به گزارش دفاع‌پرس از خرم آباد، «محمدولی بیات» در سال 1346 در خانواده‌ای مذهبی در روستای عباس آباد از توابع شهرستان ازنا چشم به جهان گشود. تا اینكه در سال 1364 در عملیات والفجر هشت شركت کرد و به همراه دیگر رزمندگان اسلام فاو را آزاد كردند و محمدولی به آرزوی دیرین خویش یعنی شهادت در راه خدا رسید و پیكرش را بعد از سه ماه مفقودیت به زادگاهش شهرستان ازنا آوردند.
قسمتی از وصیت نامه شهید «محمدولی بیات»:
با سلام و درود بر حضرت قائم منتظر مهدی (عج) عالم بشریت كه در آینده نچندان دور به فرياد ستم‌ديدگان خواهد رسید و چنان برستمگران می‌تازد تا ستمگری در جهان باقی نماند و حكومت از آن مستضعفان خواهد شد و با بزرگترين درود و سلام‌ها بر آنكه به ما درس عشق، ایمان، ایثار، شهادت و سعادت را آموخت و با نابود شدن آنها به پیروزی و حفظ قرآن و اسلام برسیم.
اما خدایا هنگامی كه این نوشته را تحت عنوان وصیت‌نامه می‌نویسم بارسنگین گناه برقلبم سنگينی می‌كند. می‌دانم كه از كثرت گناه، خدای بزرگ شایسته شهادت يعنی راه سرخ مردان پاک و مجاهدان جانباز نیستم اما به لطف و رحمت بیكرانت و بخشش بی‌اندازه‌ات امیدوارم.
وصیت من به پدر و مادرم: پدر و مادر عزیزم مخصوصاٌ پدر بزرگوارم می‌دانم كه زحمات بسياری برایم كشیدید و در قبال این زحمات شما كاری انجام نداده‌ام از پدر و مادر عزیزم خیلی تشكر می‌كنم كه مرا در یافتن راه حق و صراط مستقیم كمک كردند و زحمات زيادی برایم كشیدند.
از تو ای پدر عزیز اگر هستی طلب بخشش و عفو می‌کنم كه نتوانستم جبران زحمات كنم و اگر شهید شده طلب شفاعت می‌كنم و از خدای بخواهید كه مرا مورد لطف و رحمتش قرار دهد و از مادرم می خواهم كه اگر شهید شدم بجای من از همسایگان و اقوام معذرت خواهی كند كه اگر از دست این حقیر نارضایتی دارند مرا حلال كنند و به مادرم می گویم كه در مرگم زینب گونه صبر كند.
از برادرانم محسن، مجتبی و مصطفی عزیز می خواهم كه در خدمت اسلام باشید قرآن بخوانند و تقوی را پیشه و عبادت و اطاعت خدا را به نحواحسن انجام دهند و از آنها می خواهم كه ادامه دهنده راهم باشند و نگذارند اسلحه‌ام به زمين و سنگرم خالی بماند و چون شیر با كفار ستیز كنند.
از خواهرانم می‌خواهم كه واجبات الهی را بخوبی انجام دهند و نماز را به وقت بخوانند، تقوی و حجاب اسلامی را رعایت كنند و در مرگم نيز چون زینب (س) مقاومت كنند و پیام رسان خون شهدا باشند.
همسر عزیزم سلام علیكم: می‌دانم آنچه كه اسلام فرموده نتوانستم در حق شما ادا و رفتاری كه پسند شما باشد انجام دهم از اینكه در حق شما كوتاهی كردم معذرت می خواهم و امیدوارم اگر مسئله‌ای از این حقیر در دل دارید ببخشید و برایم دعا كنید و از خدا بخواهید رحمتش را شامل حال ما بگرداند و شما را به اطاعت از واجبات الهی، پيشه كردن تقوا و حفظ حجاب اسلامی دعوت می‌کنم.
در پایان از شما می‌خواهم كه اگر شهید شدم مرا در ازنا كنار برادر عزیزم و یار صدیق امام، سردار رشید «اسلام حشمت‌الله موسوی» دفن كنید و از برادرم حجت‌الاسلام موسوی بخواهید كه بر مزارم سخن گوید.
به امید پیروزی رزمندگان كفر ستیز اسلام در سراسر جهان خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.
انتهای پیام/
