گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ سید محمدجواد میرخانی؛ خداوند در دو جا به بندگانش میخندد؛ یکی زمانی که همه دست به دست هم میدهند تا کسی را ذلیل کنند و خدا نمیخواهد؛ و یکی دیگر، زمانی که همه دست به دست هم میدهند تا کسی را عزیز کنند و خدا نمیخواهد.
این روزها، مردم کشور ما این حدیث قدسی را به چشم میبینند؛ چراکه خیلیها، چه داخلی و چه خارجی، میخواستند «حاجقاسم» را تخریب کنند؛ اما روزبهروز خداوند به او عزت داد و چه عزتی بالاتر از اینکه، خدا خریدار بنده خود باشد؛ آری! شهادت «هنر مردان خداست» و «حاجقاسم» خدایی بود که امروز اینگونه پروردگار متعال به او عزت داد و به نظاره بندگانش نشست و بهحال کسانی که میخواستند «حاجقاسم» را به خیال خودشان ذلیل کنند، خندید.
خداوند «حاجقاسم» را خرید و حکم بازنشستگیاش را خودش امضاء کرد؛ چراکه «پایان مأموریت بسیجی، شهادت است» و وقتی وی بهسوی معبود خود پر کشید، بدخواهانش فکر میکردند که دیگر کار «جبهه مقاومت» تمام است؛ اما بدبختها نمیدانستند که «وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللَّهُ، وَ اللَّهُ خَیرُالماکِرینَ»؛ برای همین بود که وقتی امامخامنهای (مدظلهالعالی) بهمناسبت شهادت «مالک اشتر» خود، پیام صادر کردند، فرمودند: «...همه دوستان و نیز همه دشمنان بدانند [که] خط جهاد مقاومت، با انگیزه مضاعف ادامه خواهد یافت و پیروزی قطعی در انتظار مجاهدان این راه مبارک است...».
آری! ایران اسلامی، این روزها شاهد عزتی است که خداوند به بندگان مخلصش میدهد؛ نه آن عزتی که معاویهصفتها با هزار دروغ و فریب، برای بهدست آوردن پست و مقامهای دنیوی، میخواهند بهدست آورند تا شکمهای خود را از مال حرام پر کنند.
ایران اسلامی، این روزها شاهد عزتی است که یک ملت را به خروش وا داشته و دلهای آنها را بیش از گذشته بههم نزدیک کرده است؛ این روزها دیگر نه از جناح چپ و راست خبری است و نه از اختلافات اعتقادی و سیاسی؛ بلکه وقتی در خیابانهای شهرها قدم میگذاری، خواهی دید که درِ هر مغازهای، سر هر کوچهای، پشت شیشه هر ماشینی و هر جای دیگری، عکس یکنفر نصب شده است و آن یکنفر، کسی نیست جز؛ «سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی». قطعا دولت تروریست آمریکا فکر نمیکرد که وقتی «حاجقاسم» را ترور میکند، اقیانوس بیکران ملت قدرشناس ایران اسلامی، شکل میگیرد و خواهان «انتقام سخت» از آنها میشود؛ اما دید که نهتنها مردم ایران بلکه تمام ملتهای آزاده جهان، از خون سردار قلبهایشان کوتاه نمیآیند.
اقیانوس بیکران ملت ایران، ابتدا از خوزستان، همانجایی که خاک پاکش به خون هزاران نفر از شهدای والامقام هشت سال دفاع مقدس متبرک شده است، شکل گرفت و سپس به مشهد مقدس و حرم ولی نعمت مردم یعنی امام رضا (ع) سرایت کرد و بعد از آن خیابانهای تهران را درنوردید و سپس نیز به مهد نهضت انقلاب اسلامی یعنی «قم» رسید؛ همانجایی که «حاجقاسم» چند روز قبل از شهادتش رفته بود تا از کریمه اهل بیت، حضرت معصومه (س) مدد بگیرد و کسی چه میداند، شاید شهادتش در این زیارت امضاء و عاقبت بهخیر شد.
وقتی میلیونها نفر در استقبال از پیکرهای مطهر شهید «قاسم سلیمانی»، شهید «ابومهدی المهندس» و همرزمانشان در شهرهای «اهواز» و «مشهد» به خیابانها آمدند، پیشبینیها این بود که قطعا استقبال گستردهای نیز در خیابانهای تهران صورت میگیرد؛ اما نه در این حد که مردم آمدند! چراکه ایستگاههای مترو در سطح شهر آنقدر مملو از جمعیت بود که در خیابانها، جمعیت عظیمی ایستاده بودند تا به روشی دیگر خود را به خیابان انقلاب برسانند و ساکنان تهران میدانند که این اتفاق در این شهر، بیسابقه است.
