به گزارش خبرنگار دفاعپرس از قم، معلم شهید «حسن امجدی» فرزند رضا در دوم بهمن سال ۱۳۳۴ در شهر قم و در خانواده ای کارگر به دنیا آمد.
وی پس از گذراندن مقاطع تحصیلی موفق به اخذ دیپلم شد و سپس با طی دوره سپاه دانش، در سال ۱۳۵۹ فوق دیپلم تربیت بدنی را اخذ کرد و به عنوان معلم ورزش در مدارس راهنمایی قم مشغول خدمت شد.
شهید امجدی اوقات خود را بین کار، ورزش، تعلیم، تربیت و مبارزات انقلابی تقسیم کرده بود. قهرمان ورزش بود و قهرمانی را یک تکلیف میدانست نه هدف. با آغاز جنگ تحمیلی تمامی اوقات خود و بخشی از حقوقش را صرف جنگ و مسائل آن مینمود.
چهار سال پس از ازدواج راهی جبهه شد و به عنوان مسئول دسته همراه دیگر رزمندگان اسلام به دفاع از میهن اسلامی پرداخت.
سرانجام روح بلند این شهید عزیز در دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در جریان عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر بر اثر اصابت تیر مستقیم به صورت و دهان، به افلاک پر کشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد و نام نورانی اش بر تابلوی ورزشگاه شهید امجدی قم نقش بست.
شهید حسن امجدی دارنده مدال کشوری در مسابقات دومیدانی و بازیکن تیم فوتبال کیان قم بود و در آخرین سمت قبل از شهادت به عنوان معاون مدرسه راهنمایی شبانه به انجام مسئولیت تربیتی خویش مبادرت میورزید.
در بخش آغازین وصیتنامه شهید امجدی آمده است: در مکتب ما به گفته رهبر بزرگ انقلاب امام خمینی شهادت فوزی عظیم است و در آیین شهادت واژه وحشت نیست. افتخاری بزرگ و بزرگتر به این مکتب انسان ساز که هدفش ساختن انسانیت است که انسان ابزاری نیست هدفش شخصیت است که شخص نیست، هدفش رسیدن به معبود والای الله و در روی زمین حاکمیت الله میباشد.
شهید در ادامه وصیتنامه اش چنین مینویسد: اکنون بعد از سالها مبارزه در راه رسیدن به حاکمیت الله و صدها هزار شهید که گواهان زنده همیشه تاریخ بشری هستند و عصاره آن حکومت جمهوری اسلامی میباشد، به تمام آنهایی که مسئولیت پذیر هستند به عنوان قطرهای ناچیز از سیل شهیدان- که اگر لیاقت و قابل باشم و نصیبم شد- این سفارش را دارم که تلاش کنند در ساختن جامعه اسلامی که انسان در آن ابزار نیست بلکه مسئول و مختار و حاکم بر طبیعت و تکامل او مسلط شدن بر بعد حیوانیت و رشد بعد الهی میباشد و در قرآن هست (ان الله مع الصابرین- خدا با صبرپیشگان است). که در مکتب خون و شهادت حق پیروز است.
بدانید که این جنگ تمام خواهد شد از تمام آنهائی که فکر میکنند و کارشان بر اساس تفکر و منطق میباشد میخواهیم از یاران امام که همان روحانیت متعهد مبارز و بیدار که همه آنها را میشناسند با کمال قدرت حمایت کنید و گوش به فرمان خط امام و اسلام باشید که در جامعه اسلامی همه مسئول هستند.
شهید امجدی به مادر خویش چنین سفارش میکند: اگر میخواهی راحت باشم، در عزایم سفید بپوش تا دشمن احساس ضعف کند شاید برایت مشکل باشد فکر میکنم که خون یک شهید ارزش این خواهش کوچک راداشته باشد. مادر جان خدا همیشه با صبرپیشگان است خداحافظ پدر و مادر جان سفارش نمیکنم.
این شهید بزرگوار خطاب به خواهرش نیز چنین میگوید: یادم میآید بارها که به خانه شما میآمدم دلت به حال شهیدان میسوخت و گریه میکردی و به شما میگفتم که در راه اسلام انسانهای بزرگی، چون حسین سید الشهدا (ع) که مرد شهادت و عقیده و مطهریها و بهشتیها شهید شده اند دیگر من هیچ ارزشی ندارم؛ و مگر در مکتب اسلام انا لله واناالیه راجعون حاکم نیست پس با این الگوها و نمونهها برایم سیاه نپوش وگریه نکن و از تمام فرزندانت که امیدوارم انسانهای موثری برای اسلام شوند آرزوی سلامتی و پیروزی میکنم.
...تو از همه بهتر مرا میشناسی و به روحیه من آشنا هستی و یادت هست که میگفتم که زندگی یعنی انسان شدن زندگی پول نیست زندگی ساختن توشهای برای جهان بعدی که معاد و روز پاداش میباشد است. از تو نیز میخواهم سیاه نپوشی تا دشمن بداند که مکتب اسلام فرزندانی شجاع تحویل جامعه میدهد انسانهایی که به حیوانیت خود چیره شده اند.
شهید خطاب به دوست هم تیمی اش چنین سفارش میکند: بچههای تیم که مدتها با هم بودیم امیدوارم مرا حلال کنند و اگر از من بدی دیدید مرا ببخشید و جلسات را دامه دهید و تو را بخدا بیشتر احساس مسئولیت در برابرخون شهیدان بکنید و همیشه گوش بفرمان امام و روحانیت مبارز باشید. در نمازجمعه شرکت کنید و دلیل نتراشید وخود را در این نماز جمعه سیاسی شرکت دهید که نماز کارخانه انسان سازی است.
شهید حسن امجدی در وصیت خویش به همکارانش چنین مینویسد: همکاران معلم که مسئولیت انسان سازی را قبول کرده اید و راهتان راه انبیا و راه پیامبران است، تلاش کنید بسازید انسانهای مسئولیت پذیر و مکتبی بس است دیگر خود را با شعار مشغول نسازید. کمی بخون شهیدان بیشتر توجه کنید و از مسئولین آموزش و پرورش میخواهم تربیت بدنی را هر چه زودتر اصلاح کنید.
از تمام دانش آموزان و همکارانم میخواهم که اسلام را تبلیغ کنند... امتی که خواهان حکومت الله باشد، باید سختیها و گرفتاریها را تحمل کند و آماده جانفشانی و شهید دادن باشد.
شهید در پایان وصیتنامه اش سفارش میکند که بخشی از دارایی اش را به حساب کمک به جنگزدگان واریز نمایند.
انتهای پیام/