهان اسلام بیش از پیش مخدوش کند.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها