دعای سریع الاجابه!

هوا هنوز گرگ و میش بود. پس از سپری کردن یک شب سخت عملیاتی، آتش شدید حکایت از یک پاتک سنگین داشت...
کد خبر: ۳۸۰۷۶
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۷ - 09January 2015

دعای سریع الاجابه!

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، هوا هنوز گرگ و میش بود. پس از سپری کردن یک شب سخت عملیاتی آتش شدید حکایت از یک پاتک سنگین داشت. رزمنده عارف و دلاور "حسن توکلی" کنار من آمده تیربارش را به من داد گفت: با این سر عراقی ها را گرم کن تا من نماز بخوانم.


شروع به تیراندازی کردم و با گوشه چشم مراقب احوال و خضوع و خشوع او بودم. بر روی خاک ریز تیمم کرد و در حالت نشسته به نماز عشق پرداخت. کمی تیراندازی کردم و باز متوجه توکلی شدم. رکعت دوم بود، دست هایش را بالا آورده بود، قنوت می خواند. از شدت گریه شانه هایش را که به خود می لرزید به خوبی می دیدم. تیراندازی را قطع کردم، ببینم چه دعایی می خواند. شنیدم که می گفت:«اللهم ارزقنی شهاده فی سبیلک»


به حال خوشش افسوس خوردم. دوباره به دشمن پرداختم، باز نگاهی به توکلی کردم. جلوی لباسش خونی بود و به آرامی جوی خون از زیر لباسش روی زمین جاری شد. او در حال خواندن تشهد و سلام بود. صبر کردم سلام بدهد تا به کمکش بروم. در حالیکه می گفت: «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته»، به حالت سجده بر زمین افتاد. پیکر آغشته به خون این شهید عاشق را کناری خواباندم، در حالیکه از این دعای سریع الاجابه متحیر بودم.


شهید حسن توکلی

 

نظر شما
پربیننده ها