به گزارش خبرنگار دفاعپرس از کرمان، شهید «رضا بنی اسدی» دوازدهم شهريور 1340، در شهرستان بافت به دنيا آمد. وی تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. رضا به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و به جبهه اعزام شد. سرانجام در شانزدهم مرداد 1362 ، در مهران بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.
در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «رضا بنی اسدی» را مرور می کنیم:
پس از حمد بی پایان خداوند در مقابل این نعمت که به من این فرزند کوچک روح الله و این سرباز کوچکتر امام زمان روحی و ارواحنا العالمین له الفداء توفیق داده که برای جهاد در راه خودش روانه شوم که بتوانم دین خود را به اسلام و امام زمان (عج) و نائب آن حضرت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران واین قلب تپنده مستضعفین جهان امام عزیزمان ادا کنم.
خداوندا اکنون که تنها با تو سخن می گویم و تو را شاهد می گیرم که این راه را با آگاهی کامل انتخاب نمودم و با تمام وجودم شهادت که سعادتی بس عظیم است را با کمال میل می پذیرم.
خدایا هدفم پیروزی اسلام است و در نهایت اگر شهادت نصیبم شد می پذیرم چرا که شهادت حد نهایی تکامل یک انسان است.
برادران عزیزم در این راه و هدف مقدس که معامله با خداست، همیشه برای خدا باشید و سعی در انجام دادن فرمان خداوند عالم باشید.
شما را به پیروی از امام خمینی و اطاعت بی چون و چرا از راهش که همانا راه امام زمان است توصیه می کنم و من در تمامی عمرم نتوانستم خدمتی به این پیر کبیر و اسلام عزیز کنم.
شاید مرگم باعث خدمتی شود و از شما می خواهم با هر کس که از روی عناد با این انقلاب دشمن است به مقابله برخیزد زیرا خداوند بر ملت رنج کشیده ایران منت نهاده و نعمت بسیار بزرگی را که همانا جمهوری اسلامی است به ما عطا کرده است.
امید است که این انقلاب را تا انقلاب مهدی (عج) حفظ کنیم و از خداوند بخواهیم این انقلاب را به انقلاب امام زمان متصل بفرماید انشاءالله. توصیه می کنم بیشتر قرآن بخوانید و در نمازهای جمعه حتما شرکت کنید.
هر وقت که احساس ناراحتی و دلخوری داشتید به بهشت زهرا شهیدان بروید و با نگاه کردن به قبرهای این عزیزان درد و غم خود را فراموش کنید.
از برادران مسئولم می خواهم که مستضعفین و فقرا را فراموش نکنند و از امت رزمنده ایرانی بخصوص همشهریان عزیزم می خواهم رزمندگان را فراموش نکنند بخصوص دعا برای امام عزیزمان و رزمندگان قهرمانان. زیرا همین دعاهای شما عزیزان و نماز شبهای رهبر کبیرمان است که ضامن پیروزی لشکریان اسلام است.
در آخر از خداوند منان می خواهم که توفیق شهادت رانصیب من کند و بر شما برادران و دوستان عزیزم توصیه می کنم که اگر لیاقت شهادت را داشتم برای من ناراحت نباشید بلکه افتخار کنید و خوشحال بشاید که من رستگار شدم و چه شهید شوم و چه سالم برگردم پیروزم که مرا از حزب خودش قرار دهد و از تمام کسانیکه با آنها برخوردی داشته ام التماس دعا دارم.
از شماها تقاضا دارم پس از اینکه به درجه رفیع شهادت نائل گشتم هیچگونه ناراحتی نداشته باشید بلکه افتخار کنید و به حال من غبطه بخورید که چنین بادری در میان ماها بوده که شهادت من درس خوبی برای شماها بوده و باشد و از شما می خواهم که هروقت دلتان گرفت به بهشت زهرا رفته و به مزار شهیدان بنگرید آنوقت است که درد خود را فراموش خواهید کرد و از شما می خواهم که برایم طلب آمرزش کنید.
انتهای پیام/