به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، «سید حسن نصرالله» دبیرکل جنبش حزبالله لبنان در مراسمی که امروز (یکشنبه) در ضاحیه بیروت به مناسبت شهادت سپهبد «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی سپاه قدس و «ابومهدی المهندس» جانشین فرمانده «الحشد الشعبی» عراق برگزار شد، سخنرانی کرد.
بر اساس گزارش شبکه «المنار»، وی گفت: امروز ما مراسم بزرگداشتی برای فرماندهای جهادی، اسلامی، جهانی و بزرگ بر پا کردهایم؛ یعنی حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه جمهوری اسلامی ایران و حاج ابومهدی المهندس نایب رئیس الحشد الشعبی عراق و شهدایی که همراه آنان بودند. طبعاً روزی که این اتفاق افتاد آغاز تاریخی جدیدی است؛ نه برای ایران بلکه برای کل منطقه.
نصرالله ادامه داد: در ابتدا اجازه بدهید که کمی از حال شخصی خودم در این خصوص بگویم، جمعه که این اتفاق افتاد حاج قاسم به هدف و آرزوی خود رسید. همیشه در یادواره شهدا گفتهام که شهادت نزد فرماندهان و شهدا هدفی شخصی است، حاج قاسم از جوانی دنبال شهادت بود. بخصوص در دوران اخیر، او و ابومهدی همیشه در میادین جنگ و در میان شلیگ گلولههای متعدد بودند.
وی تصریح کرد: بسیاری از شبها که یاد شهدا میکرد، سر در گریبان میبرد. او میگفت که از شدت شوق لقاء الله و دیدار شهداء سینهاش تنگ میشود، بسیار مشتاق پیوستن به کاروان شهدا بود.
سید حسن نصرالله سپس اعلام کرد: من از جنوب بیروت از ضاحیه به خانواده حاج قاسم و نزدیکانش و بخصوص به همسر مکرمه و فرزندانش میگویم که پدرتان نهایت آرزویش را دست یافت که هدف و عشق و آرزوی او بود.
وی ادامه داد: در خصوص ابومهدی هم همینطور است، او اخیرا به ضاحیه آمد، دیدار کردیم و در آخرین دیدار گفت که به نظر میرسد نبرد با داعش به پایان نزدیک شده و هر کس که باید شهید میشد، شهید شد. برای من دعا کن که عاقبت من هم شهادت باشد؛ به همسر و دختران گرامی او هم میگویم که با آنها همدردی میکنیم.
نصرالله گفت: در فرهنگ ایمانی ما شهادت یکی از دو امر نیک است (پیروزی یا شهادت) است. بهترین چیزی که میتوانیم به آن برسیم شهادت در راه خداست. نهایت کاری که دشمن میتواند در حق ما بکند این است که ما را بکشد و شهادت برای ما بهترین هدف است. این شهادت بزرگ و این عاقبت به خیری زیبا در مکتب امام حسین (علیه السلام) و زینب (سلام الله علیها) حاج قاسم و حاج ابومهدی و مجاهدان ایرانی و عراقی باشد.
دبیرکل حزبالله ادامه داد: امروز میخواهم از این حادثه بزرگ صحبت کنم چرا رخ داد، چرا حاج قاسم و ابومهدی شهید شدند و هدف چیست منطقه به کجا میرود و وظیفه ما چیست؟ چه رخ داد؟
وی گفت: گفتم که ما در آستانه مرحلهای کاملا جدید هستیم. حاج قاسم و همراهانشان به فرودگاه بغداد رسیدند و حاج ابومهدی منتظرشان بود. وقتی که سوار خودرو شدند لحظاتی بعد خودروهایشان با موشکهای پیشرفته از طرف هواپیماهای آمریکایی به شکلی وحشیانه هدف قرار گرفته شدند و دیدید که همه چیز نابود شد. این دو فرمانده عزیز و همراهانشان شهید شدند و پیکرشان تکه تکه شد به طوری که قابل تشخصیص از یکدیگر نبودند.
نصرالله تصریح کرد، این دو عاشق شهادت بودند، اما به نظر میرسد که بیش از این نصیبشان شد: مثل امام حسین بدون سر، مثل حضرت عباس بدون سر، مثل علی اکبر ارباً ارباً شدند، شاید خودشان فکر چنین چیزی را نمیکردند.
وی سپس گفت: دقایقی بعد وزارت دفاع آمریکا مسئولیت عملیات را بر عهده گرفت، پس از آن بیانیههایی صادر شد و کنفرانسهای خبری که وزرای خارجه و دفاع و مشاور امنیت ملی و حتی خود ترامپ برگزار کردند و گفتند که ترامپ شخصا دستور ترور حاج قاسم را داده است؛ ما امروز مقابل جنایت علنی روشنی هستیم. آنکه دستور داده، خودش میگوید من دستور دادم. کسی که اجرا کرده خودش میگوید که من اجرا کردم. وزارت خارجه و دفاع آمریکا میگوید ارتش آمریکا انجام داده است، ما در مقابل عملیات ترور مبهمی نیستیم که با عملیاتی انتحاری یا کمین یا خودرو بمبگذاری شده انجام شده باشد تا نیازمند تحقیقات باشد، ما مقابل جنایتی کاملا کاملا روشن هستیم. ترامپ دستور داده تا ارتش آمریکا این جنایت را انجام دهد و نیرویی از ارتش آن را با جزئیاتی که گفتیم انجام داده است.
نصرالله در ادامه پرسید: چرا این جنایت به شکل کاملا آشکار انجام شد؟ به شکل رسمی و عیان تا همه دنیا ببیند؟
وی در پاسخ گفت: دو مسأله است. همه تلاشهای ترور قبلی شکست خورده بود. برخی عملیاتها لو رفته بود و برخی هم هنوز در ابهام است. آخرین بارش هم در کرمان بود که کشف شد و قرار بود نزدیک به حسینیه (-ای که حاج قاسم هر سال محرم در آنجا حضور پیدا میکرد) خانهای خریداری شده و مقدار زیادی مواد منفجر در آن کار گذاشته شود و زمانیکه طبق رسم هر ساله حاج قاسم آنجا میرفت، منفجر شود، که ممکن بود چهار تا پنج هزار انسان کشته شود. برای چه؟ برای اینکه حاج قاسم را بکشند. خدا او را حفظ کرد و این نوع شهادت [آشکار]را برای او برگزید و او شایسته این نوع شهادت بود.
وی ادامه داد: مسأله دوم اقدام در این مقطع زمانی مجموعه شرایط منطقه و شکستها و پیروزیها و نتیجه نبرد کنونی بود که به تحولات اخیر عراق رسید و ما همچنین در آستانه انتخابات آمریکا هم هستیم، وقتی به این صحنه نگاه میکنیم، اهداف ترور و مسئولیت ما در قبال آن را روشن میکند.
دبیر کل حزبالله گفت: ترامپ دو سه سال بعد از به قدرت رسیدن، سیاست خارجیاش را اعلام کرد. وقتی ترامپ به نتیجه دو سه ساله اخیر نگاه میکند، چه چیزی به دست آورده؟ شکست، دستپاچگی؟ چه چیزی دارد که در سطح سیاست خارجی بخصوص در ارتباط با منطقه ما به مردم میخواهد ارائه کند؟
نصرالله سپس گفت: ترامپ از روز اول متعهد به سرنگونی نظام ایران شد. «جان بولتون» در مراسم منافقین در فرانسه اعلام کرد که جشن سال آینده در تهران خواهد بود، این سیاست جان بولتون نبود. او مشاور امنیت ملی بود که در حقیقت از سیاست دولت آمریکا سخن میگفت. کمترین چیزی که دنبالش بود تغییر رفتار ایران یا مهار این کشور و به زانو در آوردن ایران و حتی رسیدن به توافق جدید بود که شامل مسائل منطقه و قدرت موشکی ایران باشد، برای همین سیاست فشار حداکثری آغاز کردند و بر شرایط اقتصادی و سیاست گرسنه نگه داشتن مردم و اختلافات داخلی در ایران تکیه کردند، ترامپ الان نه میتواند بگوید که نظام ایران را سرنگون کردم نه ایران را به زانو در آوردم و نه به توافق جدیدی دست یافتم.
