به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، با وجود انواع پوششها و مخالفتهایی که از سوی رسانههای دشمن مبنی بر حذف حجاب برتر میشود، باز هم زنان غیرتمند و مسلمان کشورمان، از چادر خود محافظت کرده و محکمتر از قبل با اسلحه حجاب به جنگ فرهنگیای میروند که دشمن آن را طرحریزی و برنامهریزی کرده است. البته در این میان، هنوز هم پرسشها و ابهاماتی در مورد حجاب و عفاف، ضرورت عفیف بودن مردان و زنان جامعه و حتی شکل و نوع حجاب مطرح است.
خبرگزاری «تسنیم» در گفتوگویی که با «مریم عبدالباقی» استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس دینی انجام داده به بررسی موضوع عفاف و حجاب در جامعه و ضرورت استفاده از حجاب برتر پرداخته است. آن طور که این پژوهشگر قرآنی توضیح میدهد، خدای متعال در قرآن کریم اصول و قواعد کلی در مورد حجاب را مطرح فرموده است، اما نوع جزئی و یا رنگ حجابی که مورد استفاده زنان و مردان جامعه قرار میگیرد، توسط خود آنها و بنا بر عرف جوامع و کشورها تعیین میشود.
هرچند که در میان انواع حجابها و پوششها، حقیقتاً چادر مشکی به عنوان حجاب برتر و پوشش کامل مطرح است. چراکه ضمن پوشاندن کل بدن زنان، رنگ مشکی آن هیچ نوع جذابیتی نداشته و مانع هر نوع تعرض میشود.
مردان هم باید مانند زنان عفیف باشند
آیا عفت تنها مختص خانمهاست و یا مردان هم باید دارای صفت عفت باشند؟ درواقع میخواهیم بدانیم آیا عفت مانند حجاب، در مورد همه انسانها صدق میکند و یا تنها زنان باید عفیف باشند؟
در مورد عفت باید دقت شود که عفیف بودن در وهله اول ارتباطی به جنسیت فرد ندارد. به این معنا که انسان، چه زن باشد و چه مرد، باید دارای صفت عفت باشد. در این مورد متأسفانه گاهی رویکرد و نظر غلطی در مورد عفیف بودن در جامعه مطرح میشود، مبنی بر اینکه عفت را تنها مختص به خانمها میدانند و مردان و پسران جامعه را از این صفت مبرا دانسته و نداشتن عفت آنها را به نوعی توجیه غیرمنطقی میکنند.
به عنوان مثال اگر یک دختر و یکیک پسر در جامعه رفتار ناشایستی داشته باشند، بعضی از مردم تنها دختر را مسئول دانسته، توبیخ میکنند و کاری به پسر ندارد. در حالی که هر دوی آنها میبایست دارای عفت باشند و در صورت ارتکاب عملی که از بیعفتی نشأت میگیرد، سرزنش یا هدایت شوند؛ بنابراین در صفت عفت میان تمام انسانها اعم از زن و مرد، پیر و جوان مشترک است و کسی نمیتواند خود را از این صفت نیکو و پسندیده مبرا بداند.
عفت و حجاب متناسب با جنسیت فرزندان آموزش داده شود
دلیل چنین رویکردی از سوی گروهی از مردم جامعه چیست؟ چرا بعضی افراد حجاب و عفت را تنها مختص دختران و زنان میدانند و حتی در تربیت فرزند دختر و پسر این را گوشزد کرده و ترویج میدهند که دختران باید حجاب و عفت داشته باشند ولی حجاب برای پسران آزاد است؟
علت این موضوع به نحوه تربیت و سبک زندگی غلطی برمیگردد که در میان عدهای رواج دارد. کسانی که به غلط، دختران خود را به حجاب وادار کردهاند ولی پسران را آزاد گذاشتهاند، نمیتوانند فرزندان و نوجوانان را به درستی تربیت کنند. این افراد از یک سو با مطرح نکردن فلسفه و زیبایی حجاب برای دختران خود، فقط آنها را به روسری و حجاب وادار میکنند بدون اینکه دختر نوجوان چیزی از دلیل و زیبایی حجاب خود بداند. از سوی دیگر پسران را آزاد میگذارند و حجابی که مخصوص مردان و پسران است را به آنها آموزش نمیدهند.
نتیجه این گونه تربیتهای غلط آن است که این گروه دختران و پسران در جوانی و بزرگسالی و به خصوص زمانی که از تحت سرپرستی والدین خود خارج میشوند، به این علت که آشنایی درستی با موضوع عفت و ضرورتهای عفیف بودن ندارند، دچار انحطاطهای اخلاقی و رفتاری شده و به خود و جامعه آسیب میزنند.
این در حالی است که اگر موضوع عفت به درستی در میان خانوادهها تبیین شده و مادران و پدران بدانند چگونه باید فرزند دختر و پسر خود را با موضوع عفت آشنا کنند و شکل و نوع حجاب را برای هر کدام از فرزندان خود به اقتضای شرایط و جنسیت او توضیح دهند، بسیاری از مشکلات و معضلات در زمینه عفت عمومی و فردی در جامعه ریشهکن خواهد شد.
در این صورت آیا تصور نمیشود که در این مورد زنان و دختران بیشتر از مردان در معرض آسیب قرار دارند؟
همین طور است. فرض کنید اگر رابطه شنیعی میان دختری و پسری برقرار شود، در نهایت دختر مورد نگاه و سرزنش قرار میگیرد. اگر رابطه شنیع منجر به بارداری ناخواسته شود، باز هم دختر به طور مستقیم با آن طفل در ارتباط است در حالی که این مورد در مورد پسران درست صدق نمیکند. پس لازم است که دختران در این مورد بیشتر مورد تربیت و حمایت قرار بگیرند.
درواقع اینکه به خصوص تأکید میشود زنان و دختران باید عفیف باشند، دلایل متعددی دارد که اتفاقاً سود و مصلحت آنها در میان است. ازجمله اینکه، اگر زن عفیف باشد مورد دستدرازی و آزار مرد قرار نمیگیرد و مشکلات روحی و جسمی بعدی برای او به وجود نمیآید.
البته باز هم تأکید میشود که در این موارد باید دختران مورد حمایت باشند و تربیت در خانواده، باید به نوعی باشد که دختران ما بتوانند اصل و ریشه عفیف بودن و استفاده از حجاب را بدانند. در این صورت است که والدین میتوانند مطمئن باشند که دخترشان حتی در غیاب آنها میتواند عفت خود را حفظ کرده و به درستی در جامعه ظاهر شده و رفت و آمد کند.
فلسفه چادر مشکی
میخواهیم درباره فلسفه چادر، آن هم چادر مشکی بدانیم. چرا از بین تمام پوششهایی که برای خانمها وجود دارد، چادر را انتخاب کنیم؟ درواقع میخواهیم بدانیم چرا چادر به عنوان حجاب برتر شناخته میشود و روسری و مانتو نمیتوانند حجاب کاملی باشند؟
در این مورد باید دقت شود که پوشش فلسفه و حکمتی دو سویه دارد. به این معنا که از یک سو لازم است زن به عنوان موجود مطلوب معرفی شود که از این منظر، پوشش موضوعی است که این مسئله را محقق میکند و نشان میدهد که اگر زن دارای ارزش نبود، لازم نبود در ستر و عفاف باشد. هرچند که عدهای تصور میکنند حجاب مطلوبیت را کم میکند، اما این تصور غلطی است. چراکه هر چیزی دارای ارزش و مقام باشد، در ستر و پوشش مخفی میشود. به بیان دیگر، بعضی از افراد گمان میکنند که وقتی زن خیلی راحت در دسترس باشد و زیباییها و جاذبههای جنسیاش را به نمایش بگذارد، مطلوبتر و پرجاذبهتر است. در حالی که در این صورت، زن دمدستی و دستیافتنی تلقی میشود و از جاذبه او کم میکند.
از سوی دیگر، پوشش عاملی است که خطرات ناشی از تعرض، دستدرازی و مزاحمت را کم میکند. درواقع پوشش به نیاز امنیتی انسان پاسخ میدهد و عاملی است که او را در خود امن نگه میدارد. در حالی که وقتی حجاب و پوشش برداشته شود، خطرات زیاد میشود.
بر همین اساس است که پوشش و حجاب، امری عقلانی به حساب میآید و دین خدا هم بر اساس همین عقلانیت و فطرت انسانی نهادینه شده است. یعنی انسان از زمان حضرت آدم علیه السلام تا حضرت خاتمالنبیین صلیالله علیه و آله، با هدایت و وحی الهی پیش رفته و تمام قوانین الهی به مصلحت انسان بوده است. پوشش و حجاب هم یکی از همین موارد است که امروزه و در دوران ما که زمان بلوغ انسانی و آخرالزمان است، حجاب هم به کمال خودش رسیده است.
تأکید قرآن بر حجاب
همان طور که اشاره کردید در دین اسلام هم تأکید شده که زنان و مردان دارای حجاب بوده و عفیف باشند. اما آیا شکل و نوع حجاب هم برای افراد و به خصوص برای زنان مشخص شده است؟
این پرسش مهمی است که پاسخ آن، بسیاری از شبهات در مورد حجاب و عفاف را مرتفع میکند. دقت داشته باشید که شکل پوشش و حجاب، موضوعی نیست که دین آن را تعیین کند. هرچند در آیات قرآن کریم در مورد اینکه زنان چادر و مقنعه خود را تا روی سینهها بکشند هم اشاره شده است.
ازجمله اینکه در قرآن کریم به حجاب اشاره شده و کلمه «جلباب» که جمعش «جلابیب» است آمده است. خداوند متعال در آیه 59 سوره احزاب میفرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ؛ اى پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانى که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد]» کلمه جلباب در لغت به پوشش سرتاسری، ملحفه و چیزی از مقنعه بلندتر و از ردا کوتاهتر ولی سراسری معنی شده است. بنابراین جلباب به چادری که امروز استفاده میشود، خیلی شبیه است.
اما در هر صورت شکل و جنس پوشش مورد استفاده مردم هر شهر و کشوری بر اساس ویژگیها و شرایط اقلیمی، سنتی و عرفی به وجود میآید و به همین دلیل ممکن است حجاب مردم در منطقهای با حجاب ساکنان منطقه دیگری کاملاً متفاوت باشد. اما دین اسلام اساس و شکل کلی آن را تعیین فرموده است.
به عنوان مثال در مراسم حج که افراد متدین آن را به جا میآورند، مردمی از سرزمینهای گوناگون حاضر میشوند. در این مراسم که شکل پوشش این افراد متدین را ببینید، متوجه میشوید که همه آنها پوشش دارند و حجاب اسلامی را رعایت میکنند اما شکل و ظاهر پوشش آنها با هم متفاوت است. چون شکل و ظاهر جزئی پوشش در دین مشخص نشده است.
به شرایط منطقهای اشاره کردید. در اینجا این سؤال مطرح میشود که شرایط خاص کشور ما با سلیقه و خواست مردم همراه شده و باعث شده که پوششی با عنوان چادر عرف شود و مورد استفاده قرار بگیرد. در این شرایط استفاده از چادر مشکی برای همه خانمها ضرورت دارد؟ یعنی نمیشود کسی از پوشش دیگری که طبق سلیقهاش است استفاده کند؟
طبیعتاً ما در هر سرزمینی که زندگی میکنیم باید آداب و رسوم و سنتهای آن کشور را به عنوان جزئی از ماهیت اجتماعی خودمان بپذیریم. مثلاً اگر یک خانم مسلمان در کشور ژاپن زندگی میکند لزومی ندارد که چادر مشکی را به عنوان حجاب و پوشش خودش انتخاب کند، اما باید کیمینو را به صورت اسلامی طراحی کند و بپوشد. هرچند اگر همین چادر در کشورهای دیگر هم رواج پیدا کند بسیار زیبا و جایز خواهد بود. چون حجاب کاملی است که زن میتواند بدون اینکه هیچ برجستگی بدنش نمایان باشد، در جامعه و میان مردم رفت و آمد کند.
منظور شما این است که پوشش و حجاب باید اتفاق بیفتد اما شکل آن با شرایط اقلیمی و عرف جامعه هماهنگ باشد. استفاده از چادر در کشور ما چطور به صورت عرف درآمده است؟
اگر نگاهی به تاریخ کشورمان بیندازید متوجه میشوید که ایرانیها چادر را از قرنها قبل به عنوان پوشش انتخاب کرده بودند. در این مورد بعضی کارشناسان معتقدند که قرنها پیش از ورود اسلام به ایران، خانمهای ایرانی از چادر استفاده میکردند و بعضی کارشناسان هم استفاده از چادر را به بعد از مسلمان شدن ایرانیها مربوط میدانند. در هر صورت، مشخص است که سابقه استفاده از چادر به سالها قبل برمیگردد.
