به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، وفیق ابراهیم، تحلیلگر سیاسی لبنان در یادداشتی برای روزنامه البناء کشورش با عنوان «چرا آمریکا به ادلب حمله کرد؟» نیت واقعی آمریکا از اقدام سه روز پیش خود در هدف قرار دادن محل حضور فرماندهان القاعده در ادلب را تشریح کرد.
در این یادداشت آمده است، به نظر میرسد حمله هوایی اخیر آمریکا به منطقه ادلب سوریه (مواضع تروریستها) اقدامی مطلوب بوده باشد، اما با توجه به زمان اجرای آن فوراً متوجه میشوید که عمداً با هدف نقض دو موضوع انجام شده است.
اولا آتش بس اعلام شده توسط روسیه و ترکیه با تأیید سوریه در ادلب چند روز قبل از حمله هوایی به ادلب صورت گرفت و دوم اینکه حمله آمریکا به طور مشکوکی با وعده مقامات ترکیه برای برچیدن جبهه النصره که منطقه ادلب را اشغال کرده است همزمان شد که ترکیه قول داد عناصر تروریستی جبهه النصره را که عمدتا از اتباع بیگانه هستند از سوریه خارج کند.
بنابراین آیا این حمله هوایی ایالات متحده به منظور حمایت یا مختل کردن توافق ترکیه و روسیه بوده است؟
از زمان گسترش تروریسم در ادلب در پنج سال پیش که تحت نظارت ارتش ترکیه صورت گرفت آن هم از حیث اینکه ارتش ترکیه از مرزها تا ادلب از طریق عفرین پیشروی کرده بود آمریکاییها یک گلوله هم به سمت تروریستها شلیک نکردند، زیرا از ائتلاف ترکیه با تروریستها در برابر ارتش عرب سوریه حمایت میکردند.
اما شکست تروریسم در حلب و حتی جنوب سوریه نزدیک مرزهای اردن و بخشی از عراق موجب شد روسیه بتواند ترکیه را به ساز و کار آستانه و سوچی با حضور ایران برای ایجاد راه حل تدریجی حل بحران سوریه سوق دهد که به نظر میرسد این مکانیسمها تلاشی برای تسلط سهگانه روسیه، ترکیه و ایران بر نقش آمریکا، سعودی، اردن و اروپا به طور کلی بوده است.
فریبکاری ترکیه در اجرای تصمیمات آستانه و سوچی و تلاشهای آن برای بازی و استفاده از مناقشه آمریکا و روسیه، ظرفیت تروریسم را در ادلب، عفرین، ریفهای حماه و حلب تقویت کرد به گونهای که ترکیه نفوذ سه جانبه بزرگی را به دست آورد، نخست از اشغالگری مستقیم ارتش آن و دوم از گروههای تروریستی متعلق به القاعده، اخوان و دیگران از ترکمانهای سوریه و اویغور چین و چچن و کشورهای عربی و اسلامی مختلف و سوم استفاده آن از مناقشه روسیه و آمریکاست.
این فرصت طلبی ترکیه باعث شد ارتش سوریه به ادلب حمله کرده و منطقه وسیعی از آن را آزاد کند تا جایی که ترکیه، روسیه را تنها راه نجات خود دید. از همین رو رجب طیب اردوغان به دیدار پوتین رفت که در نتیجه آن توافق آتش بس در ادلب حاصل شد تا بر مبنای آن تروریستهای القاعده از آنجا خارج شوند.
به محض برقراری آتشبس، آمریکاییها گروه تروریستی حراس الدین مرتبط با القاعده را بشدت بمباران کردند که در آن صدها نفر کشته و زخمی شدند. به طور دقیقتر آمریکاییها قبل از حمله هوایی به ادلب سعی در جذب مجدد ترکیه کردند و به آنها منطقه امن در مرزهای شمالی سوریه با عمق پنج تا 14 کیلومتری و عرض بیش از 80 کیلومتر را زیر نظر آمریکا و ترکیه پیشنهاد دادند؛ اما معلوم شد آمریکاییها که خواهان حفظ روابط خود با کُردها و از دست ندادن آنها به عنوان آخرین سازوکار سیاسی خود در سوریه هستند منطقه امن را منطقهای ساختگی و توهمی قرار دهند که ترکیه از قدرت واقعی در آنجا برخوردار نیست بلکه صرفاً برای جذب سیاسی ترکیه و محدود کردن حرکت روسیه به سمت ترکیه از توافق بر سر منطقه امن خبر داده بود.
این تلاشهای آمریکا نتیجهای نداشت. ارتش سوریه از نظر نظامی به ادلب نفوذ کرد و نقش سیاسی ترکیه را محدود کرد و از همین رو اردوغان تنها راه نجات خود را در نزدیکی مجدد به سمت روسیه دید.
از همین رو حمله آمریکا به تروریستهای حراس الدین با پیشروی بزرگ ارتش سوریه در ادلب و همچنین با موفقیت روسیه در کنترل مجدد ترکیه و خطرناکتر اینکه با آتش بس مورد درخواست ترکیه همزمان شد که روسیه و سوریه برای خروج تروریست ها با آن موافقت کردند.
پس این نقض آتش بس چه معنایی داشت؟
این تلاشی برای از بین بردن آتش بس به منظور بازگرداندن اوضاع به وضعیت درگیری و جلوگیری از پیشرفت واقعی روابط بین روسیه و ترکیه بود. تروریسم از سرنوشت خود به عنوان افراد و نه به عنوان نهادهای سیاسی میترسد و احتمالا از اجرای خواستههای ترکیه خودداری کند یا بر برخی گروههای افراطی در حزب عدالت و توسعه فشار وارد کند تا به اشغال ادلب ادامه بدهند و یک احتمال نزدیک و نهایی دیگر باقی میماند و آن ایجاد گفتوگوی مستقیم بین این گروههای تروریستی در هیئه تحریر الشام و دیگر گروهها با آمریکاییها است تا از آنها در ازای ادامه حضورشان در ادلب حمایت کرده و تحت پشتیبانی کامل آمریکا قرار گیرند.
برخی ممکن است فکر کنند که آمریکاییها ریسک روابط علنی با تروریسم را نمیپذیرند، اما پاسخ این است که تفاوت بین طالبان القاعده در افغانستان و جبهه النصره القاعده در سوریه چیست؟
علاوه بر این، آمریکاییها همیشه از گروههای تروریستی در افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لیبی، مصر، سومالی و تقریباً در همه جا استفاده میکنند و مراجعه به اسناد سیاسی و رسانهای میزان دخالت آمریکا در حمایت از تروریسم برای منفجر کردن کشورها به ویژه در خاورمیانه، آمریکای جنوبی و آفریقا را نشان میدهد.
مشکلات دیگری نیز وجود دارد که به ذهن خطور میکند. چرا آمریکاییها اصرار دارند که تروریسم را در ادلب بطور خاص حفظ کنند؟ آمریکاییها یقین دارند که بازگرداندن ارتش عربی سوریه به ادلب، به طور خودجوش منجر به آزادی عفرین میشود اما بارتاب های سیاسی این روند، امکان تقویت اتحاد روسیه و ترکیه در سطح بسیار عمیق است. علاوه بر اینکه ارتش سوریه را با فراغ خاطر به نبرد شرق سوریه خواهد کشاند جایی که توسط نیروهای آمریکایی با همکاری نیروهای دموکراتیک سوریه اشغال شده است.
در اینجا آمریکاییها میدانند که نبرد ارتش سوریه در شرق فرات منجر به تسهیل بازگشت سوریهای این منطقه به آغوش دولتشان میشود که برای آزادسازی منطقه تلاش میکند، بنابراین نقش برخی بومیهایی که با آمریکا همکاری میکنند از بین میرود و آنها فرار میکنند و یا وفاداری مجدد خود به دولت سوریه را اعلام میکنند.
این همان چیزی است که آمریکاییها با جلوگیری از آزادسازی ادلب از یک سو و با تحریک سازمان ملل متحد برای جلوگیری از تشکیل کمیته ویژه قانون اساسی برای حل بحران سوریه از طرف دیگر از آن فرار میکنند؛ زیرا ادلب محور درگیری «روسیه، ترکیه، آمریکا»، «سوریه، ترکیه و تروریستها» و «روسیه و ترکیه» است. ادلب کانال اصلی برای رسیدن به پایان بحران سوریه است. حمایت مالی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم در حال حاضر به سفارش آمریکا به سمت نیروهای کُرد و برخی رهبران عشایر در شرق فرات سرازیر شده است و حالا شروع به حمایت از گروههای تروریستی در ادلب هم کرده است بنابراین ادلب به کدام سمت میرود؟
پیشرفت نظامی ارتش سوریه با حمایت کامل روسیه به ترکیه فهماند دوران فریبکاری و دغل بازی گذشته و بازنمیگردد و آینده نقش سیاسی ترکیه در همکاری آن با آمریکاییهایی نیست که در همه خاورمیانه شکست خوردهاند و این امر منجر به نزدیکی میان روسیه و ترکیه از طریق توافق آستانه میشود به گونهای که در بازگشت دولت سوریه به مناطق خود حتی مرزها تاثیرگذار است.
اما شکست این احتمال هم سوریه و متحدان آن را با پشتیبانی قاطع روسیه به تکمیل عملیات آزادسازی نظامی سوق خواهد داد. روابط رو به رشد میان ترکیه و روسیه در سطح واردات گاز روسیه و سلاح و معاملات اقتصادی، مشوق نقش ترکیه در زیر چتر حمایتی روسیه در سوریه است و این امر مطمئنا به نفع سوریه و آزادسازی کامل این کشور از مرزهای آن با اردن و عراق تا مرزهایش با ترکیه خواهد بود.
انتهای پیام/ 141