وی ادامه داد: ترامپ دنبال این بود که سران اروپایی در نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل یک دیدار با سران ایران برای او ترتیب دهند و به این هم دست نیافت و حتی دنبال یک تماس تلفنی بود که ایران به این هم پاسخ نداد؛ پس ترامپ الان به مردم خودش درباره ایران چه بگوید؟
نکته دوم؛ شکست آشکار در سوریه
نصرالله در اشاره به سوریه گفت: طرح آمریکا در سوریه تا الان شکست خورده، آخرین چیزی که رخ داد، خیانت به متحدانش بود، متحدان کُرد او در شمال شرق سوریه که نیروهایش را از آنجا عقب کشید. تعداد کمی از نیروهای آمریکا آنجا ماندند. برای چه بمانند؟ برای حمایت از کردها؟ خیر برای حفاظت از چاههای نفت در شرق سوریه، آمریکا مقداری نیرو در شرق سوریه و مقداری اندک در «تنف» نگه داشته که ان هم به توصیه اسرائیل است.
نکته سوم؛ شکست در لبنان
وی سپس اعلام کرد، همه فشارها و تحریمها و کارها و پولهایی که هزینه کردند تا افکار عمومی را علیه مقاومت تحریک کنند، شکست خورده است، بیانیه اخیر پامپئو هم دیدیم، سفرهای مکرر «دیوید ساترفیلد» معاون وزیر خارجه آمریکا به لبنان که برخی از آن رسانهای نشد و من اینجا آن را اعلام کردم و در یکی از این جلسات به سران لبنان گفت که اگر تاسیسات مقاومت در بقاع را برنچینید اسرائیل به آن حمله میکند... که البته همه این فشارها نتیجه نداد و تا الان هم به این سیاست حمله نکردهاند، چون ما پاسخ دادیم، اگر حمله شود ما بسرعت به آن پاسخ میدهیم.
نکته چهارم؛ شکست در یمن
نصرالله درباره یمن گفت، تا کنون جنگ در یمن شکست خورده، جنگ در یمن سعودی نیست فقط بلکه آمریکایی است و تا کنون هم شکست خورده است.
نکته پنجم؛ شکست در افغانستان
دبیرکل حزبالله سپس ادامه داد؛ آمریکا «خلیل زاد» را نزد طالبان میفرستد، مذاکره میکند. طالبان میخواهد به آمریکا برود، اما ترامپ جلسه را لغو میکند، اما آمریکا در افغانستان هم هیچ دستاوردی نداشته است.
نکته ششم؛ معامله قرن هم شکست خورده است
وی گفت: قرار بود این طرح بر مردم و دولتهای عربی بخصوص فلسطین تحمیل شود. این طرح به دلیل ایستادگی فلسطین شکست خورده است، ترامپ آدمی است که نه به قانون بینالمللی نه عرف بینالملل احترام میگذارد.
عراق
نصرالله ادامه داد: ترامپ میگوید نفت عراق حق ماست و باید آن را به دست بیاوریم و هزینه همه این سالها را از آن جبران کنیم. او معتقد است که در عراق دولتی و حکومتی وجود ندارد بنابراین باید بر چاههای نفت آن مسلط شود و نفت آن را ببرد. پس طرح اصلی آمریکا سیطره بر چاههای نفت عراق است. او نمیخواهد دولت و حکومتی در عراق باشد اگر هم دولتی باشد باید تابع تصمیمهای سفیر و ارتش آمریکا باشد ان هم در همه سطوح سیاسی و نظامی و غیره.
وی ادامه داد، این طرح آمریکا در عراق است، اما آمریکا تاکنون در این طرح شکست خورده است. اولا بهانه داعش از بین رفت. مردم و سران عراق و مرجعیت دینی شریف در نجف اشرف، موضع قاطعانهای گرفتند و در سریعترین زمان آن را از بین بردند.
نصرالله گفت: قاسم سلیمانی و ابومهدی دو علت اصلی در از بین بردن داعش بودند، این بهانه از دستشان خارج شد، بعد از از بین رفتن بهانه داعش، صداها از گوشه کنار عراق بلند شد که آمریکاییها از عراق بروند. آمریکا داعش را بهانه کرد که به صورت نظامی به این کشور بازگردد.
وی ادامه داد: بعد از انتخابات پارلمانی عراق، چه کسی در آن پیروز شد؟ من نمیخواهم از احزاب صحبت کنم. من از رویکرد کلی که در این انتخابات پیروز شد صحبت کنم که مخالف حضور آمریکا در عراق بود. آمریکا به آنها میگوید خط ایرانی. این توصیف دقیق نیست. توصیف دقیقش احزاب ملی گرایی است که دیکتههای آمریکا را رد میکنند. اینها دولت را تشکیل دادند و این دولت مورد رضایت آمریکا نبود و این کشور را آزار داد.
