دفاع‌پرس گزارش می‌دهد؛

نقش حاج قاسم در پیروزی‌های مقاومت اسلامی لبنان

نقش حاج قاسم سلیمانی در نبرد‌های مقاومت اسلامی به‌صورت چشمگیر از سال ۱۳۷۶، یک سال پس از جنگ ۱۶ روزه، و با پذیرش سمت فرماندهی نیروی قدس (پس از سردار احمد وحیدی) آغاز شد و تأثیرات بسیار گسترده‌ای در کیفیت عملیات‌های مقاومت اسلامی از خود به جا گذاشت.
کد خبر: ۳۷۹۹۹۰
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۸ - ۰۳:۲۵ - 18January 2020

نقش حاج قاسم در پیروزی های مقاومت اسلامی لبنانبه گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع‎پرس، «سیدحسن نصرالله» در سخنانی که طی روزهای اخیر به مناسبت هفتمین روز شهادت سردار رشید اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی، دوست و یار وی ابومهدی المهندس (جمال جعفر الابراهیمی) و همرزمان شهیدشان در مجتمع سیدالشهداء (ع) در حومه جنوبی بیروت ایراد کرد، ضمن اشاره به نقش حاج قاسم سلیمانی در پیروزی‌های محور مقاومت، به بخشی از این تأثیرها اشاره کرد و افزود: شهید سلیمانی نقش بسیار مهمی در فعالیت‌های مقاومت اسلامی در سال‌های پیش از آزادسازی جنوب لبنان و سپس جنگ 33 روزه سال 2006 داشت.

دوره‌ای که سید مقاومت از آن سخن به میان می‌آورد، برهه زمانی تاثیرگذار در تاریخ مقاومت اسلامی است. در این برهه، حد فاصل سال‌های 1996 تا 2006، چندین اتفاق مهم رخ می‌دهد که بررسی آن از اهمیت بسیار زیادی در شناخت فعالیت‌های مقاومت اسلامی برخوردار است.

مهم‌ترین حادثه میان مقاومت اسلامی و رژیم صهیونیستی در سال 1996، جنگ 16 روزه یا جنگ آوریل (حرب نیسان) است. در این جنگ اسرائیل با قصد انهدام حزب الله، حملات هوایی و توپخانه‌ای گسترده‌ای را علیه مناطق با اکثریت شیعه نشین در لبنان، مخصوصا حومه بیروت و شهر بعلبک، انجام داد. فاجعه قانا طی یکی از این حملات رخ داد که باعث مرگ بیش از 100 غیرنظامی لبنانی شد که به مقر سازمان ملل در شهرک قانا در حومه صور پناه برده بودند.

مقاومت اسلامی نیز با به کار گیری موشک کاتیوشا به عنوان ابزار بازدارنده حملات گسترده‌ای را علیه شهر‌ها و شهرک‌های صهیونیست نشین شمال فلسطین اشغالی، که در نزدیک مرز لبنان قرار داشتند، به اجرا درآورد. در نتیجه این حملات تعداد زیادی از صهیونیست‌ها کشته و زخمی شدند و بسیاری دیگر نیز یا به پناهگاه‌ها رفتند یا به سمت مناطق جنوبی‌تر (نظیر عکا و حیفا) گریختند. پس از 16 روز، ارتش اسرائیل بدون گرفتن هیچ نتیجه‌ای از اهداف اعلام شده ناگزیر به پذیرش آتش بس شد.

دومین ضربه مهم، عملیات انصاریه در سپتامبر 1997 بود. اتفاقی با نفوذ روی سیستم الکترونیکی پهپاد اسرائیلی رخ داد و مشخص کرد که نیرو‌های واحد ویژه نیروی دریایی ارتش صهیونیست (شایطت 13) قصد اجرای عملیات در ناحیه‌ای بین شهرستان‌های صیدا و صور (شهرک انصاریه) را دارند. افتادن صهیونیست در کمین واحد عملیات ویژه مقاومت اسلامی لبنان (نیرو‌های زبده مقاومت اسلامی) و درگیری که چند ساعت طول کشید، با شکست مواجه شد. بقایای بعضی اجزای بدن کشته‌های صهونیست و تجهیزات شان در میدان نبرد ماند. شهید حاج حسان اللقیس در این پیروزی اطلاعاتی نقش مهمی داشت.

چند سلسله عملیات تبادل اسرا و شهدا در قبال بقایای جنازه چند اسرائیلی برای مقاومت اسلامی محبوبیت مردمی بسیار بزرگی ایجاد کرد. شهادت پسر سید حسن نصرالله، سید هادی، ضمن همراهی با نیرو‌های مقاومت اسلامی، در این مورد بی تأثیر نبود.

