به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حسن قاسمی» از دوستان شهید مدافع حرم قاسم غریب در مراسم سالگرد این شهید با اشاره به نیت اصلی قاسم برای پیوستنش به سپاه پاسداران اظهار داشت: من با قاسم خاطرات زیادی داشتم و مثل برادرم بود. شهید در یگان صابرین تهران خدمت می‌کرد، برای شهادت خودش استخاره کرد که در صابرین باشد شهید می‌شود یا در گلستان؟ استخاره کرد، استان گلستان خوب درآمد، سپس به آنجا رفت و از گلستان عازم سوریه شد.
وی افزود: قاسم به من می‌گفت اگر تا 2 سال دیگر شهید نشوم، درد کمر و دست و پا، من را زمینگیر میکند. متوسل به حضرت زینب (س) شد و به سوریه رفت.
این رزمنده مدافع حرم تصریح کرد: بار دومی که به سوریه رفت، قرار بود با هم اعزام شویم. قاسم سه‌شنبه اعزام شد، من به مشکل برخوردم و پنجشنبه رفتم. قاسم گفت من در دمشق می‌مانم تا تو به من ملحق شوی و با هم به خط برویم؛ اما وقتی پنجشنبه رسیدم، دیدم قاسم به منطقه رفته است. یک ماه دنبال هم بودیم، هر کار کردیم همدیگر را پیدا نکردیم. یک روز تماس گرفت، لحن صحبت کردنش جور خاصی شده بود. گفت حسن کجا هستی؟ هر طور شده می‌خواهم ببینمت. گفتم من محاصره هستم؛ دورتادور ما داعش است، نمی‌توانم بیایم. هرچه اصرار کرد، گفتم واقعا امکانش نیست. گوشی را قطع کرد، یک دقیقه بعد دوباره تماس گرفت و گفت واقعا دلم برایت تنگ شده، هر طور هست باید ببینمت. خبر نداشتم 2 روز دیگر شهید می‌شود. وقتی خبر شهادتش را دادند، برایم خیلی سخت بود.
قاسمی با اشاره به مظلومیت شهدای مدافع حرم بیان کرد: برخی‌ها می‌گویند که شهدا به خاطر پول به سوریه رفتند در صورتی که قاسم خودش به من گفت که پنج میلیون پول کنار گذاشته است تا آن را در سوریه برای مردم این کشور خرج کند.
وی در ادامه به وجود آگاه شهدا اشاره و خاطره‌ای از شهید مدافع حرم «مهدی ایمانی» باجناق شهید قاسم غریب بیان کرد و گفت: شهید مهدی ایمانی چهره زیبایی داشت. چند وقت قبل از شهادتش بچه‌ها به او گفتند شما که خادم حرم حضرت معصومه (س) هستی. این سری رفتی مرخصی از حرم غذای حضرتی برایمان بیاور، مهدی هم قبول کرد. از قضا مهدی شهید شد و دوستانش برای شرکت در مراسم تشییع به قم رفتند، پایان مراسم سری هم به حرم معصومه زدند، در حال برگشتن بودند که یکباره یک نفر شش تا غذای حضرتی به همان دوست شهید که گفته بود برایم غذای حضرتی تهیه کن داد، جالب بود تعداد بچه ها هم شش نفر بود.
قاسمی به بیان خاطره دیگری از شهید حمید محمدرضایی از دوستان شهید غریب پرداخت و گفت: من، قاسم و شهید حمید محمدرضایی در منطقه باهم بودیم. محمدرضایی در منطقه شهید و پیکرش مفقود شد. وقتی به مرخصی آمدیم، مادر شهید با قاسم تماس گرفت و گفت چرا شما آمدید و حمید من نیامده است. خبر نداشت فرزندش شهید و مفقودالاثر شده. قاسم هم برای اینکه چیزی نگفته باشد، گفت ما زودتر آمدیم. چند دقیقه بعد دوباره مادر شهید تماس گرفت و گفت که من یک پسرم کربلای 4 مفقودالاثر شده و اگر حمید هم مفقود شده به من بگویید. رزمنده‌های زیادی در سوریه از خانواده شهدا بودند که با اعتقادات قوی به این جبهه آمدند.
بر پایه این گزارش، شهید قاسم غریب معروف به «مهدی غریب» از رزمندگان یگان صابرین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متولد سال 61 در روستای «سید میران» از توابع شهرستان گرگان استان گلستان بود. سال 79 پس از قبولی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) رسما عضو سپاه پاسداران شد. دوره‌های خلبانی هلیکوپترهای سبک را در یگان ویژه صابرین فرا گرفت و گواهی خلبانی را دریافت کرد. در عملیات‌های مختلف مبارزه با گروهک‌های تروریستی و اشرار حضور داشت و توانست پس از پیگیری‌های فراوان موفق شود برای دفاع از حرم 2 بار به سوریه اعزام شود که در یکی از ماموریت‌ها از ناحیه چشم مجروح شد. وی سرانجام در21 تیر 1394 در ماه مبارک رمضان و همزمان با سالروز شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) در شهر تدمر سوریه در اثر اصابت تیر به قلب و پهلو به شهادت رسید.
انتهای پیام/ 141
