سروده‌هایی در وصف سردار دل‌ها؛

کشورم پر شده از داغ «سلیمانی»هاست

«محمد غفاری» و «سید جواد میرصفی» از شاعران جوان آیینی استان قم در رثای سردار شهید قاسم سلیمانی اشعاری را سروده‌اند.
کد خبر: ۳۷۸۲۲۸
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۷:۳۱ - 06January 2020

کشورم پر شده از داغ «سلیمانی» هاستبه گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از قم، محمد غفاری در وصف شهادت سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی چنین سروده است:

زخم، ارثی است که در سینه ایرانی‌هاست
کشورم پرشده از داغ سلیمانی‌هاست

کشورم تلخ‌ترین حادثه‌ها را دیده است
پای این سرو کهن، خون جوان باریده است

چقدر لاله که در خانه اجدادی ماست
پشت هر مرثیه‌ای غیرت و آزادی ماست

باز ابری است هوا تا که ببارند همه
سوگواران غم رفتن یارند همه

آه ما سوخته جانان به اثر نزدیک است
روز خون‌خواهی و جبران چقدر نزدیک است

مرد میدان خطر رفت، ولی هست هنوز
و چه غم؟ مالک اگر رفت، علی هست هنوز

که به یک‌گوشه نگاهش همه جان می‌گیریم
انتقام از همه‌شب زدگان می‌گیریم

همه اوییم اینجا و من و مایی نمی‌جوییم
سید محمدجواد میرصفی دیگر شاعر جوان نیز سروده‌ای در رثای سردار شهید دارد که در ذیل آمده است:

سراپا شوق محضیم و تقلایی نمی‌جوییم
که سر را سوی او پی کرده و پایی نمی‌جوییم

زلال روح آیینه به خودرنگی نمی‌گیرد
همه اوییم اینجا و من و مایی نمی‌جوییم

سبوی ماست لبریز از بیابان عطش ساقی
که ما، چون خون‌دل آب گوارایی نمی‌جوییم

خریداریم ناز اشک را، ما را عزایی نیست
به‌جز از آستین خود تسلایی نمی‌جوییم

نوای بینوایان را که دارد می‌زند فریاد؟
به‌جز حلق بریده روی نی، نایی نمی‌جوییم

غلاف آزرده است از ما دمادم برق شمشیریم
چنان مختار‌ها روز مبادایی نمی‌جوییم

زبان ما سر سرخ ست و هنگام رجز خواندن
به‌جز با تیغ از دشمن تبرایی نمی‌جوییم

به ما آموخت کهنه پیرهن شرم تعلق را
کفن از بوریا کردیم و دیبایی نمی‌جوییم

جمیلا! لحظه در خون تپیدن مرغ بسمل را
که ما زیباتر از این لحظه زیبایی نمی‌جوییم

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها