گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس - علی عبدالصمدی؛ کشور ما سرشار از تاریخ و تاریخ ما سرشار از افتخارات ملی است. هشت سال دفاع مقدس بخشی از تاریخ پر افتخار معاصر کشور ماست که شاهدان عینیاش هنوز در قید حیاتاند و شاید وجودشان بهترین موقعیتی باشد که از این راویان صدیق اخبار که سرد و گرم چشیده جبهه و جنگ و جهادند، جهت تولیدات سینمایی و تلویزیونی استفاده کرد.
فیلم سینمایی ۲۳ نفر به کارگردانی مهدی جعفری و سرمایهگذاری سازمان فرهنگی رسانهای اوج روایتی است از زندگی حقیقی و واقعی بیست و سه قهرمان بزرگ. ۲۳ ابرمرد و جوانمرد که علیرغم نوجوانی راه مردی و مردانگی را طی کردند. بیست و سه نفری که در چنگال اهریمنان بعثی گرفتار شدند، ولی هرگز کم نیاوردند و مردانه ایستادگی و صبر کردند و نمونهی اعلای مقاومت و سمبل آزادگی شدند.
۲۳ نفر داستان زندگی نوجوانان ایرانی است که بازی و شادی در کوی و برزن را در دههی شصت رها کردند و خود را به جبهههای جنگ و جهاد رساندند. وجود لهجههای مختلف نمونهای از کولاژ فرهنگی است که همهی نوجوانان این حماسه را تنها با یک نیت گرد آورده و آن هم مبارزه با ستمگران بعثی بود. کودکان و نوجوانانی که میخواهند استارت تانک را بزنند، ولی کم تجربه بودنشان باعث میشود مانند ۲۳ کبوتر آزاد در قفس رژیم منحوس بعثی گرفتار آیند.
رژیم بعث به انحاء مختلف تلاش میکند تا سن آنان را از آنچه که هست کمتر نشان دهد تا با مبادلهی آن بزرگمردان نوجوان در انظار ظاهربین رسانههای اربابان غربیشان خود را بشردوست جلوه دهند، ولی هرگز ۲۳ نفر داستان ما زیر بار خفت نمیروند. آنها اعتصاب غذا میکنند و در این تصمیم اتحادی دارند که نمادی از اتحاد و همبستگی ملی ملت در دفاع از ارزشها به ویژه در زمان جنگ است. آنها را به دیدار صدام حسین نیز میبرند ولی با همین سن و سال اندک گول ظواهر را نمیخورند. ۲۳ نوجوان سمج و با غیرت حتی زیر بار آزادی نیز نمیروند و ترجیح میدهند در کنار و دوشادوش دیگر رزمندگان در زندان دیگری اسیر بمانند تا اینکه با خفت و خواری طعم آزادی و آزادگی را بچشند.
با همه اتفاقات و حوادثی که بیش از هشت سال از سر می گذرانند، بالاخره آنها جزء نخستین آزادگانیاند که به آغوش ماممیهن باز میگردند. در کش و قوس اسارت، این ۲۳ قهرمان با اسیری ایرانی به نام ملا صالح همراه میشوند که تا آخرین سکانس فیلم بیننده هنوز به او به دید یک جاسوس دو جانبه نگاه میکند که علیرغم اینکه از رژیم منحوس بعثی زخم خورده، اما جاسوسی اسرای ایرانی را میکند، اما در سکانس پایانی کارگردان زمانی که ۲۳ قهرمان را سالها بعد در خاک ایران به دیدار ملاصالح میروند، او را تبرئه میکند و نشان میدهد چه رسالت بزرگی بردوش داشته است و کمتر میدانند که این گونه قهرمانان امنیتی در دوران هشت سالهی دفاع مقدس چه وظیفهی خطیری به دوش کشیدند، آنان رسالتشان را از یاد نبردند و به هیچ قیمتی اطلاعات امنیتی کشورشان را در اختیار دشمنان قرار ندادند؛ و این در حالی است که سازمان منحوس منافقین به سادگی خود و خاکشان را فروختند و تسلیم اجانب شدند. علیرغم اینکه فیلم ۲۳ نفر نشان میدهد که این قهرمانان نه تنها به خاک میهنشان و اعتقاداتشان خیانت نکردهاند بلکه در هنگامهی نماز با خاک مقدس ایران تیمم میکنند، این است رسالت مردان بزرگ حتی اگر سن و سال چندانی نداشته باشند.
ساختن و پرداختن به زندگی چنین بزرگمردانی که در اوج نوجوانی ره مردانگی و بزرگی طی کردند همواره باید شایان تقدیر و توجه باشد. شاید استفاده از ستارگان سینمایی در فیلم میتوانست به جذابیت و گیرایی فیلم بیافزاید، اما همچنان میزانسن و دکوپاژی دیدنی دارد. سینما و تلویزیون و به طورکلی هنرهای دیداری و نمایشی بهترین و تاثیرگذارترین وسیله برای نشان دادن بزرگی و عظمت این گونه قهرمانان ملی هستند که قطعا آنها نیز بهترین الگو برای نوجوانان نسلهای بعدیاند. به امید آنکه همهی مدیومهای رسانهای از جمله تلویزیون و تئاتر و حتی بازیهای ویدیویی از زندگی چنین قهرمانان بزرگی تولیدات فاخری بسازند تا به بهترین شکل الگوی نسلهای آتی باشند.
انتهای پیام/102