چادر حذفشدنی نیست
با توجه به این سابقه طولانیمدت، آیا ممکن است چادر را کنار گذاشت و پوشش دیگری را از نو طراحی کرد؟ یا اینکه باید همان چادر را تغییر داده یا اصلاح کرد؟
کنار گذاشتن چادر با توجه به سابقه کاربردی طولانیمدت آن و در عین حال کامل بودن پوشش و حجاب آن، کار صحیحی نیست. از طرف دیگر از محاسن چادر مشکی این است که هم پوشش کاملی است و هم رنگ یکدستی دارد که توجه دیگران را به خودش جلب نمیکند. از طرف دیگر همین چادر، چادری است که زنان انقلابی ما برای مبارزه با طاغوت و رژیم شاهنشاهی از آن استفاده میکردند، با همین چادر پشتیبان جبهههای جنگ بودند و در راهپیماییها شرکت کردهاند. در این شرایط چادر به عنوان مظهری برای زن مسلمان انقلابی و مبارز است.
بازخورد چادر مشکی هم در دنیا به همین صورت است که زنان چادری ایران را به عنوان مسلمانهای آگاه و حزباللهی میشناسند. نمونهاش اینکه یکی از نویسنده مشهور به نام فرانتس فانون در کتابش از جایگاه حجاب و چادری که زنان الجزایری سر میکنند، یاد کرده و همین چادر و حجاب را دلیلی برای ترس و وحشت دشمنان مطرح میکند. به بیان دیگر هر یک از زنان چادری در الجزایر به عنوان یکی از نیروهای قدرتمند که استعمار فرانسه را از بین میبرد، مطرح است. چنین رویکردی در مورد حجاب و چادر زن ایرانی هم مطرح است. بر همین اساس است که هیچ لزومی ندارد کسی بخواهد از حذف چادر دم بزند.
اما آیا اصلاح و تغییر دادن همین چادر ساده امکانپذیر است؟ یا اختلالی در هیبت و پوشش بودن آن ایجاد میشود؟
اصلاح و تغییر دادن چادر ساده نه تنها اشکالی ندارد، بلکه در بسیاری از موارد و برای تعداد زیادی از خانمها مفید هم هست. یعنی میشود همین پوشش را اصلاح کرد. مثلاً خاکی شدن پایین چادر یکی از جنبههای منفی آن است، اما میشود با کمی کوتاه کردن قد چادر آن را اصلاح کرد. یا اگر دست آزاد نیست و خانمی میخواهد در حین کار جلوی چادرش بسته باشد، میتواند جلوی آن را بدوزد تا در پوشش بودن چادرش اختلالی ایجاد نشود. چادرهای متنوعی که امروزه در بازار به فروش میرسند و مورد استقبال خانمها قرار میگیرند، نمونههایی از چادرهایی هستند که هم پوشش کامل و درستی دارند و هم به زنان اجازه میدهند راحتتر در جامعه رفت و آمد کنند.
در این میان، مانتو و روسری هم یکی از پوششهای خانمهاست که از سالها قبل مورد استفاده بوده است. به هر حال این پوشش هم مثل چادر به عنوان عرف درآمده است.
بله. از سالها قبل مانتو و روسری هم به عنوان پوشش مرود استفاده بوده است. یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، خانمهایی مانتو و روسری را به عنوان پوشش خود انتخاب کردند. این پوشش هم در صورتی که کامل و یکپارچه باشد، حجاب خوبی است. اما اگر مانتو و روسری با چادر مقایسه شود، چادر حجاب برتر است چون هم پوشیدگی کاملتری دارد که مراقبت کمتری دارد. از طرف دیگر چادر، سابقه ملی سیاسی دارد و وجه سیاسی، مبارزاتی و فرهنگی پررنگتری نسبت به مانتو و روسری دارد.
در هر صورت ضرورتی مؤکد وجود ندارد که همه خانمهای ایرانی باید چادری باشند، هرچند که چادر حجاب برتر و پوشش کاملتری نسبت به مانتو و روسری است. در عین حال چادر مشکی نسبت به رنگهای دیگر چادر مناسبتر است.
انتهای پیام/ 113