گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ سحرگاه روز سیزدهم دی بود که براثر اقدام وحشیانه آمریکا و در حادثهای تروریستی، سردار «حاج قاسم سلیمانی» و همرزمانش به شهادت رسیدند. این حادثه شوک بزرگی در جبهه مقاومت و جهان ایجاد کرد. تشییع باشکوه و بینظیر مردم ایران و عراق از پیکر مطهر شهدای مقاومت نشان از جایگاه مردمی آنها دارد. بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای معاند نیز نتوانستند از این انقلاب عظیم مردمی بگذرند و اقدام به پوشش آن کردند.
مطالبه همه مردم شرکتکننده در تشییع شهدای مقاومت، «انتقام سخت» بود که آن نیز به دست برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دقایقی پیش از دفن پیکر شهید سلیمانی محقق شد و پایگاه نظامیان آمریکا در «عین الاسد» هدف موشکهای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. شیرینی این فتح ساعاتی بعد انتشار خبر سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین کمی به کام مردم ایران تلخ شد، هر چند حلاوت پیروزی بر دولت متخاصم آمریکا و ارزشهای این عملیات بینظیر فراموشنشدنی است و باید آن را یکی از دستاوردهای مهم تاریخ انقلاب اسلامی دانست، اما این دلیل نمیشود که بهسادگی از کنار سقوط هواپیمای اوکراینی گذشت.
این اتفاق وقتی مهمتر شد که ستاد کل نیروهای مسلح طی بیانیهای اعلام کرد هواپیمای فوق به دلیل خطای انسانی سقوط کرده است و همه مسئولیت آن را نیز بر عهده گرفت. صدور چنین بیانیهای و عذرخواهی رسمی سردار سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مجلس شورای اسلامی و سردار حاجیزاده فرمانده هوافضای سپاه در نشست خبری سقوط هواپیما که در نوع خود بیسابقه و قابل تقدیر است، اندکی داغ این مصیبت سنگین را تسکین داد.
بعد از صدور بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح، موجی از تظلمخواهی و اظهار همدردی عدهای از هنرمندان، فعالان رسانهای و اجتماعی برای جانباختگان حادثه سقوط هواپیما ایجاد شد که تا قبل از این مطلقاً حرفی در این خصوص نزدند. بدون شک آبشخور چنین حرکتی، رسانههای معاند و ایرانیهای از وطن گریختهای است که نه درد وطن دارند و نه درد مردم، آنها فقط به صندلیهایی میاندیشند که تا با نشستن روی آن بر مردم حکومت کنند. سلبریتیهایی که تا دیروز سقوط هواپیما برای آنها اهمیتی نداشت، با مشخص شدن اینکه سپاه در این حادثه نقش داشته بهیکباره همدرد مردم شدند.
پیام و بیانیه برای اجتماع مردمی برگزار میکنند تا مثلاً خون بهناحق ریخته جانباختگان سقوط هواپیما را مطالبه کنند و باز چند ساعت قبل از برگزاری اجتماع متنی را منتشر میکنند که به دلایل امنیتی اجتماع را ملغی اعلام میکنند. اولاً اگر قرار باشد نیروهای امنیتی مانع تجمعی بشوند همان ساعت ابتدای دعوت برای تجمع جلوی آن را میگیرند نه آنکه چند ساعت قبل از برگزاری به منتشرکننده دعوتنامه اعلام کنند تا دعوتش را پس بگیرد، ثانیاً در این اجتماع قرار است چه چیزی مطالبه شود، سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی همه مسئولیت حادثه را پذیرفته و علاوه بر عذرخواهی، خود را برای هر تصمیمی از سوی مسئولان آماده کرده است.
دیگر چه حقی تضییعشده تا سلبریتیها به اتکای اربابان آمریکایی خود بخواهند آن را مطالبه کنند. اما اینهمه قضایا نیست، مهمترین حادثهای که در تجمعهای غیرقانونی شامگاه یکشنبه رخ داد، شعارهای هنجارشکن و ضد ارزشی خودفروختههایی بود که علیه شهید سردار سلیمانی میدادند. اگر حقیقتاً درد این عده مردم است، چرا با ندیده گرفتن حضور میلیونی مردم در تشییع و تدفین سردار سلیمانی که مهمترین نماد انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت است، اهانت میکنند.
اگر این اعتراضات مردمی است و ربطی به بیگانگان ندارد، چرا «رابرت مکایر» سفیر انگلیس، اقدام به گرفتن عکس و فیلم میکند و چرا رییس جمهوری آمریکا، توئیت فارسی در حمایت از مردم ایران منتشر میکند. مگر این همان کسی نبود که تحریمهای گستردهای علیه مردم در بخش دارو و ... ایجاد کرد و تهدید کرد که 52 نقطه از ایران را هدف موشکهای خود قرار خواهد داد. در شرایطی که دشمنان مردم کشور ما هدف انواع هجمههای غرب قرار گرفته است چرا سعی نمیکنیم دوست را از دشمن تشخیص دهیم و به همین سادگی خون پاک سردار سلیمانی را زیر پا بگذاریم.
آیا به همین راحتی جای جلاد و شهید را عوض میکنیم و آن را آزادی بیان نام مینهیم، بدون آنکه به عاقبت حرفی که میزنیم فکر کنیم؟ چرا سلبریتیهای اشرافزده که خوشبختانه از دادن مالیات معاف شدهاند تا بیشتر از این درد مردم را بفهمند، در حادثههای مشابه که سپاه پاسداران در آن نقشی نداشته است گریبان چاک ندادند و تجمع نکردند. با آتش زدن عکس سردار سلیمانی نمیتوان، سلیمانی را از دلها محو کرد. مردم در این شرایط نقشی مهمتر از سپاه پاسداران باید ایفا کنند، اگر وظیفه سپاه پاسداران به گفته سردار سلامی فدا شدن برای ملت است، وظیفه ملت نیز این است این است که جای جلاد و شهید عوض نشود.
انتهای پیام/ 161