سردار «سیروس صابری» در گفت‌وگو با دفاع‌پرس:

قطعنامه ۵۹۸ نقص داشت؛ اما فشار‌ها موجب پذیرش آن شد

جانشین فرمانده سپاه محمد رسول‌الله (ص) تهران بزرگ گفت: قطعنامه ۵۹۸ نسبت به قطعنامه‌های گذشته بهتر بود؛ اما یک نقص‌هایی هم داشت؛ مثلا تعیین متجاوز نکرده بود؛ یا این‌که در قطعنامه تعیین غرامت ذکر شده بود؛ اما این که کدام طرف باید غرامت بدهد، مشخص نبود.
کد خبر: ۳۵۴۴۳۴
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۳ - 19July 2019

گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: سازمان ملل متحد در طول هشت سال جنگ تحمیلی، هشت آتش‌بش و قطعنامه تصویب کرد که جمهوری اسلامی ایران سرانجام در تاریخ ۲۹ تیر سال ۶۶ آخرین قطع‌نامه یعنی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت. امام خمینی (ره) در پیام تاریخی خود پس از تصویب این قطعنامه آن را «جام زهر» عنوان کردند و فرمودند: «تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود؛ و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آن‌چه گفتم گذشتم؛ و اگر آبرویی داشته‌‏ام با خدا معامله کرده‌‏ام».

سردار سرتیپ دوم پاسدار «سیروس صابری» جانشین فرمانده سپاه محمد رسول‌الله تهران بزرگ، از علت‌هایی که موجب شد تا امام خمینی (ره) پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد را «جام زهر» عنوان کنند، نقص‌های موجود در این قطع‌نامه، فشار‌های خارجی و همچنین اصرار برخی افراد از داخل کشور برای پذیرش این قطعنامه ناقص دانسته است.

وی همچنین معتقد است که بعد از پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸، عراق که یک‌سال قبل از ما آن را پذیرفته بود، اعلام کرد که اگر ایران قطعنامه را پذیرفته، پس از موضع ضعف است؛ لذا باید دوباره حمله کنیم و تا می‌توانیم از ایران امتیاز بگیریم تا بعد‌ها در مذاکرات این امتیازات وجه مصالحه قرار بگیرد.

این فرمانده دوران دفاع مقدس همچنین ضمن زیر سوال بردن عملکرد سازمان ملل متحد برای پایان دادن به تجاوزگری‌های رژیم بعثی عراق، تأکید کرد که سازمان ملل متحد در هشت سال و هشت قطعنامه پیشنهاد کرد که خیلی از آن‌ها در واقع قطعنامه نبود، بلکه آتش بس بود؛ هرجا که عراق حمله می‌کرد، هیچ خبری نبود؛ اما ایران دفاع یا مقابله به مثل می‌کرد، فورا اعلان آتش بس می‌کردند؛ مثلا وقتی عراق خرمشهر را اشغال می‌کرد، خبری از آتش بس و قطعنامه نبود؛ اما وقتی ما خرمشهر را پس می‌گرفتیم، فورا بحث آتش بس را پیش می‌کشیدند.

سردار سیروس صابری

در ادامه ماحصل گفت‌وگوی خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس با سردار «سیروس صابری» را می‌خوانید.

دفاع‌پرس: آیا پیروزی‌های رزمندگان مانند عملیات «کربلای ۵»، تأثیری در تصویب قطعنامه ۵۹۸ توسط سازمان ملل متحد داشت؟

قطعنامه ۵۹۸ نسبت به قطعنامه‌های گذشته بهتر بود؛ اما یک نقص‌هایی هم داشت؛ مثلا تعیین متجاوز نکرده بود؛ یا این‌که در قطعنامه تعیین غرامت ذکر شده بود؛ اما این که کدام طرف باید غرامت بدهد، مشخص نبود.

عملیات «کربلای ۵» به‌عنوان یک پیروزی بزرگ در دوران دفاع مقدس به شمار می‌آید؛ هر چند که کار سختی بود؛ اما صدای گلوله‌هایی که در «شلمچه» شلیک می‌شدند در «بصره» که دومین شهر بزرگ عراق است، شنیده می‌شد. همان‌جا بود که پیش‌نویس قطعنامه نوشته شد؛ قطعنامه‌ای که هم در آن آتش‌بس، هم تبادل اسرا، هم تعیین متجاوز بود و... که این نسبت به قطع‌نامه‌های گذشته بهتر بود؛ اما یک نقص‌هایی هم داشت؛ مثلا تعیین متجاوز نکرده بود؛ این درحالی است که «صدام» در خاک ایران مصاحبه‌های زیادی کرده بود و این موضوع به روشنی متجاوز را مشخص می‌کند. یا این‌که در قطعنامه تعیین غرامت ذکر شده بود؛ اما این که کدام طرف باید غرامت بدهد، مشخص نبود. با وجود این نقص‌ها ایران قطع‌نامه را قبول نمی‌کرد؛ لذا موجب شد تا فشار‌ها را نسبت به ایران بیشتر کنند و شروع کنند به بمباران شهر‌ها و اقداماتی نظیر انهدام هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی و حتی اعلام کنند که ما می‌خواهیم شهر‌ها را با بمب‌های شیمیایی هدف قرار دهیم و تهدیدات دیگر.

بعد از یک سال که ظاهرا از داخل کشور هم توسط برخی افراد علامت‌هایی داده شد، فشار‌ها برای پذیرش قطعنامه بیشتر شد تا این‌که امام خمینی (ره) فرمودند که «قبول این مساله برای من از زهر کشنده‌تر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم»؛ لذا با همه این نقص‌ها قطع‌نامه پذیرفته شد.

