به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، هنر نمایش از بدو پیدایش خود بر اصل روایتگری استوار بوده و اگر این عنصر مهم از نمایش گرفته شود چیزی از این هنر باقی نمیماند. در هر نمایش هر چقدر درامنویس با قدرت بیشتری ظاهر شود طبعا ماحصل کار بهتر دیده میشود. ادبیات نمایشی ایران نیز مانند ادبیات داستانی عمر طولانیای ندارد.
اگر در اروپا قدمت درام نویسی به قرون پیش از میلاد برمیگردد این پیشینه در ایران به زحمت به صد سال میرسد. هر چند در تاریخ ایران گونههای اجرایی مثل «سوگ ایرج» و «سوگ سیاوش» را داشتیم، اما نمایشنامه کلاسیک را تا قبل از قرن چهاردهم تجربه نکرده بودیم. به طور مشخص نمایشنامه نویسی در ایران با نگارش «بلبل سرگشته» نوشته «علی نصیریان» در سال 1339 آغاز شد و تا امروز سالهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است.
بعد از انقلاب و با تحول بنیادین در فرهنگ کشور، در حوزه نمایشنامه نویسی با وجود تغییر در مضامین و موضوعات در فرم و تکنیک اتفاق قابل توجهی نیفتاد. بهمناسبت هفته دفاع مقدس گفتوگوهایی با نمایشنامهنویسان فعال در موضوع دفاع مقدس انجام شده تا وضعیت نمایشنامهنویسی دفاع مقدس مورد ارزیابی قرار گیرد. که در این راستا، مصاحبهای با «صمد چینی فروشان» انجام شده است که در ادامه میخوانید:
تئاتر مقاومت میتوانست جریانساز باشد
دفاعپرس: مهمترین مشکل رشد تئاتر دفاع مقدس چیست؟ برای دفاع آنچه باید کرد تا تئاتر دفاع مقدس نیز در کنار سایر گونههای نمایشی به بالندگی برسد؟
البته من با عنوان «تئاتر دفاع مقدس» یک مرز دارم و بیشتر با عنوان تئاتر مقاومت موافقم. به هر حال عمدهترین مشکل این «گونه نمایشی» این است که سیاستگذاریها، برنامهریزیها و تصمیماتی که در نهادهای ارزشی انجام میشود پیگیری نمیشود. به هر حال در مورد اینکه این روش مناسبی نیست، طی این سالها حرفهای زیادی زده شد، بنده چندین مقاله و مصاحبه نوشته و انجام دادم در نشستهای مختلفی هم شرکت کردم اما کمترین توجهی به آنها نشده است.
دوستان زیادی هم بودند که مثل من در این حوزه فعالیت کردند اما ثمرهای که انتظارش را داشتیم به بار ننشست. مدیران آمدند و رفتند بیآنکه تلاشهای دوستان را دیده باشند. آنچه که ما گرفتارش هستیم تکرار مکررات است، حرفها زده میشود اما گوش شنوایی نیست. هنرمندان هم در همین مسیر با همه مشکلاتی که دارند به حرکت خود ادامه میدهند، چنین رویهای طبعا عوارض خود را هم بهجا میگذارد.
«انجمن تئاتر انقلاب اسلامی و دفاع مقدس» دو سال پیش سلسله نشستی با عنوان «دکترین تئاتر مقاومت» برگزار کرد که حدود یک سال طول کشید. تعدادی از پژوهشگران از حوزههای مختلف تئاتر و فرهنگ آمدند و نظرات خوبی نیز ارائه کردند؛ در این نشستها سعی شد راهکارهای رسیدن به تئاتر استاندارد در حوزه مقاومت بررسی شود، با هدایت «علیرضا عاقلزاده» رییس وقت انجمن به نتایج خیلی خوبی هم رسیدیم. برنامههای جامع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدتی را تدوین کردیم تا تئاتر مقاومت در یک دوره مشخص به رشد و اعتلایی که مورد انتظار است برسد. برای هر دوره چارچوبهایی طراحی و تدوین شد. متاسفانه این طرح نیز با همه زحمت و وقتی که صرف آن شد کنار گذاشته شد.
دفاعپرس: در ابتدای بحث اشاره کردید با عنوان «تئاتر دفاع مقدس» مرز دارید دلیل این امر چیست؟ البته بنده هم موافقم عنوانی به کار رود تا همه تئاترهای ارزشی مانند «انقلاب اسلامی» و «جبهه مقاومت» در آن گنجانده شود.
وقتی ما از واژه «مقدس» استفاده میکنیم. حساسیتهایی از سوی مسئولان ایجاد میشود که این حساسیت به هنرمندان نیز منتقل میشود که در یک عرصه ویژه و منحصربهفرد فعالیت میکنند. این واژه در ابتدا و در عرصه هنر قرار بود تا بر وجه قدسی دفاع ما در برابر رژیم بعث تاکید داشته باشد. مسلما در دوران جنگ تحمیلی چنین سیاستی کاملا درست بود.
طبعا در آن شرایط امکان نداشت تا همه واقعیت جنگ را در آثار نمایشی بازتاب دهیم؛ اما در شرایط امروز این نوع نگاه، یعنی اطلاق دفاع مقدس بر تئاتر، ذهن هنرمند را در چارچوب معینی محدود میکند. نیاز امروز ما این است که به واقعیت جنگ تحمیلی نزدیک شویم. وقتی بزرگانی که در طول هشت سال در برابر رژیم بعث مقاومت کردند جنبه مطلقا قدسی پیدا کنند نمیتوان به راحتی به آنها نزدیک شد. در این شرایط ما بهعنوان هنرمند دیگر با جنبه وقایع و واقعیت آدمها کاری نداریم.
برای همین دیگر با اثرات مخربی که جنگ در کشور ما بوجود آورد کاری نداریم. مهاجرتها، آواره شدنها، از دست رفتن سرمایههای انسانی و طبیعی، وضعیت جنگزدگان در سایر شهرها و ... نادیده گرفته میشود. این رنجها در آن بازه هشت ساله نباید گفته میشد اما الان زمان آن رسیده تا به آنها پرداخته شود. وقتی از عنوان تئاتر دفاع مقدس حرف میزنیم بهطور ناخودآگاه این مضامین نادیده گرفته میشوند.
اما وقتی بهجای واژه تئاتر «دفاع مقدس» از تئاتر «مقاومت» حرف میزنیم، از یک مسئله بزرگ حرف میزنیم که حوزه وسیعتری را در برمیگیرد. تئاتر مقاومت در واقعیتها جستجو میکند و دلایل مبارزه با عوامل سرکوبگر را مورد بررسی قرار میدهد. در این تئاتر از مخاطب هم میخواهید به بحثی که در این گونه نمایشها شکل میگیرد ورود کند؛ اما وقتی واژه قدسی را به کار میگیرید عملا راه را برای تحلیل و تفسیر میبندید. بعد از جنگ اصرار بر استفاده از «تئاتر دفاع مقدس» سبب شد مضامین انقلاب اسلامی، مبارزات سیاسی علیه جمهوری اسلامی در داخل کشور و مانند آن کمتر مورد توجه قرار گیرد. البته نباید فراموش کرد که تئاتر دفاع مقدس یا «تئاتر جبهه» چه نقشی در ایجاد روحیه چه در پشت جبهه و چه میان رزمندگان داشت.
دفاعپرس: روند تئاتر مقاومت و دفاع مقدس بعد از جنگ تحمیلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
بعد از جنگ تحمیلی تا میانه دهه هفتاد یک دوره طلایی در حوزه تئاتر مقاومت داشتیم. کسانی که تجربه ملموسی در جنگ داشتند دور هم جمع شدند و نهادها و گروههای مختلفی را ایجاد کردند. البته نسل قبلی تئاتر نیز در کنار این دوستان قرار گرفتند و آثار قابل توجهی را روی صحنه بردند. متاسفانه رابطه نسل قبل و رزمندگان رفتهرفته قطع شد. در کنار این محدودیتهایی نیز در داخل نهادها با عناوین مختلف برای هنرمندان به وجود آمد که باعث شد گروههای تئاتری کارکرد خود را از دست بدهند. همین میشود که هنرمندان حرفهای از نیمه دهه هفتاد نهادهای مربوطه را ترک میکنند بهطوریکه تا پایان دهه هفتاد کاملا جدا میشوند و به جریان دیگری میپیوندند.
کسانی که باقی ماندند از نسلهای میانی انقلاب بودند که اغلب درگیر توهمات هنری بودند. از طرف دیگر ما تئاتر مقاومت را جریانی میدیدیم که همه عناصر لازم را برای به وجود آوردن یک تئاتر واقعی را در ایران دارا بود. چرا که ریشه در انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی داشته و برای پاسخ دادن به مسائل انسانی و اجتماعی به جهان بستر مناسبی بود. این جریان تئاتری همه ظرفیتها برای ارتباط با مخاطبان بسیاری را داشت و میتوانست کلیت تئاتر را تحت تاثیر خود قرار دهد. متاسفانه جریانهای متعددی سبب شد که نه فقط تئاتر مقاومت که کلیت تئاتر به انتزاع کشیده شود.
دفاعپرس: متاسفانه در جریان نقد تئاتر مقاومت با مشکل مواجه هستیم. منتقدی که نمایشهای حوزه مقاومت را نقد میکند به زاویه داشتن با ارزشهای کشور متهم میشوند. منتقد هم ترجیح میدهد ابدا به این فضا وارد نشود. وقتی هم یک پدیده هنری مورد نقد قرار نگیرد در نتیجه رشد نخواهد شد. برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
این مساله نکته قابل تاملی است وقتی این گونه نمایشی ارتباطش را به عللی که توضیح داده شد با جامعه قطع کرد و مخاطبش را از دست داد، تمایل منتقدان به همراهی با تئاتر مقاومت از دست رفت. وقتی منتقدان عملا احساس کردند گوش شنوایی برای نظرات آنها وجود ندارد مسلما نیازی نمیدیدند که با این جریان همراهی کنند. عدم حضور منتقدان طبعا تاثیرات منفی خود را به جا گذاشت و تئاتر مقاومت توانست به رشد و تعالی برسد.
