به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، فقط 6 ماه است دور هم جمع شدهاند اما به اندازه شش سال کار مفید فرهنگی اجتماعی انجام دادهاند و به اندازه 60 سال هم ایده و برنامه خلاقانه و بهروز دارند. گرچه روزهای اول جمعشان محدود بود به یک گروه 30 نفری جمعوجور اما حالا با جمعیت بیش از هزار نفریشان که «مادرِ خانواده»، ستون خیمه آن است، حرفهای زیادی برای گفتن دارند. گروه گردشگری «مادران تبیان»، در کنار برنامههای همیشگیشان در حوزه گردشگری خانواده، یکی دو هفتهای است یک بهانه دوستداشتنی و انگیزهبخش برای دور هم بودن پیدا کردهاند. حمایت از فیلم نوجوانانه این روزهای سینمای ایران که محتوای ارزشمند، «امن» و «سلامتِ» آن در کنار قالب زیبا و هیجانانگیزش بعد از سالها این امکان را به خانوادهها داده که با خیال راحت همراه فرزندانشان به سالن سینما بروند و ساعتهای شاد و پرنشاطی را تجربه کنند، همان بهانه خوشایندی است که این مادران دغدغهمند را بعد از سالها و شاید بعضی هایشان را برای اولین بار به سینما کشانده است. با «فاطمه اشرفی قِهی» که بانی راهاندازی این گروه گردشگری و موتور محرکه فعالیتهای هدفمند این جمع خانوادگی است، درباره متن و حاشیه حضور دستهجمعی مادران تبیان و فرزندان و خانوادههایشان در سینما برای تماشای فیلم «منطقه پرواز ممنوع» گفتوگو کردهایم.
وقتی گروه گردشگری، حامی سینمای کودک و نوجوان میشود
«راستش را بخواهید، از ساختهشدن چنین فیلمی اطلاع نداشتم اما با تبلیغات بهموقعی که در فضای مجازی انجام شد و تیزر معرفی فیلم که قبل از اکران در گروههای مجازی منتشر شد، فرصت خوبی در اختیار علاقهمندانی مثل ما قرار گرفت که بتوانیم برای حمایت از این فیلم برنامهریزی کنیم. ما در فضای مجازی یک گروه گردشگری خانوادگی با بیش از هزار عضو داریم. 6 ماه قبل که این گروه را با 30 نفر تشکیل دادم، هدفم این بود که با برنامههای گردشگری و کوهنوردی و...، نشاط را به خانهها و جمع مادران بیاورم. چون مادر خانواده که فعال و شاد و بانشاط باشد، همه خانواده و بهویژه فرزندان هم به تبعیت از او پرنشاط میشوند. خوشبختانه با استقبال خوب مادران و خانوادههایشان، گروه ما بهسرعت گسترش پیدا کرد و توانستیم برنامههای خوبی هم برای خانوادهها اجرا کنیم.»
«فاطمه اشرفی قِهی» در ادامه میگوید: «در این گروه گردشگری، توجه ویژهای هم به گروه سنی کودک و نوجوان داریم. دو هیئت پسران و دختران «مهدییاور» ازجمله زیرمجموعههای گروه ماست که هرکدام حدود 200 عضو اغلب کودک و نوجوان دارند و ما به مناسبتهای مختلف برایشان برنامه ترتیب میدهیم. با این تفاصیل، در گروه ما بستر لازم برای شکلگیری یک حرکت مردمی درجهت حمایت از یک فیلم نوجوانانه انقلابی آمادهبود.»
خودت نمیتوانی به سینما بروی، یک نفر دیگر را میهمان کن
«محتوای فیلم منطقه پرواز ممنوع کاملاً منطبق بر اهداف گروه ما بود و به همین دلیل تصمیم گرفتیم دستهجمعی به تماشای فیلم برویم. در قدم اول، برای 60 نفر بلیط رزرو کردم. وقتی با استقبال خانوادههای عضو گروه، تعداد متقاضیان طرح تماشای دستهجمعی فیلم بیشتر شد، سالن 250 نفری سینما «شکوفه» را برای این کار در نظر گرفتم اما ماجرا ادامه داشت. تا روز اجرای برنامه، آنقدر به تعداد علاقهمندان اضافه شد که با هماهنگی مدیریت سینما، سالن 450 نفریشان در اختیار گروه ما قرار گرفت و از این میان فقط 50، 60صندلی خالی ماند.»