حملات گسترده به پایگاه‌های ارتش اسرائیل و مزدوران لحدی در مناطق اشغالی جنوب و بقاع غربی لبنان (سجد، عرمتی، بیت یاحون و...) نقش مهمی در کاهش توان نظامی و روحیه جنگی ارتش اسرائیل و مزدوران آن داشت. در یکی از این عملیات‌ها (بیت یاحون) که یک سال قبل از آزادسازی جنوب لبنان صورت گرفت، نیرو‌های مقاومت اسلامی توانستند یک نفربر اسرائیلی را غنیمت بگیرند و با وجود تمام تهدید‌های صهیونیست‌ها مبنی بر انهدام آن، نفربر را به بیروت برسانند؛ جایی که سید حسن نصرالله شخصا در حضور گسترده مردم از رزمندگان حاضر در این عملیات تقدیر و مسلسل غنیمتی از صهیونیست‌ها را با دست راست خود بلند کرد.

پس از آزادسازی جنوب لبنان در سال 2000، حزب الله برای آزادسازی اسرای خود، در سال 2001 دست به یک عملیات اسیرگیری در منطقه اشغال مزارع شِبعا زد. جسد سه نظامی صهیونیست به دست نیرو‌های مقاومت اسلامی افتاد. مدتی کوتاهی بعد نفر چهارم، که یک سرهنگ بلندپایه اسرائیلی بود، در تله امنیتی مقاومت اسلامی افتاد و در بیروت به اسارت نیرو‌های حزب الله درآمد. سه سال از این عملیات، تبادل اسرا در مقیاس وسیع صورت گرفت.

خیانت اسرائیلی‌ها باعث شد حزب الله دست به عملیات‌های اسیرگیری، که با مشورت و نظارت فرماندهان ایرانی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار محمدجعفر اسدی انجام شد، بزند. آخرین این عملیات‌ها (تحت فرماندهی شهیدان عماد مغنیه و خالد بزی) در تیر 1385 موفقیت آمیز بود، اما دشمن طرح خود را برای نابود حزب الله زودتر به اجرا درآورد. این طرح باعث وقوع جنگ 33 روزه شد.

حزب الله با حضور و هدایت مستقیم فرماندهانی مانند حاج قاسم سلیمانی ضمن پاسخ متقابل به حمله به شهر‌های لبنان (از طریق موشک باران شهر‌های صهیونیست نشین شمال فلسطین اشغالی مخصوصا حیفا) در نبرد زمینی نیز دشمن را زمینگیر کرد.

اسرائیل پس از حدود پنج هفته تلاش عاجزانه، که با پشتیبانی مستقیم آمریکا و اتحادیه اروپا علیه حزب الله و مردم لبنان انجام شد، در مقابل کمک الهی و طرح‌های غافلگیرانه فرماندهان ایرانی و لبنانی (مخصوصا قاسم سلیمانی و عماد مغنیه) ناگزیر به پذیرش آتش بس شد.

نقش حاج قاسم سلیمانی در نبرد‌های مقاومت اسلامی به صورت چشمگیر از سال 1376، یک سال پس از جنگ 16 روزه، و با پذیرش سمت فرماندهی نیروی قدس انقلاب اسلامی (پس از سردار احمد وحیدی) آغاز شد و تأثیرات بسیار گسترده‌ای در کیفیت عملیات‌های مقاومت اسلامی از خود به جا گذاشت.

حاج قاسم در تنها و آخرین مصاحبه‌ای که مدتی پیش از ترور ناجوانمردانه و شهادتش از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، به گوشه‌ای از اقدامات خود طی جنگ 33 روزه اشاره کرد. واضح است که بخش گسترده‌ای از اقدامات ایشان چه در دوران نبرد برای آزادسازی جنوب لبنان و چه پس از آن، به دلیل ملاحظات امنیتی در پشت پرده اسرار باقی مانده است.

با این حال نکته‌ای که باید به آن اشاره کرد این است که جانشین شهید بزرگ مقاومت کسی نیست جز سردار اسماعیل قاآنی. این فرمانده اثرگذار در دوران دفاع مقدس، یکی از کلیدی‌ترین افراد در جبهه برون مرزی انقلاب اسلامی است و نقشی کلیدی در تحولات میدانی منطقه بخصوص در سوریه و لبنان ایفا کرده است.

آمریکایی‌ها از خطای بزرگ اسرائیل در ترور شهید سید عباس موسوی، که منجر به حضور سید حسن نصرالله در منصب دبیرکلی حزب الله لبنان و تغییر روند مقاومت شد، عبرت نگرفته‌اند. هفته‌ها و ماه‌های آینده نشان خواهند داد که حضور سردار اسماعیل قاآنی در جایگاه شهید سلیمانی، چه عواقب ویرانگری برای صهیونیسم و حامیان آن، مخصوصا نیرو‌های مسلح آمریکا و ارتش‌های عضو اتحادیه اروپا، خواهد داشت.

انتهای پیام/ 411

نظر شما
پربیننده ها