یادکردی از شهید «حاجیونس زنگیآبادی» از شهدای شهیر عملیات کربلای ۵
شهیدی که باید جانشین حاجقاسم میشد
حاجقاسم سلیمانی ارتباط قلبی محکمی با شهید زنگیآبادی داشت. خود حاجقاسم در این خصوص میگوید: «خیلی دوستش داشتم. دیدید پدری بچهاش را خیلی دوست دارد، نگاه به قدش میکند، کیف میکند. گاهی که نگاه به قامت زنگیآبادی میکردم لذت میبردم.»
گروه سایر رسانههای
دفاعپرس: شهید «حاجیونس زنگیآبادی» از ارکان لشکر ۴۱ ثارالله بود که حین عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. او کسی بود که حاجقاسم سلیمانی میگفت بعد از شهادتش، باید حاجیونس فرماندهی لشکر را برعهده بگیرد. سردار شهید قاسم سلیمانی در این خصوص اظهار داشت: «قبل از عملیات کربلای ۵ آقای شمخانی پیش ما آمده بود. در همین لحظه شهید زنگیآبادی داشت از روبهرو میآمد. او را نشان دادم و گفتم بعد از من ایشان فرمانده لشکر است. شمخانی او را نمیشناخت. گفت نامش چیست؟ گفتم حاجیونس زنگیآبادی...»
حاجیونس متولد سال ۱۳۴۰ در روستای زنگیآباد کرمان بود. جوانی خوشقد و بلندبالا، خوشسیما و باهوش که خط رزمندگی را از درگیری با ضدانقلاب در کردستان شروع کرد و سپس از سال ۱۳۶۰ به استخدام سپاه درآمد. در لشکر ۴۱ ثارالله او از همرزمان قدیمی حاجقاسم بود. در عملیات فتحالمبین، بیتالمقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، خیبر و بدر آنقدر شایستگی از خودش نشان داد که باعث شد حاجقاسم او را به فرماندهی تیپ امام حسین (ع) لشکر ۴۱ انتخاب کند.
از چپ (شهید حاجیونس زنگیآبادی- سپهبد شهید حاجقاسم سلیمانی)
حاجقاسم سلیمانی ارتباط قلبی محکمی با شهید زنگیآبادی داشت. خود حاجقاسم در این خصوص میگوید: «خیلی دوستش داشتم. دیدید پدری بچهاش را خیلی دوست دارد، نگاه به قدش میکند، کیف میکند. گاهی که نگاه به قامت زنگیآبادی میکردم لذت میبردم.»
در عملیات کربلای ۵ حاجقاسم بسیاری از یاران نزدیکش را از دست داد. اول از همه قاسم میرحسینی جانشین لشکر در کربلای ۵ آسمانی شد. حاجقاسم میگوید: «بعد از شهادت میرحسینی، من امیدم به زنگیآبادی بود. در یک مقطعی از عملیات دشمن پاتک شدیدی زد. شدت آتش دشمن به حدی بود که احساس کردم عنقریب به شهادت میرسم. به آقای کریمیان که بیسیمچی و پیکم بود گفتم اگر من شهید شدم، زنگیآبادی فرمانده لشکر است.»
در همان لحظاتی که شهید سلیمانی به اطرافیانش میگفت اگر شهید شد زنگیآبادی فرمانده لشکر میشود، زنگیآبادی در نقطه دیگری از خط مقدم به شهادت رسیده بود. کریمیان رزمنده لشکر ۴۱ ثارالله میگوید: «پشت بیسیم بودم که برادر تهامی اطلاع داد زنگیآبادی به شهادت رسیده است. اما ما میترسیدیم این خبر را به حاجقاسم برسانیم. در همین حین حاجی میگفت اگر شهید شد زنگیآبادی فرمانده لشکر است. درحالیکه او در همان لحظه به شهادت رسیده بود.»
بعد از شهادت یونس زنگیآبادی، حاجقاسم دومین ضربه بزرگ خود طی عملیات کربلای ۵ را خورده بود. او هیچگاه یاد و نام این همرزمان شهید را از خاطر نبرد و پس از دفاع مقدس بارها و بارها از آنها سخن گفت و خاطراتی بیان کرد. حاجیونس نه تنها نزد حاجقاسم که بین رزمندهها و مردم شهر کرمان هم جایگاه والایی دارد. یکی از رزمندگان کرمانی در خصوص او میگوید: «حاجیونس از همان آب گرمی که رزمندگان در آن گرمای طاقتفرسای جنوب برای وضو ساختن استفاده میکردند، وضو میگرفت و حاضر نمیشد از آب خنکتر استفاده کند و میگفت مگر من با دیگر بسیجیها چه فرقی دارم. یک روز به حاجی گفتم حاجیونس تو که پسرت چند روزی بیشتر نیست که به دنیا آمده است چرا برای دیدنش به منزل برنمیگردی گفت چگونه درحالیکه امام امت به خدمت ما در جبههها نیاز دارد من به دیدن فرزندم بروم، خدا خودش او را حفظ میکند. الان جبهه از هر چیز دیگری واجبتر است.»
حاجیونس عاقبت در ۲۴ دی ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. او در وصیتنامهاش میگوید: «وصیت من این است که مواظب منافقین داخلی باشید و نگذارید آنها پا روی خون شهدای ما بگذارند و ثمره خون شهدای ما را پایمال کنند و همانگونه که تا به حال ثابتقدم بودهاید، از این به بعد نیز پا در رکاب باشید.»
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/ 900