دفاعپرس: آیا از همان ابتدای شکلگیری تئاتر دفاع مقدس یک نگاه جدی به نمایشنامهنویسی در این حوزه وجود داشت یا هنرمندان بهصورت بداهه کار میکردند؟
در ابتدا هنرمندان اغلب بهصورت بداهه کار میکردند و در آثار آن دوره و ساختارهای قوی دراماتیک در آنها نمیدیدیم اما رویکرد و ایدهای که در اینگونه آثار وجود داشت آنقدر انسانی و ملموس بود که باعث میشد مخاطب به آن علاقهمند شود. البته در آثار موضوعی گاهی با ضعف ساختار روبهرو بودیم. با این وجود در تئاتر مقاومت بخصوص در دهه 70 نسل قابل اعتنایی از درامنویسان به وجود آمدند و رشد کردند. «علیرضا نادری» و «حمیدرضا آذرنگ» جزو این نسل هستند که آثار مهم تئاتر دفاع مقدس را خلق کردند. ما به نامهای دیگری از درامنویسان بزرگی در حوزه دفاع مقدس برمیخوریم که متاسفانه با دخالتهای بیدلیل و سیاستگذاریهای غلط بسیاری از آنها از این دایره بیرون رفتند و دیگر از آن شکوه دهه هفتاد کمتر چیزی میبینیم.
در این وضعیت عملا میدان خالی شد و نتیجه این شد که نهادها آمدند و با دادن بیانیه و فراخوان هر هنرجوی نوآموزی را به نوشتن در حوزه دفاع مقدس دعوت کردند. مسلما اگر میخواستیم کاری روی صحنه برود باید از آثار این هنرجوها انتخاب میشد که بهشدت سطحی و بیهویت بودند. اگر گاهی هم آثاری قابلتوجهی هم در آنها دیده میشد تازه باید به آنها کمک میشد تا به سطح قابل قبولی برسند.
پیش گرفتن این سیاست سبب شد که درامنویسی دفاع مقدس به بالندگی و رشدی که انتظارش را داریم نرسد. به همین دلیل است که درامنویسی مطرح و صاحب سبکی در دفاع مقدس نداریم که البته انقطاع نسل امروز درامنویسان با نسل قبل و عدم استفاده از تجربه آنها هم مزید بر علت بود تا با اوضاع کنونی مواجه شویم. همین موارد سبب میشود تا در جذب مخاطب نیز با وضعیت خوبی برخوردار نباشیم.
دفاعپرس: جشنوارههایی که با موضوع دفاع مقدس برگزار میشود تا چه میزان بر رشد اینگونه درامنویسی تاثیر گذار است؟
جشنوارهها یک عرصه مشکوکی شدهاند، در هیچ جای دنیا جشنواره برگزار نمیشود تا به کسی جایزه بدهند، جشنوارهها برای شناخت ظرفیتها و میزان رشد و پیشرفتها برگزار میشوند. در کنار آن نیز بده بستان فرهنگی بین گروههای نمایشی ایجاد میشود؛ اما این جشنوارهها تبدیل شده به عرصهای برای خودنمایی و گاهی به انحراف کشاندن هنر، وقتی آثار قابل قبولی در موضوع دفاع مقدس وجود ندارد و از طرفی میخواهیم در جشنواره کار دفاع مقدسی هم داشته باشیم نتیجه این میشود هر کار ضعیف و بیکیفیتی روی صحنه برود.
ما باید زمینههای آموزش و امکان خلق آثار استانداردی را ایجاد کنیم. تا وقتی نویسنده نتواند واقعیتهای جامعه را مورد نقد و بررسی قرار دهد مسلما او در عرصهای که فعالیت میکند مضمحل میشود. برای همین نویسنده آثاری را خلق میکند که انتزاعی هستند و ارتباطی با واقعیت ندارند.
دفاعپرس: ترجمه آثار درامنویسان خارجی که با محوریت جنگ نوشته شده و مطالعه این آثار چقدر به رشد درامنویسی حوزه مقاومت کمک میکند؟
مسلما کمک بزرگی به ما میکند، از یونان قدیم تا امروز درامهای بزرگی با موضوع جنگ نوشته شده است. چرا که بشر همواره با آن درگیر بوده است. اگر زمینهای ایجاد شود تا علاوه بر ترجمه وارد حیطه تحلیل این آثار شویم اثرات مثبت آن را خواهیم دید. نیازمند شناخت دیدگاه نویسندگان خارجی به موضوع جنگ هستیم تا بدانیم آنها چگونه به این موضوع نگاه کردهاند نه اینکه آن نگاه را مورد تقلید قرار دهیم بلکه برای آموختن تکنیکها باید به این سمت برویم.
گفتوگو: رسول حسنی
انتهای پیام/ 161