دفاع‌پرس: بعد از پذیرش قطعنامه، صدام و منافقین مجددا به خاک ایران حمله کردند؛ دلیل این اقدام را چه‌چیزی عنوان می‌کنید؟

بعد از پذیرفته شدن قطع‌نامه، عراق که یک‌سال قبل از ما آن را پذیرفته بود، اعلام کرد که اگر ایران قطع‌نامه را پذیرفته، پس از موضع ضعف است؛ لذا باید دوباره حمله کنیم و تا می‌توانیم از ایران امتیاز بگیریم تا بعد‌ها در مذاکرات این امتیازات وجه مصالحه قرار بگیرد.

سردار سیروس صابری

بعد از پذیرفته شدن قطع‌نامه، عراق که یک‌سال قبل از ما آن را پذیرفته بود، اعلام کرد که اگر ایران قطعنامه را پذیرفته، پس از موضع ضعف است؛ لذا باید دوباره حمله کنیم و تا می‌توانیم از ایران امتیاز بگیریم تا بعد‌ها در مذاکرات این امتیازات وجه مصالحه قرار بگیرد.

من یادم می‌آید که از کرمانشاه به دوکوهه واقع در اندیمشک آمدیم که آن‌جا به من زنگ زدند و اطلاع دادند که صدام مجددا حمله کرده و الان در جاده اهواز - خرمشهر است و ممکن است تا اهواز هم آمده باشد؛ لذا باید بروید و با دشمن درگیر شوید؛ ما هم به فرمان امام خمینی (ره) رفتیم و با بعثی‌ها درگیر شدیم و آن‌ها را تا پشت مرز‌های عراق عقب راندیم، تا این‌که آتش بس را اعلام کردند.

وقتی که برگشتیم و خواستیم کمی استراحت کنیم، اعلام کردند که این‌بار منافقین از مرز‌های غربی کشور حمله کردند و این شد که عملیات «مرصاد» شکل گرفت و رزمندگان تعداد زیادی از منافقین را کشتند و عده‌ای نیز فرار کردند و این‌جا بود که رسما جنگ تمام شد.

دفاع‌پرس: دلیل این‌که امام خمینی (ره) پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را «جام زهر» دانستند، چه بود؟

به هر حال ما باید در شرایط بهتری قطع‌نامه را قبول می‌کردیم و آن بند‌هایی که نقص داشت اصلاح می‌شد؛ لذا در این شرایط قطع‌نامه را پذیرفتن خوشایند نبود؛ هرچند کار احمقانه‌ای که صدام با حمله به «کویت» انجام داد، باعث شد که متجاوز بودن صدام پذیرفته شود.

دفاع‌پرس: دلیل این‌که جنگ تحمیلی هشت سال طول کشید و در این مدت قطعنامه‌ای تصویب نشد، چه بود؟

وقتی عراق خرمشهر را اشغال می‌کرد، خبری از آتش‌بس و قطعنامه نبود؛ اما وقتی ما خرمشهر را پس می‌گرفتیم، سازمان ملل فورا بحث آتش‌بس را پیش می‌کشید.

سازمان ملل در طول هشت سال، هشت قطعنامه پیشنهاد کرد که خیلی از آن‌ها در واقع قطع‌نامه نبود، بلکه آتش‌بس بود؛ هرجا که عراق حمله می‌کرد، هیچ خبری نبود؛ اما وقتی ایران دفاع یا مقابله به مثل می‌کرد، فورا اعلان آتش‌بس می‌کردند؛ مثلا وقتی عراق خرمشهر را اشغال می‌کرد، خبری از آتش‌بس و قطع‌نامه نبود؛ اما وقتی ما خرمشهر را پس می‌گرفتیم، فورا بحث آتش‌بس را پیش می‌کشیدند؛ در صورتی که وقتی صدام به کویت حمله کرد، در چهارماه ۱۲ قطعنامه از سوی سازمان ملل متحد صادر شد که اولین آن نیز تنها چند ساعت پس از آغاز این تجاوز بود.

سردار سیروس صابری

دفاع‌پرس: برخی افراد می‌گویند که بعد از فتح خرمشهر ما دیگر نباید جنگ را ادامه می‌دادیم، آیا این اظهارات صحیح است؟

بعد از فتح خرمشهر، هنوز بیشتر از ۲۵۰۰ کیلومتر مربع از خاک ما در اشغال عراق بود و خیلی مسائل دیگر مانند این‌که دشمن عقب‌نشینی نکرده بود، متجاوز تعیین و تنبیه نشده بود و خیلی از شهر‌های دیگر ما نیز در کنترل و تیررس ارتش بعث بود؛ یعنی این‌که می‌توانست آن‌ها را زیر آتش بگیرد و هر لحظه امکان داشت که دوباره حمله کند؛ لذا بحثی که مطرح می‌شد این بود که ما وارد خاک عراق بشویم یا نه؟ نه این‌که جنگ را تمام کنیم؛ چراکه جنگ نمی‌توانست تمام شود؛ به‌دلیل این‌که اگر بخواهیم شهر‌های خود را از تیررس عراق خارج و دشمن را تنبیه کنیم که دیگر کشور دیگری هوس حمله به ایران را نکند و خیلی مسائل دیگر، به این نتیجه می‌رسیدیم که باید وارد خاک عراق می‌شدیم.

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها