صوت / بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد کوفه و توابین

ایام دی‌ماه، یادآوری سالروز حماسه‌ی نهم دی‌ماه ۱۳۸۸ است. به گفته‌ی رهبر انقلاب: «کار نهم دی ماهِ امسال(۱۳۸۸) هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه‌ی مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کاری را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد.»
کد خبر: ۳۶۸۶۸
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۳ - 27December 2014

صوت / بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد کوفه و توابین

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، لحظهشناسی، عنوان اصلی و موضوع کلیپهای صوتی نهگانهای است که پایگاه اطلاعرسانی حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت سالگرد حماسهی ملت ایران در نهم دیماه ۱۳۸۸ به صورت روزانه منتشر میکند و در آن به ۹ مقطع میپردازد که لحظهشناسی یا عدم آن از سوی مردم و نخبگان منجر به رخدادهای مثبت و منفی در طول تاریخ شده است.
کلیپ صوتی، لحظهشناسی و عواقب آن در ماجرای «کوفه و توابین» را بررسی میکند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخشی از بیانات رهبر انقلاب


یک حرکت بجا، تاریخ را نجات میدهد؛ یک حرکت نابجا که ناشی از ترس و ضعف و دنیاطلبی و حرص به زنده ماندن است، تاریخ را در ورطهی گمراهی میغلتاند.
در تاریخ «ابن اثیر» آمده است که گویی سی هزار نفر اطراف مسلم گرد آمده بودند. از این عدّه فقط چهار هزار نفر دوْرادوْر محلّ اقامت او ایستاده بودند و شمشیر به دست، به نفع مسلم بن عقیل شعار میدادند.
این وقایع، مربوط به روز نهم ذی الحجّه است. کاری که ابن زیاد کرد این بود که عدهای از خواص را وارد دستههای مردم کرد تا آنها را بترسانند. خواص هم در بین مردم میگشتند و میگفتند با چه کسی سر جنگ دارید؟! چرا میجنگید؟! اگر میخواهید در امان باشید، به خانههایتان برگردید. اینها بنیامیهاند. پول و شمشیر و تازیانه دارند. چنان مردم را ترساندند و از گرد مسلم پراکندند که آن حضرت به وقت نماز عشا هیچ کس را همراه نداشت؛ هیچکس!
آن گاه ابن زیاد به مسجد کوفه رفت و اعلان عمومی کرد که همه باید به مسجد بیایند و نماز عشایشان را به امامت من بخوانند!
تاریخ مینویسد: مسجد کوفه مملو از جمعیتی شد که پشت سر ابن زیاد به نماز عشا ایستاده بودند. چرا چنین شد؟

وقتی که عبیدالله بن زیاد به رؤسای قبایل کوفه گفت بروید و مردم را از دور مسلم پراکنده کنید وگرنه پدرتان را در میآورم چرا امر او را اطاعت کردند؟! رؤسای قبایل که همهشان اموی نبودند و از شام نیامده بودند! بعضی از آنها جزو نویسندگان نامه به امام حسین علیهالسّلام بودند. شَبَثْ بن ربْعی یکی از آنها بود که به امام حسین علیهالسّلام نامه نوشت و او را به کوفه دعوت کرد. همو، جزو کسانی است که وقتی عبیداللَّه گفت بروید مردم را از دور مسلم متفرّق کنید قدم پیش گذاشت و به تهدید و تطمیع و ترساندن اهالی کوفه پرداخت!
چرا چنین کاری کردند؟! اگر امثال شَبَثْ بن ربْعی در یک لحظهی حسّاس، به جای اینکه از ابن زیاد بترسند، از خدا میترسیدند، تاریخ عوض میشد. گیرم که عوام متفرّق شدند؛ چرا خواصِ مؤمنی که دوْر مسلم بودند، از او دست کشیدند؟ بین اینها افرادی خوب و حسابی بودند که بعضیشان بعداً در کربلا شهید شدند؛ اما اینجا، اشتباه کردند.
البته آنهایی که در کربلا شهید شدند، کفّارهی اشتباهشان داده شد. دربارهی آنها بحثی نیست و اسمشان را هم نمیآوریم. اما کسانی از خواص، به کربلا هم نرفتند. نتوانستند بروند؛ توفیق پیدا نکردند و البته، بعد مجبور شدند جزو توّابین شوند. چه فایده؟! وقتی امام حسین علیهالسّلام کشته شد؛ وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت؛ وقتی فاجعه اتّفاق افتاد؛ وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگرچه فایده؟! لذاست که در تاریخ، عدّهی توّابین، چند برابر عدّهی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! بهخاطر اینکه در وقت خود نیامدند. کار را در لحظهی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.

{$sepehr_old_video_36868}
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار