به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاعپرس، «سیدعبدالله جلاعم» درگفتوگویی پیرامون یکی از شهدای مقاومت نابرابر مردم یمن در مقابل ائتلاف سعودی است که توانست با دست خالی جبهه مقابل را با همه تجهیزات و پشتیبانیهای غربیاش به زانو درآورد، پرداخت که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
شهید «سیدعلی راشد» اهل کدام منطقه یمن بودند؟
سیدعلی راشد متولد سال ۱۹۸۹ روستای «نهم» شهر صنعا پایتخت یمن است. «نهم» روستا یا به تعبیری شهری است که به کشاورزی شهرت دارد و خاک این شهر برای کشاورزی بسیار مرغوب است. از این رو منبع اصلی اکثر خانوادهها در این شهر کشاورزی است. شهید راشد علاوه بر کار کشاورزی و کمک به مایحتاج خانه، اهل درس و علم هم بود. ایشان در دانشگاه شیمی صنعا رشته مهندسی شیمی تحصیل میکرد. خانواده شهید راشد از خانوادههایی بود که در سال ۲۰۰۰ از دین زیدی به شیعه دوازده امامیگرویدند. من و سیدعلی راشد در جنبش مستقبل العداله با هم همکار بودیم. ایشان از دوستان خوب و صمیمی من بود.
چطور شد که شیعه اثنی عشری شدند؟
سیدعلی همواره به دنبال علم و مطالعه و آگاهی بود. به دنبال حقیقت خلقت میگشت. کتاب میخواند و دائم در پی یافتن پاسخ سؤالاتش بود. ایشان تحت تأثیر شخصیتهایی، چون امام خمینی (ره)، امام خامنهای و سیدحسن نصرالله بود. برادرانش هم شیعه بودند و این امر به عزم و اراده سیدعلی کمک کرد. متأسفانه ما در فضای پیچیدهای زندگی کردیم. مدارسمان مدارس وهابی بود. کتابهایی که تدریس میشد حقایق دینی را بیان نمیکرد.
متأسفانه حتی دوستان من و شهید راشد که با هم رفاقت هم داشتیم به القاعده پیوستند. مدارس خالی بود و رهبری در یمن وجود نداشت تا با تبعیت از ایشان بتوان راه صحیح را انتخاب کرد و ما به برکت خون شهدایی نظیر شیخ فواد و هیئت امنای تنظیم انصارالحجج و الگوگیری از امام خامنهای و سیدحسن نصرالله و مطالعه کتابهایی در این زمینه راه را شناختیم و آگاه شدیم. البته وضعیت بعد از سال ۲۰۱۱ بهتر از قبل شد. اگر میدانستند شیعه هستیم و به اهل بیت ارادت داریم، مشکلاتی را برای ما به وجود میآوردند.
شهید «سیدعلی راشد» چگونه با شخصیتهایی مانند حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی آشنا شد؟
درست است که ایشان در روستا زندگی میکرد، اما او علیرغم کارهای روزمرهای که بر عهده داشت به دنبال علم و آگاهی بود. ایشان به سختی توانست به مدرسهاش که فاصله زیادی تا روستای «نهم» داشت برود و به دانشگاه راه پیدا کند. راشد ارادت زیادی به اهل بیت (ع) داشت برای همین حسینیهای را برای برگزاری مجالس و هیئتهای مذهبی به راه انداخته بود.
شهید راشد به دنبال حق و حقیقت بود از این رو در راه پیدا کردن مسیر حق با شخصیتهایی نظیر امام خامنهای و سیدحسن نصرالله آشنا شد.
در جنگ ۳۳ روزه لبنان عکسهای سیدحسن نصرالله در یمن منتشر و بر سردر همه مغازهها و ماشینها نصب شد. مردم اخبار آن فتح بزرگ را پیگیری میکردند تا بدانند چه کسانی توانستند در مقابل اسرائیل بایستند و پیروز شوند. مردم یمن این شخصیتها را الگوی خویش قرار میدادند تا راهنمای صراط منیرشان شود.