گروه گردشگری مادرانه داستان ما علاوهبراینکه توانستند در روزهای رکود سینما و اکران فیلم ها با تعداد انگشت شمار تماشاگر، با سالن تقریبا پُر از فیلم منطقه پرواز ممنوع استقبال کنند، موفق شدند پای گروه دیگری از بانوان را هم به سینما باز کنند: «مدتی قبل که فراخوان برنامه خانوادگی سینما برای تماشای فیلم «ماجرای نیمروز؛ رد خون» را در فضای مجازی منتشر کردهبودم، یک گروه خیریه تماس گرفتند و گفتند اگر بانی باشد، ما هم دوست داریم گروهی از زنان سرپرست خانوار تحتپوششمان را برای تماشای این فیلم با گروه شما همراه کنیم. این پیشنهاد، جرقهای در ذهنم ایجاد کرد و در فراخوان برنامه نوشتیم: «حالا که نیت ما، حمایت از یک فیلم ارزشمند است، اگر خودمان هم به هر دلیلی – مثلاً داشتن فرزند کوچک – نمیتوانیم برای تماشای فیلم به سینما برویم، بیاییم با تقبل هزینه بلیط، یک یا چند نفر را به جای خودمان به سینما بفرستیم.» خوشبختانه 20 بانوی محترم سرپرست خانوار از همین طریق به تماشای آن فیلم نشستند.»
شهدای مدافع حرم، 17 میهمان ویژه برایمان فرستادند
اما در میان 410 نفری که این بار برای تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع در سالن سینما حضور داشتند، حساب 17 نفر، از بقیه جدا بود. خانم اشرفی درباره مهمانان ویژهای که به این جمع فرهنگدوست، روشنی و برکت دادهبودند، اینطور میگوید: «تجربه خوشایند حضور مادران سرپرست خانوار در برنامه قبلی باعث شد این بار هم از اعضای گروه بخواهم چنانچه نمیتوانند خودشان با ما در تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع همراه باشند، با پرداخت هزینه بلیط، مادران سرپرست خانوار و فرزندانشان را به تماشای این فیلم مهمان کنند. الحمدلله این بار با مشارکت دوستان، هزینه بلیط 60 مهمان فراهم شد. این بار من به آن گروه خیریه تاکید کردم با توجه به درجه سنی این فیلم، مادرانی را برای این برنامه انتخاب کنند که دارای فرزند نوجوان هستند. مسئول آن گروه تا این حرف را شنید، گفت: اتفاقاً ما در خدمت یک گروه از فرزندان شهدای مدافع حرم هم هستیم. بهاینترتیب با لطف خدا توانستیم میزبان 17 نفر از فرزندان عزیز شهدای مدافع حرم تیپ فاطمیون هم باشیم و همراه آنها به تماشای فیلم بنشینیم.
در پایان فیلم، گپوگفت کوتاهی هم با این بچهها داشتم. خیلی از فیلم خوششان آمدهبود، بهویژه از قسمتی که یوزپلنگ وارد قصه میشود. پرسیدم: از اینکه یکی از شخصیتهای فیلم، هموطن شما بود، خوشتان آمد؟ با خوشحالی گفتند: بله، خیلی خوب بود. یکیشان هم در آن میان گفت: خاله! میشود ما را یک بار هم استخر ببرید؟ گفتم: بله، انشاالله. به لطف خدا و با همکاری گروهی از دوستان چند روز بعد موفق شدیم با ترتیبدادن برنامه استخر برای این عزیزان، روز شاد و پرنشاطی را برایشان رقم بزنیم.»
حس میکردم شهدا هم در سالن سینما کنار ما حضور دارند
هیچ هدیه دیگری نمیتوانست خستگی خانم فعال این داستان را اینطور رفع کند و به او انگیزهای مضاعف بدهد: «به شهدا و بهویژه شهدای مدافع حرم علاقه خاصی دارم و معتقدم همین برنامه هم مدیون دعای شهدا بوده چون همیشه از آنها خواستهام کمک کنند مسیر حرکتمان مسیر درستی باشد و پرچمی که برداشتیم را بتوانیم به پرچم امام زمان(عج) گره بزنیم. همیشه دعای من این است که خدایا کمک کن بچههایمان، از «سرداران» سپاه امام زمان(عج) باشند، چرا «سرباز»؟ باور کنید آن روز که همراه با خانوادهها و بچههای گروه به تماشای فیلم رفتهبودیم، چند بار از هیجان و شوق گریهام گرفت. در دلم میگفتم: خدایا! یعنی میشود به ثمر رسیدن این بچهها و عاقبت بخیر شدنشان را ببینیم. آن روز در جمع شاد بچهها، حس میکردم شهدا هم حضور دارند. انگار رضایت خدا و لبخند رضایت امام زمان(عج) و شهدا را حس میکردم. ما آن روز به نیت شادی روح شهدای 17 شهریور سال 57 برای تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع در سینما «شکوفه» در میدان شهدا دور هم جمع شدهبودیم. خب، وقتی ما به یاد شهدا کاری انجام میدهیم، مگر میشود آنها نیایند و حمایتمان نکنند؟»
فیلمی که یادمان آورد باید بچههایمان را انقلابی تربیت کنیم
از واکنش بچهها که میپرسم، فاطمه اشرفی میگوید: «اغلب بچهها از تماشای فیلم خوشحال و هیجانزده شدهبودند. دختر خانمی به من گفت: خیلی فیلم خوبی بود. مثل بعضی فیلمهای بی سر و ته نبود که متوجه نشویم آخرش چه شد. خیلی از تماشای فیلم لذت بردیم و به ما نشاط و انگیزه داد. البته واکنش بچهها نسبت به فیلم، با توجه به ویژگیهای شخصیتیشان متفاوت بود. بچهای بود که از بخشهایی از فیلم ترسیدهبود اما در همان سالن، بچهای هم داشتیم که چون مادر و پدرش او را انقلابی پرورش دادهاند و هر لحظه آماده رزم است، خیلی هم از تماشای فیلم لذت بردهبود.»
