به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، بحث درباره کنوانسیونهای مورد نظر گروه ویژه اقدام مالی FATF مانند کنوانسیون پالرمو و CFT در ایران مجددا بالا گرفته است. کنوانسیونهایی که بخشی از دستورالعملها و توصیههای FATF برای خروج ایران از لیست سیاه این گروه است. یکی از مباحثی که مدتها است درباره آن صحبت میشود نسبت FATF با آمریکا است. برخی افراد با استناد به اظهارات افرادی همچون مارشال بیلینگزلی دستیار تامین مالی تروریسم خزانه داری آمریکا در مورد نقش دستورالعملهای FATF در اثربخشی تحریمهای آمریکا، این دستورالعملها را به نفع آمریکا میدانند و با آن مخالفت میکنند و برخی افراد از جمله حسن روحانی رئیس جمهور این معایب را کمتر از ضررهای آن میدانند و خواستار اجرای این دستورالعملها هستند.
واقعیت چیست؟
واقعیت این است که مسئله فراتر از اینگونه بحث هاست. درواقع اینطور نیست که بگوییم اجرای دستورالعملهای FATF به کارآمدی تحریمها کمک میکند یا مثلا سود آن از ضررش بیشتر است. بلکه مسئله این است که FATF یکی از ارکان تحریمی وزارت خزانه داری آمریکا در کنار سایر رکنهای این وزارت خانه (مانند افک یا شبکه اجرای جرائم مالی) است. در واقع مسئولین تحریمی آمریکا این نهاد را جدا از ساختار خزانه داری آمریکا نمیبینند بلکه آن را یکی از ارکان این وزارت خانه در اجرای تحریمها میدانند. این نکته را میتوان در اظهارنامههای مسئولین خزانه داری آمریکا به کمیتههای سنا در مورد اعمال تحریمها بررسی کرد.
استوارت لوی اولین مسئول معاونت تروریسم و اطلاعات مالی وزارت خزانه داری آمریکا (که اتاق جنگ اقتصادی این وزارت خانه است)، در اظهارنامه خود به کمیته مالی سنا در سال ۲۰۰۸، وقتی اقدامات اتاق جنگ اقتصادی برای اعمال تحریمها را توضیح میدهد، یکی از اقدامات مهم برای مقابله مالی با دشمنان آمریکا را توسعه دستورالعملهای FATF بیان میکند.
لوی در این اظهارنامه که در واقع تقسیم کار اتاق جنگ اقتصادی خزانه داری آمریکا است، اینگونه عنوان میکند که این اتاق جنگ ۴ وظیفه دارد که هر وظیفه، برعهده بخشی از ساختار اداری یا قانونی این کشور است. وظیفه فهم اقدامات غیرقانونی بازیگران مالی برعهده دو اداره کنترل داراییهای خارجی (افک) و شبکه اجرای جرائم مالی وزارت خزانه داری آمریکا است، وظیفه توسعه استاندارهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم برعهده FATF، اجرای اقدامات در برابر تهدیدات ذیل قانون پاتریوت آمریکا انجام میگیرد و وظیفه ارتباط با بخش خصوصی دنیا برای اجرای خواستههای آمریکا نیز براساس جایگاه هرنهاد، بین ارکان مختلف خزانه داری آمریکا تقسیم شده است. (استوارت لوی، ۱ آوریل ۲۰۰۸، کمیته مالی سنا آمریکا)
نقش FATF در اجرای دومین وظیفه اتاق جنگ اقتصادی آمریکا
همانطور که مشخص است، لوی به هیچ وجه FATF را جدا از ساختار اتاق جنگ اقتصادی آمریکا نمیبیند، بلکه نقش آن را در کنار سایر ارکان و قوانین این وزارت خانه برای جنگ اقتصادی آمریکا علیه دشمنانش تعریف میکند.
سال ۲۰۱۱ نیز دانیل گلاسر دستیار وقت تامین مالی تروریسم آمریکا نیز وقتی گزارشی از اقدامات خود در اعمال تحریمها علیه جریانات مالی مقابل آمریکا ارائه میدهد مجددا به FATF به عنوان یک نهاد داخلی آمریکا نگاه میکند و میگوید که در این نهاد فرآیندی طراحی کرده است که براساس آن، کشورهایی در لیست سیاه قرار میگیرند و این کشورها وادار میشوند تا برنامه اقدام مورد نظر FATF را اجرا کنند، اقدامی که علیه ایران نیز اعمال شده است.
FATF جزیی از بدنه وزارت خزانهداری آمریکا
علاوه بر این، توسعه ماموریتهای FATF نیز همزمان با اقدامات تحریمی آمریکا رخ میدهد که این خود نشان دهنده نحوه ارتباط این گروه با آمریکا است. به طور مثال پس از حوادث ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ مبارزه با تامین مالی تروریسم در دستور کار FATF قرار گرفت و سپس همزمان با تلاشهای آمریکا برای مقابله با ایران و کره شمالی ماموریت مبارزه با تامین مالی اشاعه نیز به ماموریتهای FATF اضافه شد؛ بنابراین آنچه از مجموعه شواهد مشخص است این است که آمریکاییها اصولا FATF را مجموعهای جدا از وزارت خزانه داری آمریکا در اعمال تحریمها نمیبینند، بلکه آن را یکی از ارکان اتاق جنگ اقتصادی خود میدانند که در شرایط مختلف از آن برای اعمال موفق آمیز تحریمها استفاده میکند.
انتهای پیام/ 241