نصرالله گفت: اولا رد کرد که عراق بخشی از حمله به ایران و طرح تحریم اقتصادی علیه ایران باشد، دوما دولت عراق به ریاست عبدالمهدی طرح معامله قرن را رد کرد، سوم اینکه دولت عبدالمهدی به چین رفت و قراردادهایی به ارزش میلیاردها دلار بست که نفعش به عراق بازمیگردد. اما آمریکا دنبال این است که عراق را از طریق شرکتهای خودش تاراج کند؛ دولت عبدالمهدی مرز با سوریه را تحت کنترل گرفت و این سیاستها آمریکاییها را خیلی آزار داد؛ علاوه بر این صدهایی در پارلمان برای اخراج آمریکاییها بلند شد؛ آنها احساس کردند که دارند عراق را از دست میدهند.
وی ادامه داد، آمریکاییها اخیرا تلاش کردند عراق را وارد جنگ داخلی کنند، موضع حکیمانه مرجعیت و سران عراق مانع شد. موضع قوی گروههای مقاومت و عشایر عراق مانع این طرح آمریکا شدند. آمریکا از طریق ارتش الکترونیک خود تلاش کردند میان ملت ایران و عراق فتنه ایجاد کنند. چرا؟ چون ایران همیشه حامی عراق بوده است، آمریکاییها با عجله تلاشهای متعددی کردند عراق را از دست ندهند، در نهایت حاج قاسم و ابومهدی را ترور کردند.
دبیرکل حزبالله تصریح کرد: آمریکا در سیاست خارجی چه دستاوردی دارد؟ او در مقابل انتخابات قرار دارد، نه فقط در منطقه ما، بلکه در ونزوئلا نیز شکست خوردند، در کوبا هم هیچ چیز بدست نیاورد. در کره شمالی هم مذاکرات به نتیجه نرسیده است، در چین، در روسیه، آمریکا حتی در کشورهای متحد خود هم به دستاوردی نرسیده است.
وی گفت: آمریکاییها در هر سخنرانی درباره سه چیز صحبت میکنند؛ اول اینکه چهارصد میلیارد دلار از عربستان گرفتهند که هر بار با تمسخر و استهزار بیانش میکنند؛ دوم قراردادهای سلاح با کشورهای عربی که میگویند با دهها میلیارد دلار آن را منعقد کردهاند. ترامپ این را میگوید و برایش دست میزنند؛ سوم انتقال سفارت آمریکا به قدس. هر سه چیزی که از آن به عنوان دستاورد صحبت میکنند در منطقه ما بوده است.
نصرالله گفت، پس ترامپ و دولت آمریکا به مرحلهای جدید نیاز دارند. این آغازی آمریکایی در منطقه است، ما نبودیم که تجاوز کردیم. آنها جنگی جدید از نوعی جدید آغاز کردهاند، آنها دنبال تضعیف محور مقاومت و شکستن آن و تضعیف ایران و شکست هیبت ما و تحمیل شروط خودشان در انتخاباتها هستند؛ این اتفاق جنگ نبود، چون جنگ ماجراجویی نیاز دارد. هر کس به سخنان رئیس ستاد متشرک ارتش اسرائیل نگاه کند میبیند من چه میگویم؛ آمریکا میداند جنگ با ایران به چه معناست آنها دنبال چیزی زیر سفف جنگ هستند.
اسرائیل، حاج قاسم را خطری موجودیتی برای خود میدانست
وی سپس ادامه داد: آنها قاسم سلیمانی نقطه مرکزی محور مقاومت را زدند. آنها این مسئله را بررسی کردند، حاج قاسم چند هفته پیش پیش من بود. صحبت از آغاز سال جدید میلادی بود و من گفتم که خوشحالم آن را با نگاه کردن به روی شما آغاز میکنم، اما رسانههای آمریکایی روی شما تمرکز کردهاند و دارند زمینه فراهم میکنند. گفتم که دارند از ژنرال قاسم سلیمانی صحبت میکنند و من گفتم که آنها برای ترور شما طراحی کردهاند و حاج قاسم لبخند زد.
