به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، به راستی فقط باید مادر یا پدر باشی تا از عمق وجود و سویدای دل معنی دوری و فراق فرزند را فهم کنی. فقط باید مادر باشی که بتوانی شبهای متوالی خواب را از چشمهایت بستُری تا جگرگوشهات گرسنه نماند و راحت بخوابد، فقط یک مادر میداند و میفهمد که دلبندش چگونه با صدای قلبش آرام میگیرد و سر بر سینه مادر میگذارد و به خواب میرود و ماهها و سالها از پی هم این چنین میگذرد تا کودک کمکم قد میکشد و بزرگ میشود. پدر و مادر با خندههای دلبندشان شاد میشوند و از کمترین ناخوشاحوالی و یک تب ساده او دلگیر و بیتاب.
فقط یک مادر میداند پرستاری از فرزند تبدار و مریض حتی برای چند روز و چند ساعت چهها که با دل مادر نمیکند، حتی یک زمین خوردن ساده جگرگوشه، شوری در دل مادر میاندازد چه رسد به این که سالها برای بزرگ کردنش زحمتها کشیده باشد و برای شکفتن غنچه وجودش همچون باغبانی مهربان و دلسوز وجودش را به پای فرزند ریخته و قد کشیدنش را به تماشا نشسته باشد و سالها نگاه به قد و بالای فرزند، دل مادر را میهمان بهترین دلخوشیها و بهجتها کرده باشد، ولی به ناگاه پاییزی زودرس، بهار زندگی نوجوانش را نشانه گیرد و در آن باد پاییزی، مادر عاشق به فراق فرزند دچار شود، فقط باید مادر باشی تا بدانی دوری حتی چند روزه از فرزند چهها که با دل مادر نمیکند و اگر این فراق نه یک هفته و یک ماه و یک سال بلکه سالها طول بکشد آنگاه چه بر سر مادر میآورد، اما این را فقط مادران شهیدان جاویدالاثر میدانند و بس.
گرچه همه مادران عزیز و گرانقدر هستند و همچون جان عزیز و گرامی، اما مادران شهیدان به واسطه معامله با خدایشان اجری دیگر دارند و در این میان مادران شهیدانی که پس از سالها انتظار و چشم به راهی برای واگویههای دلهای پر رنج از فراق دلبندشان به پلاکی یا حتی بخشی از لباس رزم فرزندشان دلخوش کرده اند و به آن نیز دست نیافتهاند، خداوند از سر لطف و کرمش اجری مضاعف برایشان مقدر میفرماید، آخر همان پلاک یا بخشی از لباس آن فرزند دلبند که سالها به قد و بالای او نگاه کرده و دلخوش بوده، برای مادر شهید جاویدالاثر حکم پیراهن یوسف کنعان برای یعقوب دارد، این سرزمین مفتخر است به وجود عزیز مادرانی که هیچ اثری از فرزند شهیدشان به دستشان نرسیده، اما هر از گاهی به هنگامه نماز صبح یا در نیمهشبهای تنهایی سراغ لباسهایی که روزی بر تن دلبندشان بوده میروند و با آن لباسها و پیراهنها که از آن رایحه یوسف شان به مشام جان شان میرسد چه نجواهای مادرانهای دارند.
فقط باید مادر باشی تا بدانی فراق دلبند چه جانفرسا و جانسوز است، فقط باید مادر باشی که بدانی هیچ مادری، هیچوقت حتی نمیخواهد لحظهای به لباس عزا پوشیدن برای فرزندش یا فراق از جگرگوشهاش بیاندیشد، اما رسم زمانه چیز دیگری است و در این میان در دل مادران شهیدان «گمنام در زمین» و «نامدار در آسمان» غوغای دیگری است، مادران شهیدانی که پیکرشان به آغوش پدر و مادرشان بازگشته حال و هوایی دیگر دارند، چون از پس آن هجرت عارفانه و رسیدن به شهادت و لقاءالله حال و هوایی دارد، اما دلم خون است برای دل مادران آن چند هزار شهیدی که هنوز بعد از چندین سال از پایان جنگ تحمیلی ارتش بعث عراق علیه کشورمان قطعهای از لباس یا استخوان یا پلاکشان تفحص میشود و به آغوش وطن و خانوادههایشان بازمیگردند و دلخونترم برای خانوادهها و خصوصا مادران و پدرانی که پس از گذشت این همه سال هنوز هیچ نشانی از آن نامآوران بهخدارسیده به دستشان نرسیده الا رویاهای صادقهای که هر از گاهی این مادران و پدران میبینند و آنجا به وصال جگرگوشههای به عرش سفرکردهشان نائل میشوند.
انتهای پیام/ 112