البته سالها پیش بیداری اسلامی در یمن بروز پیدا کرده بود. مردم یمن، آبا و اجدادمان پیگیر سخنرانیهای امام خمینی (ره) بودند. این باعث شد تا علقهای بین مردمی که روحیه انقلابی داشتند با شخصیتهای انقلابی ایران به وجود بیاید. آنها صحبتهای امام را ازطریق رادیو گوش میکردند و برای خود جمعآوری و نگهداری میکردند. سخنرانیهایی که امروز راهگشای جوانان و مردم یمن است.
همانطور که اشاره کردید شما و شهید راشد با هم در جنبش تنظیم مستقبل العداله همکار بودید. در مورد این همکاری و فعالیتهایی که ایشان در این مرکز فرهنگی داشتند بگویید.
جنبش مستقبل العداله از دل رنجهای ملت یمن به وجود آمد. از اعتراضات میدانی ۲۰۱۱ شروع شد و در انقلاب سال ۲۰۱۴ تحقق یافت. این جنبش برای شیعیانی که متفرق بودند، همانند چادری بود که همه را در زیر لوای خود جمع کرد. البته در این حزب اعم از شیعه و سنی، شمالی و جنوبی حضور دارند.
این جنبش حرکتی است برای انجام تکلیفی که در محضر خدا و در محضر اهل بیت (ع) و امام زمان (عج) بر عهده داریم. دلیل جنگهای طایفهای در یمن، جهل و فقر مردم بود که این جنبش در نظر دارد با ارائه برنامهها و اقدامات با این جهل مقابله کند و با اجرای برنامههای اقتصادی با فقر موجود بجنگد.
در همه این امور و برنامههایی که به این امر ختم میشد سیدعلی با ما همکاری داشت و همپای ما بود. یکی از اولویتهای جنبش و برنامههایی که شهید راشد بر آن توجه خاصی داشت و در آن حضور پیدا کرده بود، تجلیل از خانواده شهداست. در دو سال گذشته ۶۴۵ نفر از دختران و پسران خانواده شهدا و مجروحان در دانشگاه یمن ثبت نام کردیم تا علوم تطبیقی و مهارتی و فنی را یاد بگیرند تا بتوانند عفیف زندگی کرده و خرج خودشان را دربیاورند.
یکی از کارهایی که ما برای خانواده شهدا انجام دادیم برگزاری کلاسهای آموزش خیاطی بود. شهید راشد تأکید زیادی بر کارآفرینی و اشتغالزایی داشت. همه این اقدامات فرهنگی ایشان در کنار جهاد و رزمی بود که در صورت لزوم بهانهای میشد تا ایشان لباس رزم پوشیده و در جبهه و خط مقدم حاضر شوند. شهید راشد برنامههای عزای اباعبدالله الحسین (ع) را خیلی باشکوه برگزار میکرد.
از شاخصههای اخلاقی شهید بگویید. چطور دوست و مبارزی بود؟
شهید «علی راشد» بسیار مورد محبت مردم و دوستداشتنی بود. اهل تعاون و کمک به آنها بود از این رو همه او را دوست داشتد. همه فعالیتهای او شکلی اجتماعی و مدنی داشت. هر جا که نیاز بود حضور پیدا میکرد و لباس خدمت میپوشید و آستینهایش را بالا میزد. اگر عرصه فرهنگی به او نیاز داشت بیدرنگ وارد جبهه فرهنگی میشد.
اگر مردم در امور زندگی به نیروی فکر، اندیشه و حضور او نیاز داشتند با سرعت وارد عمل میشد. در برههای از زمان که نیاز به نیروی نظامی برای برقراری امنیت بود، لباس جهاد بر تن میکرد و میجنگید.
اما یکی از بارزترین ویژگیهای ایشان همان اهل علم بودنشان بود. او به دنبال کتابهایی در مورد امام خمینی (ره) و آیتالله بهجت (قده) بود. ایشان به دنبال کتابهای عرفانی بود. کتابهای مهم و انسانساز که اخلاقیات انسان ارتقا میبخشید را مطالعه میکرد. در مخلص کلام، شهید راشد اهل عمل بود. او با کمال وجه عمل میکرد. راشد مسئول برقراری امنیت در بیتالثقافه بود که این حرکت اجرایی و بسیار هم مورد توجه قرار گرفت.