نصرالله تأکید کرد: آمریکاییها هرکجا در منطقه میروند مقابل خودشان حاج قاسم سلیمانی را میبینند. به سوریه میروند حاج قاسم را میبینند. در عراق در لبنان، در یمن و در افغانستان و در هر جایی مرتبط با محور مقاومت، مقابلشان حاج قاسم سلیمانی را میبینند، اسرائیل قاسم سلیمانی را خطرناکترین مرد مقابل خود میدید. حاج قاسم را خطر موجودیتی برای خود میدانست، اما جرأت ترور او را نداشت، در سوریه میتوانست این کار را بکند، اما جرأت نداشت و از آمریکا خواست این کار را انجام دهد.
دبیرکل در ادامه حزبالله گفت: برای همین او را ترور کردند و آشکارا کشتند. نه برای اینکه تبلیغات کنند بلکه برای این علنی کشتند که نیاز به موضوعات تبلیغاتی، روحی و روانی داشتند. آنها از طریق این ترور، تلاش میکنند نیروهای مقاومت در عراق دچار سستی شوند و ما بین عراق و ایران اختلاف ایجاد کنند، لازم است اهداف ترور را بشناسیم. آنها حتی به نفت سوریه و لبنان هم طمع دارند. به نفت و گاز و آب و منابع این کشورها طمع دارند. هماکنون دو طرح مقابل هم وجود دارد، طرح اول طرح سلطهجویانه آمریکا و اسرائیل است و دوم طرح مقاومت و استقلال و حاکمیت و آزادی و مقدسات امت ماست. این دو طرح اکنون در حال نبرد هستند.
نصرالله پرسید: هدف ترور چیست و مسئولیت ما چیست؟ یکی از بزرگترین ژنرالها و افتخارات ایرانی ترور شد. آمریکا آن را علنا ترور کرد که بگوید من چنین جنایتی کردیم. مقابله با این ترور از همان شب شروع شد. بیانیه رهبر انقلاب اسلامی و دولت و مراجع و نیروهای مسلح روشن است. مردم هم که خودجوش به خیابان آمدند و تشییع امروز در شهرهای اهواز و مشهد را دیدید. پامپئو روی موضع مردم ایران تکیه کرده بود؛ امروز میگویم که به مشاورانت گوش نکن. تلویزیون را نگاه کن که در اهواز و مشهد امروز چه دیدی و فردا در تهران و پس فردا در کرمان چه خواهی دید ایران گامهای هجومی را برخواهد داشت و این را خواهید دید؛ شما دیدید که در هدف اول با حضور مردم و سران ایران شکست خوردید.
نمایندگان پارلمان عراق طرح خروج نیروهای آمریکایی را تصویب کنند
دبیرکل حزبالله در برگشتی به موضوع عراق اعلام کرد: آنها میخواستند با این ترور الحشد الشعبی را متزلزل کنند. میخواستند عراق را وارد ضعفی داخلی کنند که بقیه احزاب و نیروها حساب کار دستشان بیاید. تبلیغ کردند که جوی پر از ارعاب ایجاد کنند که همه بترسند. اما پاسخ عراق از تشییع شهدا شروع شد.
وی افزود: آنچه آمریکاییها در سالهای اخیر رویش تکیه کرده بودند این بود که بین ایران و عراق اختلافات ایجاد کنند. نتیجه چه شد؟ تشییع شهدای ایرانی و عراق در بغداد، کاظمین، نجف و کربلا. این وفای مردم عراق بود. مرجعیت، احزاب، مسئولان رسمی نخست وزیر احزاب پارلمان شرکت کردند و همه خواستار خروج آمریکا از عراق شدند. این تحرک مردمی از جمعه تا امروز معنایش این است که خیاط در کوزه افتاده، امروز هم همه نگاهشان به جلسه امروز پارلمان است.
نصرالله گفت: نخستوزیر یادداشتی قرائت میکند که خواستار اخراج نیروهای آمریکایی میشود. قطعا ما طی روزها و شبهای آینده خواهیم دید که آمریکا همه نیروهای شیطانیاش را به کار میگیرد که عراق را تحت فشار قرار بدهد. امید ما به نمایندگان پارلمان عراق است که قانون اخراج نیروهای امریکایی را تصویب کند. اگر در پارلمان این هدف محقق نشود من اینجا به شما اعلام میکنم، من عراقیها را میشناسم؛ مبارزان باشرف حسینی و فرزندان عباس (علیه السلام) نمیگذارند یک سرباز آمریکای در عراق باقی بماند، کمترین پاسخ به شهادت حاج قاسم و ابومهدی، اخراج نیروهای آمریکایی از عراق و آزادسازی جدید این کشور از اشغالگری آمریکاست.
دبیرکل حزبالله ادامه داد، آمریکاییها حاج قاسم و ابومهدی را ترور کردند که عراق را از دست ندهند، اما آنها با این کار عراق را از دست خواهند داد و این با مقاومت و اراده مجاهدان و مردم محقق میشود، حاج قاسم و ابومهدی و رفقایشان عاملی مهم در آزادسازی عراق از تروریسم بود و خون آنان سبب آزادی دوم از اشغالگری آمریکا خواهند بود.
نصرالله درباره سوریه هم گفت: در سوریه باید به سمت پیروزی نهایی حرکت کنیم، هیچ کس نباید از ترور حاج قاسم احساس ضعف کند. این مسئلهای طبیعی است.
وی در خصوص یمن نیز اعلام کرد: در یمن هم یمنیها باید با شجاعت و با همان اعتماد به نفسی که میجنگیدند باید حرکت را ادامه بدهند.
نصرالله گفت: یکی از هدفهای ترامپ، ایجاد ارعاب در میان همه ماست و میگویند که لیست ترور ادامه دارد، هدف این است که بقیه بترسند. اولین پاسخ مقاومت این است؛ فرماندهی مقاومت و اعضای ان هدف اصلی و نبرد اصلی خود را حفظ میکنند و نمیترسند و حتی دستپاچه همه نخواهند شد. از نظر معنوی نیز شهادت این دو برادر انگیزهای خواهد شد که ما محکمتر به سوی اهداف حرکت کنیم. این حادثه (ترور) سطح شکست و عصبانیت و تلاش آمریکا را نشان داد که روی به گزینهای احمقانه آورده است. ما خون و پرچم و اهداف او را بر دوش میگیریم و با عزم و ایمان و عشق لقاء الله مثل عشق قاسم سلیمانی، به حرکت خود ادامه میدهیم. کسانی که ما را به ترور و مرگ تهدید میکنند، تاریخ را به آنان یادآوری میکنیم. ما پاسخ میدهیم که یا «ابن طلقاء» آیا تو ما را از مرگ میترسانی؟ ما یا پیروز میشویم یا به شهادت میرسیم. منطقه به وضعی متفاوت میرود. شهادت حاج قاسم نباید به ضعف یا سستی در برنامهای منتهی شود که آن را پیش میبرد؛ همینطور شهادت ابومهدی...
نکته آخر؛ قصاص عادلانه
وی سپس خوستار قصاص عادلانه شد و در توضیح آن گفت: قصاص عادلانه به چه معناست؟ یعنی آنکه معلوم است این جنایت را چه کسی آن را انجام داده، من نمیخواهم از منطق انتقام صحبت کنم، مسأله حاج قاسم متفاوت است. حتی اگر آمریکا شخصیت دیگری از ایران را زده بود یا تأسیساتی را در ایران زده بود میشد گفت که این به ایران مربوط است و از این حرفها؛ اما قاسم سلیمانی فقط متعلق به ایران نیست. قاسم سلیمانی یعنی ایران، لبنان، سوریه، لبنان، افغانستان. قاسم سلیمانی یعنی کل امت [اسلامی].
نصرالله ادامه داد: ایران میداند که چطور پاسخ دهد، اما این مسئولیت ما را کم نمیکند؛ امروز اعلام میکنم که ایران چیزی از شما گروههای مقاومت نمیخواهد و نمیگوید چه کنید یا چه نکنید. اراده مسئولانش مشخص است، گروههای مقاومت باید تصمیم بگیرند که با این حادثه چطور برخورد خواهند کرد، هر کس تصمیم بگیرد که چطور انتقام بگیرد... ایران از دوستان و متحدان و از کسانی که در کنار آنها ایستاد و از آنان در چهل سال گذشته حمایت کرده، چیزی نخواسته است. امروز ایران در عزا است، چون بزرگترین افتخارات و بزرگترین ژنرالهای خود را از دست داده، اما از ما چیزی نخواسته است.
