گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ مهدی مقاری؛ طبع زمستان، سردی و فاصله است. فاصلهای که واسطهای میان وصالهاست، فاصلهای از زمین تا وصال آسمانیها. اما اتفاقی در روزهای ابتدایی زمستان سال ۶۳، محله قدیمی «پل حاجی پیشوا» را از فاصلهها پاک، دلهای مردمش را به هم نزدیک کرد و از حرم غیرت و مردانگی ساکنانش، سردی هوا را به فراموشی سپرد.
خبر تلخ و بهتآور بود و کوتاه «حسن، موسی و علی با هم شهید شدند!».
شهید «حسن خراسانی»، شهید «موسی مقاری» و شهید «علی ناسوتی» در سحرگاه یازدهم دی سال ۱۳۶۳ در مسیر عزیمت به مقر خود در سپاه بوکان، توسط منافقین به شهادت رسیدند.
بعید است در این محله قدیمی کسی این سه رفیق را نشناسد، سه رفیقی که نقاط مشترک فراوانی با یکدیگر داشتند تا اینکه آخرین و بزرگترین وجه اشتراکشان شهادت شد.
مسجد امام خمینی (ره)، پایگاه بسیج شهید انصاری، زمین خاکی تیم فوتبال شهید مهاجر، اراضی کشاورزی پشت قلعه پل حاجی و قلعه نو کهنک، گواهیهای زیادی از محبت، رفاقت، مردانگی، ریاضت، اعتقاد، دیانت و صلابت این سه رفیق دارند.
سه رفیقی که سردی هوای بوکان را تجربه کرده بودند، اما گرمی رفاقتشان، به سردی نگرایید و حتی چند روزی پیکر بیجانشان در لا به لای برفهای آذربایجان جا خوش کرده بود و روزی که آمدند باز هم در پیشوا برف میبارید. برف رفیق چهارم آن سه شده بود. برفی که نمادی از پاکی، سفیدی، صداقت و یکرنگی است و تبلوری از نشانههای ایمان. وقتی که تابوتهای سراسر عزت این سه رفیق روی دوش مردم ورامین و پیشوا بسان دُری غلطان به طواف آمده بود، کریستالهای سپید برف نیز از آسمان نظاره گر بودند و چونان فرشتگان آسمانی برای وداع آخر به زمین میآمدند تا این سه رفیق تنها نمانند و در منزل پایانی دنیای فانی خداحافظی ماندگار و پرمعنایی را با زمینیها به عمل آورند.
امروزه گاهگاهی برف میبارد و این سه رفیق ۳۵ سال است به بهشت رفته اند و از جوار بارگاه قدسی حضرت جعفر ابن موسی الکاظم (ع) نظارهگر ما هستند و جمعی را در فراق جانکاهشان تنها گذاشتهاند.
اینک آن برفی که آیهای از عظمت خداوند و مظهر صداقت و پاکی است کمتر میبارد، آیا این به منزله کاهش صداقتها و پاکیهاست؟ متأسفانه در جامعه امروزی شاهد نیرنگها و فریبهای پرشماری هستیم و این در تضاد دیدگاه و نظریاتی است که این سه رفیق و دیگر رفقایشان برای صیانت از آن و نهادینه کردن و صدور اندیشههای انقلابی شان راهی جبهههای غرب و جنوب کرد.
فاصله خودساخته و بسیار مسئولان با مردم و فشار عظیم وارده به هموطنان و در عمل، فاصله معنادار متولیان کشور از فرهنگ غنی و ناب ایثار و شهادت و همچنین فرهنگ بی مثال علوی و فاطمی و به فراموشی سپردن یاد و نام شهدا و بیتوجهی به خانوادههای آنان تبدیل به مسابقهای شده که برخی مسئولان در آن از یکدیگر گوی سبقت را میربایند و این یعنی فقدان اخلاص و نبود معرفت که اگر این افزون بر ۲۰۰ هزار شهید نبودند و جان شیرین خود را در طبق اخلاص نمینهادند، شما آقا و خانم مسئول! الان معلوم نبود با چه وضعیتی و در کدام کشور بودید و چه میکردید؟!
آبروی امروزمان همان خون به ناحق روی برفها ریخته امثال این سه رفیق است، پس حفظ و باورش کرده و بارورش کنیم تا در فردای قیامت مشمول شفاعت خیل شهیدان قرار گیریم.
بی شک حسن ۲۱ ساله، موسای ۱۹ ساله و علی ۱۸ ساله و ۲۰۰ هزار شهید دیگر که هر کدامشان با صفای باطنی و خلوص نیت خود، مدافع میهن و امنیت ایران سربلند شدند، آرزو و آمال فراوان و بسیاری داشتند، ولی همه آنها را فدای امنیت مردمی کردند که مسئولان امروزی باید برای رفاه و آسایش آنان، غایت اهتمام و مساعی اندیشمندانه خود را به کار بندند.
انتهای پیام/ 112