به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، دور جدید مذاکرات آمریکا و طالبان که به تازگی در قطر از سر گرفته شده بود، هرچند برای مدت نامعلومی متوقف شده است، اما سخنگوی دفتر سیاسی طالبان در قطر اعلام کرده، موافقتهای اولیه میان دو طرف صورت گرفته و ممکن است پیش از آغاز سال جدید میلادی، توافق نامه به امضاء برسد. از سوی دیگر، اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، نیز برای چندمین بار به تعویق افتاده است و هر روز با چالشی جدید مواجه میشود.
اینک، اصلیترین سوال این است که چه ارتباطی میان طولانی شدن مدت زمان اعلام نتایج انتخابات افغانستان و گسترش بحران سیاسی در کشور از یک سو و مذاکرات صلح از سوی دیگر وجود دارد؟
برخی معتقدند آمریکا حاضر نیست به هیچ یک از خواستههای طالبان تن دهد و به همین دلیل، مذاکراتی که هم اکنون در جریان است، به نتیجه نخواهد رسید و در مقابل، آمریکا تلاش خواهد کرد تا با یارگیری به نفع اشرف غنی، فضای انتخاباتی را به نفع او مدیریت کنند، اما به نظرمی رسد که این دیدگاه، با واقعیتهای میدانی در افغانستان چندان همخوانی ندارد و بر خلاف دیدگاه فوق، هم حصول توافق میان آمریکا و طالبان در شرایط کنونی بسیار محتمل است و هم آمریکا، چندان به دنبال حفظ اشرف غنی در قدرت نیست. برای درک بهتر شرایط آمریکا در افغانستان خوب است به گزارشی که نیویورک تایمز، در تاریخ ۹ دسامبر منتشر کرده و در آن، از هزینههای دو تریلیون دلاری آمریکا در افغانستان پرده برداشته است، دقت کنیم که عملاً نشان میدهد آمریکا به رغم صرف بودجهای هنگفت، به هیچ یک از اهداف مد نظر خود دست نیافته و اکنون، وقت آن رسیده است که از هزینههای بی ثمر بیشتر در افغانستان جلوگیری شود.
به تعبیر دیگر، هرجا که جلوی ضرر گرفته شود، منفعت است. بنابراین، از حدود دو سال پیش که ترامپ، استراتژِی جدید خود در افغانستان را در قالب شش بند مهم اعلام کرد، خروج از افغانستان در دستور کار قرار گرفت و اساسا مذاکره با طالبان نیز با هدف ایجاد بسترهای خروج محترمانه از افغانستان کلید خورد. آمریکا به دنبال این است که با کاهش هزینههای خود در افغانستان، این هزینهها را بر دیگر کشورهای منطقه تحمیل و در میان آنها توزیع کند.
لیکن، آمریکا از سوی دیگر به این مطلب هم توجه دارد که وانمود کند اگر دستاوردهای آمریکا در افغانستان اندک بوده، به دلیل مشکلاتی است که در میان رهبران سیاسی و مردم افغانستان وجود دارد. آمریکا مجبور است از افغانستان خارج شود تا از افزایش هزینههای چند تریلیون دلاری خود پیشگیری کند، از سوی دیگر مجبور است برای خروج از افغانستان، با طالبان وارد تعامل شود و از جهتی دیگر، مجبور است در صورتی که طالبان، امتیازاتی برای طرف آمریکایی قائل شوند (مثلا تضمینهای لازم برای عدم تهدید منافع آمریکا از افغانستان را بدهند) به برخی از خواستههای این گروه تن دهد.
در این بین، لازم است بار دیگر تاکید کنم که برای آمریکا فرقی نمیکند که در ارگ ریاست جمهوری افغانستان، اشرف غنی حضور داشته باشد یا حامد کرزای یا ملا هبتالله. بلکه آن چه که برای آمریکا حائز اهمیت است این است که از باتلاق افغانستان، با کمترین هزینه خود را خارج کند در حالی که منافع نسبیاش نیز در منطقه و افغانستان تامین میشود. با این وصف در شرایط کنونی، هیچ ضرورتی وجود ندارد که آمریکا برای حفظ اشرف غنی در قدرت تلاش کند.
