به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، سایت امارات لیکس در گزارشی با اشاره به مداخلههای سالهای اخیر امارات در کشورهای منطقه تاکید کرد، ولیعهد ابوظبی نمیداند که دوران استفاده از پول و جنگ برای گسترش نفوذ گذشته است.
به گزارش روزنامه الرایه قطر امارات لیکس در گزارشی با اشاره به شکستهای پیاپی توسعه طلبی امارات در منطقه طی سالهای اخیر اظهار داشت: محمد بن زاید، ولیعهد امارات دوست دارد کشورش را اسپارت کوچک توصیف کند، با اشاره به شهر یونان که توسط نظامیان اداره میشد و سیاست توسعه طلبانهای را از طریق جنگ در پیش گرفته بودند، اما او نمیداند که جنگ و هرج و مرج دیگر مهمترین ابزار سیاست خارجی نیست بلکه در دراز مدت ناکامترین و زیان بارترین است. شاید او باید بخشی از تاریخ سلطنت اسپارت را مطالعه کند که با شکست به نفع آتن دموکراتیک به پایان رسید.
این سایت به نقل از ناظران آورده است: بن زاید قصد دارد یک امپراطوری بزرگ را از خلیج فارس تا مغرب عربی بسازد و آن هم با استفاده از پول و سلاح که ابزار کلاسیک جنگ سالاران بوده است.
امارات لیکس ادامه داد: تلاش بن زاید پس از انقلابهای بهار عربی نمود بیشتری پیدا کرد، زیرا امارات رهبری توطئههای ضد انقلابی را از بیم انتقال موج آن به سواحل خلیج فارس و سرنگونی خاندان حاکم امارات برعهده داشت.
این سایت تاکید کرد: زیاده خواهی بن زاید با فروپاشی معادله قدیمی موازنه منطقه همراه بود که یک سر آن محور آمریکایی موسوم به میانه رو شامل ابوظبی، ریاض، قاهره و عمان هستند و سر دیگر آن محور ایرانی است که شامل سوریه، ایران و برخی جنبشها نظیر حماس و حزب الله میشود.
امارات لیکس گفت: نگرانی ابوظبی با انقلابهای بهار عربی بیشتر شد و از همین رو سریعا به هر طریقی درصدد کاستن از پیامدها و اثرات بهار عربی برآمد. در همین راستا، ولی عهد ابوظبی راهبردی را مبتنی بر سه محور وضع کرد: نخست تلاش برای ناکام گذاشتن انقلابهای عربی و بخصوص در مهمترین و بزرگترین مرکز آن یعنی مصر و آن هم از طریق ائتلاف با نیروهای قدیمی و حمایت مالی، رسانهای و دیپلماتیکی که از آنها به عمل آورد.
اما محور دوم راهبرد امارات نفوذ سیاسی در کشورهای مرکزی منطقه است که سعی کرد بر سیاست خارجه آن متناسب با اهداف امارات تاثیر گذارد؛ بنابراین تمرکز آن نخست بر مصر و سپس بر عربستان بود و سومین محور راهبرد امارات هم تحریم و محاصره مراکز حمایت و تایید بهار عربی برای خلاصی از دست آنها بود.
به منظور اطمینان از موفقیت این استراتژی، امارات عربی متحده باید دو مورد را تضمین کند: اول خنثی کردن موضع ایالات متحده در قبال تحرکات آن در منطقه است قبل از آنکه آن را بعدا به نفع خود بکار گیرد و دوم سرمایه گذاری عظیم در مراکز قدرت جدید مصر و عربستان سعودی به منظور کنترل تصمیم آنهاست.
در مورد محور نخست راهبرد امارات عربی متحده، این کشور به برنامه ریزی و فراهم کردن زمینه کودتای سوم ژوئیه 2013 در مصر اقدام کرد آن هم با تزریق میلیاردها دلار پول و خرید آنچه و آن کسی که خریدنی بود تا راهبرد خود را برای دگرگون کردن اوضاع سیاسی در مصر به نفع خود پیش ببرد و بعدا هم بر تصمیم سیاسی قاهره مسلط شود.
این سایت خبر داد که ابوظبی از اشتباهات اخوان المسلمین و بقیه نیروهای سیاسی و ناتوانی آنها در مدیریت اختلافات سیاسی خود برای فراهم کردن زمینه بازگشت ارتش به قدرت بهره برداری کرد. از همین رو یک گروه شورشی را تشکیل داد و آن را با حمایت مالی و رسانهای تامین کرد. امارات وفاداری رسانهها و سازمانهای مطبوعاتی مصر را هم برای فروپاشی انقلاب مصر و کمک به رژیم جدید برای سرکوب و ناکام گذاشتن انقلاب با پول خرید.
در مورد محور دوم راهبرد امارات عربی متحده، این کشور موفق به کنترل، هر چند موقت، تصمیم سازان در مصر و عربستان سعودی شد. در اولی (مصر) این امر با ارائه تمامی اشکال حمایت سیاسی، دیپلماتیک، مالی و اقتصادی برای نظام جدید و حصول اطمینان از بقای آن انجام شد.
ایمیلهای متعدد یوسف العتیبه، سفیر امارات عربی متحده در واشنگتن میزان نفوذ این مرد را در محافل سیاسی، دیپلماتیک، تحقیقاتی و رسانهای آمریکا نشان داد و از این نفوذ برای حمایت و تبلیغ نظام السیسی در سالهای گذشته استفاده کرد.
این وب سایت تأیید کرد که موفقیت بن زاید در بهره گیری از آشفتگی نهاد حاکم در عربستان سعودی، به ویژه پس از ولایتعهدی محمد بن سلمان از طریق نوعی هماهنگی با آمریکاییها و اسراییلیها انجام شد.
امارات لیکس گفت که ابوظبی پس از آن به محور سوم استراتژی خود ادامه داد و سعی کرد با محاصره قطر ترکیه را به لحاظ اقتصادی برآشفته کند و از نقش هر دو خلاصی یابد. پس از ناکامی تلاشهای کودتا در ترکیه و شکست مفتضحانه امارات در این کشور، ابوظبی به سراغ قطر رفت و شروع به بحران سازی در ارتباط با این کشور کرد و همه تلاش خود را برای تحریک منطقه و دنیا علیه دوحه بکار گرفت.
سایت امارات لیکس توضیح داد که سوال مهم این است: آیا امارات عربی متحده در ساختن رویای امپریالیسم امارات در خاورمیانه و تبدیل شدن به بازیگر اصلی در منطقه موفق بوده است؟ پاسخ ساده است: نه. همه موارد مداخله امارات عربی متحده در کشورهای بهار عربی شکست خورد و منجر به تاثیر منفی بر امارات و چهره عربی و بین المللی آن شد. به نظر میرسد که بن زاید امپراتوری شن و ماسه ساخته است.
امارات لیکس میگوید: در سودان احزاب مدنی حاضر به حرف شنوی از نظامیان نبودند بخصوص پس از قضیه برچیده شدن خشونت آمیز تحصن معترضان مقابل فرماندهی کل ارتش که با کشته شدن دهها نفر همراه بود، زیرا چهره قبیح شورای نظامی و بخصوص ژنرال محمد حمدان حمیدتی معاون شورای نظامی را نشان داد.
در یمن به نظر میرسد واضح است که امارات متحده عربی یک برنامه ویژه دارد و فقط یک متحد عربستان سعودی نیست، اما این دستور کار امارات هر روز به هم میریزد و دخالت نظامی آن در جنگی بی فایده بیشتر میشود.
جنگ یمن چهره امارات را مخدوش کرد، زیرا این کشور تلاش میکرد خود را نماد تسامح و همبستگی نشان دهد، اما در نتیجه تلفات انسانی بخصوص کشتار کودکان و گرسنه نگه داشتن ملت یمن همه چیز خراب شد؛ و شاید همین قضیه امارات را مجبور به عقب نشینی و بازارایی صفوف خود در یمن کرد.
در مصر هم با وجود اینکه ثبات ظاهری وجود دارد، اما وخامت اوضاع اقتصادی و اجتماعی میتواند هر لحظه این کشور را منفجر کند. ابوظبی با دخالت در مصر و حمایت از حکومت نظامی در آنجا فقط لعن و نفرین مصریها را برای خود خرید.
در لیبی هم به رغم حمایتهای نظامی، سیاسی و لجستیک امارات، مصر و عربستان از نیروهای حفتر، اما این نیروها هنوز نتوانستهاند بر لیبی مسلط شوند.
سایت امارات لیکس تاکید کرد: «محمد بن زاید»، ولیعهد ابوظبی در دستیابی به اهداف خود از محاصره قطر شکست مفتضحانهای خورده است و قطر با اعتماد و نفوذ بیشتر در منطقه از این محاصره ظالمانه بیرون آمد.
این سایت تاکید کرد که تمام تلاشهای بن زاید برای انزوای منطقهای و بین المللی قطر ناکام مانده است و ابوظبی مبارزه اخلاقی و سیاسی با دوحه را باخته است.
انتهای پیام/ 241