وی در ادامه تصریح کرد: وظیفه ما چیست؟ اینکه صرفا تسلیت بگوییم؟ مسأله، مسأله محور مقاومت است که باید دستاوردهایی کسب کند؛ ما باید همه برای قصاص عادلانه حرکت کنیم. قصاص عادلانه چیست؟ شفاف باشم. ممکن است برخی بگویند که قصاص عادلانه این است که شخصیتی در حد حاج قاسم [کشته شود]. چه کسی معادل حاج قاسم است؟ وزیر دفاع آمریکا؟ رئیس ستاد مشترک یا رئیس مقر فرماندهی آمریکا در خاورمیانه؟ اینها هیچ کدام در حد این دو شهید نیستند. کشف حاج قاسم معادل سر دونالد ترامپ و همه ژنرالهای آمریکاست؛ قصاص عادلانه کل موجودیت (ارتش) آمریکا در منطقه است؛ پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در منطقه تقاص عادلانه خون حاج قاسم و ابومهدی است.
وی تأکید کرد: پایگاههای نظامی و کشتیهای جنگی و کل سربازهای آمریکا در منطقه معادل قصاص عادلانه است. ارتش آمریکاست که آنان را کشته و ارتش آمریکا باید تاوان دهد.
دبیرکل حزبالله سپس اعلام کرد: منظور ما مردم و شهروندان آمریکایی نیست. در منطقه شهروندان، خبرنگاران یا آمریکاییهای دیگر نیست. اما اعلام میکنیم، نبرد و قصاص عادلانه برای کسانی که این ترور را اجرا کردند در قالب این تعریف قرار میگیرند، به نظر من و به مسئولیت شخصی خودم... برخی میگویند سید موضوع را بزرگ میکند، خیر من حجم طبیعی آن را بیان میکنم؛ اگر ترور حاج قاسم و ابومهدی بدون مجازات رد شود، خیلی خطرناک است. برای کل مقاومت و اعضای آن و مسئله فلسطین و قدس و کل منطقه بد خواهد بود.
وی ادامه داد: به دشمن میگویم هر کاری میخواهی بکن و انتهایش این است که جان ما را بگیری..، اما اینکه بخواهی مقدسات ما را بگیری و حریم امت و مقدساتش را بشکنی، خیر اجازه نخواهیم داد؛ اما اگر ملت و اعضای مقاومت اراده کنند و پاسخ بدهند آمریکاییها ترسان و لرزان و مرعوب شده از منطقه خارج خواهند شد و شهادتطلبان بیش از گذشته برای این هدف تلاش خواهند کرد، مجاهدان و مبارزانی که قبلا آمریکا را از منطقه خارج کردند اندک بودند، اما امروز در حد گروه و مردم و ارتشها هستند و امکانات زیادی دارند. پس اگر همه اینها تلاش کنند نتیجه چه خواهد شد؟
نصرالله سپس گفت: وقتی تابوت افسران و سربازان آمریکایی که عمودی به منطقه آمدهاند، افقی بازگردند ترامپ خواهد فهمید چه کرده و انتخابات را هم خواهد باخت؛ اراده و هدف ما در محور مقاومت باید این باشد. پاسخ به خون قاسم سلیمانی و ابومهدی اخراج کل نیروهای آمریکایی از منطقه ما باید باشد؛ این هدف ان شاءالله محقق خواهد شد و قدس و فلسطین نیز آزاد خواهد شد. وقتی آمریکا از منطقه خارج شود این صهیونیستها لباسهایشان را در چمدانهایشان خواهند گذاشت و آنگاه دیگر نیازی به نبرد با اسرائیل هم نخواهد بود. خاتمه کلامم با ترامپ نادان است که نمیداند چه کار کرده است؛ آمریکا که از منطقه برود، آزادسازی قدس در تیررس قرار خواهد گرفت.
وی سپس تصریح کرد: من از ادبیات حضرت زینب استفاده میکنم؛ ترامپ و آمریکاییها! خون چه کسی را ریختید و جگر چه کسی را سوزاندید؟ امروز قصاص عادلانه خون حاج قاسم سلیمانی، همان قصاص عادلانه برای عماد مغنیه و سید عباس الموسوی و راغب حرب و مصطفی بدرالدین و ابومهدی المهندس و همه شهدای مقاومت خواهد بود.
نصرالله در پایان گفت: ما در موضع احساسی نیستیم، من شخصا به حاج قاسم غبطه میخورم، من از این بابت ناراحت نیستم، نه ترسانیم نه خشمگین هستیم. ما میگوییم این خون بزرگ فرصتی بزرگ برای خلاص شدن از استعمار و استکبار و اشغالگران است، با این خون و خون شهدا و عزیزانمان راه مقاومت را ادامه میدهیم و ان شاء الله در نهایت پیروز خواهیم شد.
انتهای پیام/341