حضور طالبان در قدرت (با فرض حذف تمام جریانهای سیاسی کنونی) اگر با منافع آمریکا تعارض نداشته باشد، با هیچ مانعی از سوی آمریکاییها مواجه نخواهد شد و اکنون که یکی از خواستههای اصلی طالبان از آمریکا، در اختیار گرفتن تمام قدرت است نه مشارکت در حکومت فعلی، دور از انتظار نیست که آمریکا نیز به آن تن دهد. مضاف بر اینها، در استراتژی کنونی ترامپ در قبال افغانستان، جنگ میان طالبان و حکومت افغانستان، نقض گسترده حقوق بشر، پایمال شدن حقوق زنان، ناکامی دولت افغانستان در ایجاد یک حکومت با ثبات و یکپارچه و تمام نابه سامانیهای دیگر موجود، مسائل داخلی افغانستان است که آمریکا، هیچ مسئولیتی برای رفع این مشکلات ندارد.
در این استراتژی، ضرورتی ندارد که پس از توافق آمریکا و طالبان، چنان چه طالبان به حملات خود به حکومت کابل شدت دهند، آمریکا خود را موظف بداند که از نیروهای امنیتی افغانستان پشتیبانی کند. بلکه این خود افغانستانیها هستند که باید به یک راهکار برای عبور از مشکلات خود برسند و با یکدیگر کنار بیایند و اگر توان حل مشکلات را ندارند، این قدر با یکدیگر بجنگند که یا یک طرف مغلوب شود یا هر دو طرف خسته.
بنابراین، تصور این مطلب که آمریکا برای این که بتواند پاسخی اقناعی به افکار عمومی خود داشته باشد، به صورت مداوم، از حکومت کابل حمایت خواهد کرد، تصور اشتباهی است. آمریکا برای اقناع افکار عمومی در کشورش، کافی است که بر تضمینهای طالبان مبنی بر عدم تهدید منافع ملی آمریکا از سوی این گروه و پایان هزینههای سرسام آور جنگ در افغانستان تاکید و جنگ افغانستان پس از امضای موافقت نامه صلح با طالبان را یک جنگ داخلی میان افغانستانیها قلمداد کند.
ملاقات ژنرال میلر آمریکایی با ژنرال دوستم که هفته قبل صورت گرفت نیز بر خلاف آن چه که عدهای آن را تلاش برای جلب حمایت آقای دوستم از اشرف غنی قلمداد کردهاند، میتواند این پیام را برای اشرف غنی داشته باشد که در صورت مقاومت در برابر ترک قدرت، گزینههایی همچون دوستم که توان اعمال فشار با تکیه بر نیروی نظامی را دارند نیز دور از نظر آمریکاییها نیست.
بنابراین، آمریکا پس از توافق با طالبان، قطعا به طور رسمی نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج خواهد کرد و بخش کمی از نیروهای خود را در پوشش دیپلماتیک، حفظ خواهد کرد، اما اصراری نخواهد داشت که از تصاحب کامل قدرت توسط طالبان خودداری کند. چنان چه در این باره با طالبان به توافقی رسیده باشد، ممکن است برای ایجاد مقدمات آن، سر نخها و اسنادی از تقلب را در اختیار تیمهای مخالف اشرف غنی قرار دهد تا زمینه گسترش بحران سیاسی و افزایش نزاع و کشمکش میان جریانهای سیاسی فراهم شود.
بلبشوهای سیاسی، که در آن مخالفان اشرف غنی مانع تثبیت موقعیت او به عنوان رئیس جمهور شوند و اشرف غنی نیز به خواستههای آنان تن ندهد، بستر مناسبی برای ایجاد یک حکومت موقت خواهد بود. حکومت موقتی که میتواند زمینهساز تحویل قدرت به طالبان باشد و آمریکا نیز در افکار عمومی، متهم به پیمان شکنی با متحدان سیاسی خود نشود.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/ 900