با وجود اینکه روزهای قبل اعلام کرده بودند که مراسم استقبال از پیکرهای مطهر شهدای مقاومت پس از اقامه نماز توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی در دانشگاه تهران به سمت میدان آزادی برگزار میشود؛ از دقایق اولیه صبح، مردم از میعادگاههایی نظیر میدان شهدا و میدان امام حسین (ع) با پای پیاده، رهسپار خیابان انقلاب شدند و بهجرأت میتوان گفت که بعد از مراسم تشییع امام خمینی (ره)، این بزرگترین مراسم تشییع در تاریخ ایران بود.
در همین راستا، خبرنگار دفاعپرس نیز از میدان امام حسین (ع) با مردم همراه شد تا این حماسه را روایت کند؛ بنابراین در ادامه، ماحصل این گزارش را میخوانید.
همراه با مردم از میدان شهدا به سمت میدان امام حسین (ع) که پرچمهای قرمز و عکسهای شهید قاسم سلیمانی و امام خامنهای را در دست داشتند، حرکت میکنم. وقتی به جمعیت از میدان امام حسین (ع) وارد خیابان انقلاب شد، اینجا بود که شعارها آغاز و فریادهای «مرگبر آمریکا»، «مرگبر اسرائیل»، «انتقام، انتقام» و «حاج قاسم، حاج قاسم، راهت ادامه دارد» طنینانداز میشود.
اهالی تهران همه میدانند که دستفروشهای زیادی در طول شبانهروز، در میدان امام حسین (ع) مشغول کسبوکار هستند؛ اما از پیام تسلیتی که در پاتوق همیشگی آنها نصب شده است، میشود فهمید که آنها هم کسبوکار خود را رها کرده و به خیل عظیم مردم پیوستهاند، پیامی که در آن از طرف «بساطیهای میدان امام حسین (ع)»، شهادت «حاجقاسم» و همرزمانش، تسلیت و تبریک گفته شده است.
شعارهایی که در مسیر سر داده میشود، حکایت از خشم بسیار زیاد مردم از آمریکای جنایتکار دارد و با توجه بهاینکه مسیر از میدان فردوسی تا دانشگاه تهران و از آنجا بهسمت میدان آزادی اعلام شده بود؛ بنابراین بلندگو و مداحی، حدفاصل میدان امام حسین (ع) تا میدان فردوسی کمتر مشاهده میشود و این مردم هستند که خودشان آتش به اختیار، مداحی میکنند و شعارهای انقلابی و ضدآمریکایی سر میدهند که در این راستا، نوجوانان و جوانان، سرآمد و پیشتاز هستند.
روی پل «روشندلان» مملو از جمعیت مردمی است که در میان آنها همهجور افراد دیده میشوند؛ از چادری گرفته، تا مانتویی و مردهایی که برخی ریش دارند و برخی هم ریش ندارند؛ البته که این مقایسهها، طراز خوبی برای سنجیدن ایمان افراد نیست و یکی از رموز محبوبیت «حاجقاسم» هم همین است؛ چراکه درباره افراد، زود قضاوت نمیکرد و همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند، افراد را صرفا بهخاطر نقص کوچکی که ممکن است در ظاهرشان وجود داشته باشد، طرد نمیکرد.
بر تعداد جمعیت همچنان افزوده میشود، بهطوریکه مردم روی پل عابر پیادهای که مقابل ایستگاه مترو «دروازه دولت» قرار دارد، از حیرت حضور گسترده ملت، ایستادهاند و از این شکوه و عظمت با تلفنهای همراه خود عکس میگیرند و عکاسهای حرفهای هم که همیشه اینگونه مکانها را برای عکاسی خود انتخاب میکنند.
جلوتر یک نانوایی، «آتش به اختیار» به مردم نان رایگان میدهد و میدان فردوسی هم که دیگر، جایی برای سوزن انداختن نیست؛ مردم بهصورت هماهنگ پرچمهای کوچک سیاه که عقبتر پخش شده بود را تکان میدهند تا صحنهای حماسی خلق شود. از نکات قابل توجه در مسیر، پرچمهای افغانستان، لشکر فاطمیون و نیز پرچم عراق است که من را یاد بخشی از بیانات امام خامنهای (مدظلهالعالی) در پیامی که بهمناسبت شهادت «حاجقاسم» و همرزمانش صادر کردند، میاندازد؛ همانجایی که فرمودهاند: «...شهید سلیمانی چهره بینالمللی مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه اویند...».
همچنان با مردم همقدم هستم که پیرمردی را میبینم که روی پل «کالج» گوشهای نشسته است و عصای خود را به پایش تکیه داده است؛ وی پلاکارادی در دست دارد که روی آن نوشته است: «ما انتقام نگیریم، آرام نمیشویم...»؛ بهعنوان اولین نفر با او همکلام میشوم تا بدانم که پیامش به سیاستمداران آمریکایی چیست؟ میگوید: «سیاستمداران آمریکایی نباید خودشان را خسته کنند؛ چراکه ملت ایران یکپارچه در کنار هم هستند و در دهان آنها میزنند و انتقام از آمریکا هم باید، انتقامی در حد و اندازه شهید حاج قاسم سلیمانی باشد» وی همچنین میگوید که «امروز این جمعیت نشان داد که مردم چقدر سردار شهید «قاسم سلیمانی» را دوست دارند و دنبالهرو راه وی هستند».