در این حرکت قیام مردم یمن را با قیام امام حسین (ع) و عاشورا مقایسه کردیم. این مراسم که به همت بچهها در دهه اول محرم برگزار شده بود بسیار خوب اجرا شد. در این مراسم همه شخصیتهای مهم دینی و سیاسی از همه احزاب شافعی، سنی، زیدی و صوفی حضور داشتند. در این مراسم در مورد ندای هل من ناصر ینصرنا امام حسین (ع) و ظلمیکه به ایشان شده بود مطالب ارزندهای بیان شد. راشد در اجرای این مراسم بسیار زحمت کشید.
اعتقاد و التزام شهید به ولایت فقیه چطور بود؟
علی راشد بسیار ملتزم به ولایت فقیه بود. در جزءترین موارد و در کلیترین آنها اهل رعایت امر ولی فقیه خود بود. این را در فعالیتهای جنبش به خوبی میتوانستیم متوجه شویم. وقتی سیدحسن العماد مسئول ایشان حرفی به شهید میزد سیدعلی تمام طول شب را بیدار میماند و صحبتهای سیدعماد را برای خودش تحلیل میکرد و تمام تلاش خود را برای تحقق آنها اعمال میکرد.
نام جهادی ایشان «کیان» بود. او این نام را به رسم همان ولایتپذیری و اطاعتپذیری کیان ایرانی نسبت به مختار برای خود انتخاب کرد. او در مقابل فرماندهی، چون مختار نام جهادی کیان را برگزید. وقتی مسئول جنبش، سیدحسن العماد چفیهای را از ایران برای ایشان آورد سیدعلی این چفیه را تا لحظه شهادت از خودش دور نکرد. همیشه چفیه روی دوشش بود. این چفیه نمادی از الگوپذیری او از امام خامنهای بود. آنقدر این چفیه را همراه داشت تا در نهایت با همان هم شهید شد.
از شهادت سید علی راشد بگویید. چه زمانی شهید شد؟
سیدعلی در سن ۲۸ سالگی در منطقه «نهم» صنعا به شهادت رسید. منطقه «نهم» در فاصله ۳۰ کیلومتری از پایتخت یمن «صنعا» قرار دارد. بزرگترین هدف دشمن این بود که بزرگترین پایتخت سیاسی یمن یعنی صنعا را تصرف کند. بعد از سالها مبارزه و جنگ عربستان و ائتلاف سعودیهای متجاوز ملعون نتوانستند از منطقه «نهم» راهی به سمت صنعا باز کنند.
شهید سیدعلی راشد هم اهل این منطقه بود و با همه نقاط این شهر آشنا بود. همانطورکه قبلاًً اشاره کردم ایشان به وقت نیاز لباس رزم میپوشید. برای همین خودش هم برای دفاع از منطقه رفت. ائتلاف سعودی کل منطقه را با هواپیما مورد حمله قرار داد. بسیاری از خانهها و مدارس با خاک یکسان شد. شهید راشد هم خود را به خط مقدم نبرد رساند تا از خاک کشور و از دین و ناموسش دفاع کند. ایشان بر اثر اصابت ترکشهای خمپارهها به شهادت رسید و به برکت این خونهای ریخته شده کسی نتوانسته تا به امروز از منطقه «نهم» به صنعا برود. حدود ۹۰ درصد از شهدای ما در جبههها در خط مقدم بمباران و شهید شدهاند.
خبر شهادت دوستتان «سیدعلی راشد» را چگونه شنیدید؟
چند روز قبل از شهادتش رفتار و صحبتهایش طوری دیگر شده بود. حرفهایی به من میزد که من آن زمان متوجه منظورش نمیشدم، اما بعد از شهادتش متوجه شدم. یک روز به من گفت من به زودی شهید میشوم و من گفتم نه ما خیلی کار برای انجام دادن داریم، تو شهید نمیشوی. گفت نه به زودی این اتفاق میافتد.
روز شهادتش خودش به دوستانش گفته بود من امروز شهید میشوم. وقتی خبر شهادتش را شنیدم، ابتدا باور نکردم. بعد از نماز صبح برادرش زنگ زد و گفت علی شهید شد. شهادتش صدمه زیادی به من زد. من و سیدعلی راشد با هم قرار گذاشته بودیم تا آخر با هم باشیم، اما او من را تنها گذاشت، خیلی گریه کردم.
خودش هم آماده شهادت بود؟
بله کاملاً مهیای شهادت بود. بسیار برای آمادهسازی مردم برای شیعیان دوازده امامی فعالیت میکرد. سعی میکرد تمام مقدمات ظهور امام زمان (عج) را در بین مردم فراهم کند. فکرش، ذهنش و عملش این بود. سه بار خوابش را در دفتر جنبش تنظیم دیدم. گفتم اینجا چه میکنی؟ مگر شهید نشدی؟ گفت من دارم با شما کار میکنم.
واقعاً شهدا عند ربهم یرزقونند. یکی از جانبازان به نام «عمار» که دو پایش در همان روز شهادت علی راشد قطع شده بود، بعدها برایمان اینگونه روایت کرد که وقتی خمپارهها روی سر بچهها ریخت خاک بلند شد. همه چیز متلاشی شد. در این لحظه یک نفر بلند یا ابا صالح المهدی را فریاد میزد. سه مرتبه این صدا را شنیدم و تا امروز همچنان در ذهنم ماندگار شده است. صدایی که باعث آرامش من شد. جانباز عمار میگفت قبل از شهادت این بچهها یکی از دوستانم گفت فردا در جنگ همه ما شهید میشویم و تنها تو باقی میمانی.
مراسم تشییع و تدفین چطور برگزار شد؟
بعد از شهادت علی راشد ما در منطقه «نهم» برای او مراسم باشکوهی برگزار کردیم. تشییع ایشان از صنعا تا منطقه نهم بود.
شما قیام مردم یمن را الگو گرفته از قیام اباعبدالله میدانید؟
بله، امام حسین (ع) فرمودند: «من برای اصلاح امور جدم رسولالله خارج شدم» و انقلاب یمن هم برای اصلاح در امت پیامبر بود. یمن واقعی که امام علی (ع) و پیامبر (ص) و امام زمان (عج) میخواهند یمن مستقل، یمن اهل علم و یمن انقلابی است.
شباهت دیگر این است که کربلای دیروز امام حسین (ع) برای مبارزه با رأس شر، یزید ابنمعاویه بود. امروز هم یمنیها با رأس شر یعنی عربستان، امریکا و اسرائیل میجنگند.
آن روز به نام اسلام و امروز هم به همان بهانه در حال جنگ با یمنیها هستند. ظالم دیروز همان ظالم امروز است. آنها امام حسین (ع) را محاصره کردند و بین زن و بچه، بزرگ و کوچک، مریض و... فرقی نگذاشتند. امروز هم یمن در محاصره است، بیش از پنج سال است که ما در محاصره هستیم. برای دشمنان ما فرقی نمیکند که بچههای یمنی در این محاصره از گرسنگی کشته شده و بمیرند. همان اتفاقی که دیروز افتاد، امروز هم دارد میافتد. آن روز امام حسین (ع) فریاد هل من ناصر ینصرنی سر داد و امروز هم ما ندای هل من معین سر میدهیم.
خاطرهای از شهید برایمان بگویید
قبل از آشنایی با سیدعلی راشد، او را در هیئت امنای جنبش دیدم. آن روزها هنوز علی راشد را نمیشناختم. در آن جلسه در مورد تشیع و امام زمان (عج) صحبت کردم.
بعد از جلسه ایشان نزد من آمد و از من خواست بیشتر از امام زمان (عج) برایش بگویم. بعد از آشنایی با این شهید عزیز همه صحبتهای ما در مورد امام مهدی (عج) بود. شهید سیدعلی راشد در مخلص کلام مهدوی بود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/ 900