او که خود مادر 3 فرزند 22، 18 و 7 ساله است، اعتقاد دارد جای فیلمهایی مثل منطقه پرواز ممنوع در سینمای ما حسابی خالی است: «چند وقت قبل حدود 100 نفر از بچهها را به موزه شهدا بردهبودم. دوست دارم آنها را با فرهنگ جهاد و شهادت آشنا کنم. اما حالا متوجه شدهام مجموع تلاشهای فرهنگی افرادی مثل من، قابل مقایسه با یک فیلم انقلابی و ارزشی مثل فیلم منطقه پرواز ممنوع نیست. وقتی این نگاه ارزشی در قالب یک فیلم نوجوانانه جذاب ارائه میشود، نهفقط در ذهنشان ماندگار میشود بلکه انگار با پوست و گوشت و خونشان آمیخته میشود.»
مادران، مخاطب خاص فیلم نوجوانانه این روزها
«این قبیل فیلمها، تاثیرش را روی مادران هم خواهد گذاشت. من معتقدم ما باید فرهنگ جهاد و شهادت را به مادران هم انتقال دهیم. این اعتقاد من است. همین حالا اگر حکم جهاد دادهشود، خود من این آمادگی را دارم که پسر 22 سالهام را به میدان بفرستم. وقتی مادران در فضاهایی مثل تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع قرار بگیرند، آمادگی روحی پیدا میکنند برای اینکه فرزندانشان را اینطور، انقلابی و آماده تربیت کنند. همه ما دعا میکنیم فرزندانمان سرباز امام زمان(عج) شوند. خب، سرباز چطور تربیت میشود؟ باید از نوجوانی، قوی و آماده بار بیاید.
ما مصداق زیبایی از این موضوع را در همین فیلم دیدیم؛ آنجا که آقامصطفی تمرینات میدانی و عملی ویژهای را برای بچهها در نظر میگیرد. واقعاً آرزو کردم کاش ما هم در گروهمان چنین مربی داشتیم که با این قبیل آموزشها و تمرینات عملی، پسران و دختران «مهدییاور» تربیت میکرد. خلاصه که ما باید از همین حالا و از نوجوانی، فرزندانمان را برای سربازی امام زمان(عج) پرورش بدهیم. ببینید، وقتی برنامه کوه میگذاریم، بعضی از مادران میگویند: وای، هوا سرده... میگویم: مگر رزمندگان ما در دفاع مقدس در سرمای کردستان نمیجنگیدند؟ مگر غواصان ما در آبهای یخ عملیات نمیکردند؟... اما کافی است همین موارد در قالب فیلم ارائه شود. حتماً همین مادران هم از آن تأثیر میپذیرند. امیدوارم فیلمهایی مثل منطقه پرواز ممنوع بیشتر ساختهشود. دعا میکنیم خداوند به سازندگان این فیلم، توان و قدرت، ایدههای خوب و خلاقیت عطا کند تا بتوانند این راه را ادامه دهند. ما هم انشاءالله پشت آنها هستیم و حمایتشان میکنیم.»
اشرفی میگوید اعضای گروه گردشگریشان در روز جمعه 15 آذر ساعت 10 صبح برای دومین بار به همراه خانواده در سینما «شکوفه» میدان «شهدا» به تماشای فیلم منطقه پرواز ممنوع رفتند. آنها یک گروه مجازی هم به نشانی ble.im/join/MWYwYjcwYj در اپلیکیشن «بله» راه انداختهاند تا هرکس که دوست دارد، بتواند با این گروه همراه شود یا با تقبل هزینه بلیط، خانوادههای کمبضاعت یا بیبضاعت را به تماشای این فیلم مهمان کند.
منبع: خبرگزاری فارس
انتهای پیام/ 900