چهارراه ولی عصر (عج) در خیابان انقلاب، همیشه شاهد حماسههای مردم در حادثههای انقلاب است؛ از راهپیماییهای ۲۲ بهمن گرفته تا راهپیماییهای روز قدس و حماسه پرشور ۹ دی و امروز هم که دیگر در این چهارراه غوغایی هست که نگو و نپرس! ازدحام شدید جمعیت، خبر از این میدهد که جلوتر نمیشود رفت و عدهای نیز به مردم توصیه میکنند که جلوتر نروید؛ چراکه ازدحام جمعیت بسیار زیاد است؛ راست میگویند؛ فشار جمعیت، موجب شده است تا نردههای خیابان طاقت نیاورند و بشکنند.
جوانی را دیدم که تابلویی در دست دارد که روی آن خطاب به امام خامنهای (مدظلهالعالی)، نوشته است «آقا جان! از شما به یک اشاره»؛ به نظر میرسد که حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد؛ بنابراین با وی همکلام میشوم و درباره جملهای که در دست گرفته، از وی میپرسم که در پاسخ، خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی میگوید: «آقاجان! رزمندگان شما آماده رزم هستند؛ چنانچه دستور بدهند، جان و خانواده خود را فدای ایشان خواهیم کرد» وی همچنین از برخی از دولتمردان نیز گلایه داشت؛ چراکه گفت: «برخی دولتمردان دیگر تا کجا میخواهند رویه غلط خود را ادامه دهند، شهادت حاجقاسم، نتیجه FATF است؛ بهخاطر اینکه برخی مسئولان سست عمل کردند و زیر پرچم آمریکا و اروپا سینه زدند؛ آنها باید زیر پرچم ولایت بیایند تا مردم با آنها باشند».
جلوتر از چهارراه ولی عصر (عج)، «حاج احمد علمایی» را دیدم؛ «حاجاحمد» مسئول سبک رزمانتظاران حضرت مهدی (عج) همراه با شاگردانش، همیشه پای ثابت میدانهای اقتدار انقلاب اسلامی هستند؛ یادش بخیر! سالها قبل «حاجاحمد» در رژه بسیجیها مقابل امام خامنهای، چنان باقدرت حرکات رزمی را مقابل ایشان اجرا میکرد که یک لحظه لبخند غرور روی لبهای آقا نقش بست؛ به رسم ادب شاگرد و استادی، به وی ادای احترام میکنم؛ «حاجاحمد» هیچوقت روی من را برای مصاحبه زمین نمیزند و امروز هم با من، پس از احوالپرسی، همکلام شد؛ «حاجاحمد» گفت: «پیام حزبالله به سیاستمداران آمریکایی، این است که پایان راه فرا نرسیده است؛ چرا که همیشه حق مقابل باطل پیروز بوده است».
حضور اقشار مختلف مردم در خیابان انقلاب، من را یاد دوران دفاع مقدس میاندازد؛ از زنان گرفته، تا امدادگران، روحانیت، نوجوانان، جوانان، ارتشیها، سپاهیها و...؛ چراکه همواره در طول تاریخ انقلاب اسلامی، وحدت مردم و حضور همه اقشار جامعه بوده که ما را به پیروزی رسانده است؛ یک جوان روحانی را در میان جمعیت میبینم که روی عمامه سفید خود پیشانیبند قرمزی بسته است؛ پیشانیبندی که روی آن نوشته شده است: «یا منتقم»؛ یعنی اینکه او هم مانند همه مردم، خواستار «انتقام سخت» است؛ وقتی با او همکلام میشوم، میگوید که «همیشه باحضور مردم، همه چیز تمام میشود و آمریکاییها با این حضور گسترده، پاسخ خود را دریافت کردهاند؛ چراکه مردم با حضور امروز خود، نشان دادند که مانند گذشته، آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند و از این به بعد هم در همه میدانهای انقلاب اسلامی حضور دارند و مسیر آرمانهای خود را باقدرت ادامه میدهند».
در میان جمعیت انبوهی که به خیابان انقلاب آمدهاند؛ گروهی از جوانان به نشان عزاداری «دمّام» میزنند و جمعیت زیادی نیز، در حالی که پرچمهای قرمز در دست و پیشانیبندهای «یا منتقم» بر سر دارند، صحنهای حماسی را رقم زدهاند.
آری! اینها تنها گوشهای از جبهه جهانی مقاومت بود که در خیابانها تهران به وداع فرمانده خود آمده بودند و همگی بر روی انتقام سخت، تأکید داشتند. آری! محبوبیت و عزتی که خدا به «حاج قاسم» داد را نباید فراموش کرد؛ چراکه وی پای عهد و پیمان خود ایستاد. آری! باید انقام او را گرفت.
انتهای پیام/ 113