به گزارش گروه بینالملل
دفاعپرس، «عبدالباری عطوان» تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: درگیریهای سوریه و ترکیه در منطقه ادلب، که به کشته شدن شش سرباز ترکیه و زخمی شدن ۹ نفر دیگر در نتیجه حمله هوایی ارتش عربی سوریه به کاروان نظامی ترکیه نزدیک شهر «سراقب» شد، نشان میدهد که صبر طرف روسی در مقابل تاخیر «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه در اجرای تعهداتش مبنی بر خارج کردن نیروهای وابسته به گروهها و جریانهایی، که در فهرست تروریستی قرار دارند، از شهر ادلب تمام شده است؛ تعهداتی که در سال ۲۰۱۷ در چارچوب توافق بر سر ایجاد منطقه کاهش تنش اعلام شد.
بعد از آنکه روستاها و شهرکهای سوریه، که تحت کنترل گروه تروریستی النصره و همپیمانانش در حومه ادلب، یکی پس از دیگری مقابل پیشروی ارتش عربی سوریه سقوط کردند و بویژه بعد از موفقیت ارتش در بازپسگیری شهر استراتژیک «معرة النعمان» و نزدیک شدن آن به آزادسازی شهر سراقب اردوغان خودش را در معضلی بزرگ مقابل معارضان سوری مسلح همپیمان خود میبیند، و اکنون او با خطر سقوط (آزادی) قریبالوقوع شهر ادلب مواجه است و این به معنای گسیل شدن هزاران نفر از ساکنان این شهر از طریق مرزهای ترکیه است؛ امری که اردوغان را وادار میکند با اعزام یک کاروان نظامی متشکل از ۳۵۰ خودروی زرهی به شهر سراقب و باز کردن انبارهای تسلیحاتش برای حمایت از عناصر معارض در این شهر، به بزرگترین قمار از آغاز مداخلهاش در بحران سوریه از ۹ سال پیش کشیده شود که این امر، به معنای فروپاشی بیشتر تفاهماتش با همپیمانان روسیاش است.
روایت رسمی روسیه که بر زبان «دیمیتری پسکوف» سخنگوی کرملین جاری شد، میگوید که مقامات ترکیه با وجود کانالهای تماس، به مسکو اطلاع ندادند که نیروهایشان را شب دوشنبه به سراقب اعزام میکنند؛ امری که باعث شد ارتش سوریه آنجا را بمباران و کند و ۹ نفر از نیروهای (ترکیه) کشته شوند. سخنگوی روسیه اظهارات اردوغان مبنی بر حملات هوایی جنگندههای «اف ۱۶» ترکیه به نیروهای سوریه و کشته شدن ۳۵ نظامی را قاطعانه رد کرد و گفت که روسیه کنترل حریم هوایی سوریه را در دست دارد و هیچگونه نفوذ هواپیماهای ترکیه به آن وجود نداشته است؛ منظور روسیه این است که اردوغان حقیقت را نگفته است همانگونه که خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) اعلام کرد که در نتیجه بمباران ترکیه هیچگونه تلفاتی میان نیروهای سوریه به وجود نیامده است.
آنچه از همه موارد فوقالذکر میتوان نتیجه گرفت این است که طرف روسی هنگامیکه خود را مقابل انتخابات دشوار میان همپیمانان سوری و تُرکی میبیند، ایستادن در سنگر متحد قدیمیاش، سوریه در رویارویی با همپیمان جدیدش، ترکیه ترجیح میدهد؛ بویژه پس از آنکه صبر روسها از طفره رفتن اردوغان و عدم اجرای تعهداتش در چارچوب توافق ۲۰۱۸ در سوچی برای تخلیه ادلب از گروههای تروریستی، تمام شده است.
اردوغان نتوانست و به عبارتی دیگر نخواست که جبههالنصره را «مهار کند» و حملات آن به ارتش سوریه در حومههای ادلب و حلب را متوقف کند این گروه تروریستی فراتر از این حملات، بسیاری از خطوط قرمز را با حملات پهپادی مکرر به پایگاه هوایی روسیه در «حمیمیم» نزدیک لاذقیه نقض کرد؛ امری که خشم روسیه را برانگیخت و باعث شد که روسها تصمیم بگیرند که پس از شکست گزینه سیاسی، حمله مشترکی با ارتش سوریه برای بازپسگیری ادلب از طریق گزینه نظامی آغاز کنند.
پیشبینی درباره چگونگی تحولات درگیریهای نظامی در این جبهه، که داغتر میشود، برای ما سخت است، ولی واضح است که تداوم مداخله نظامی ترکیه به معنای درگیری میان ترکیه و روسیه و قرار گرفتن نیروهای ترکیه در حومه ادلب در معرض بمبارانهای دوگانه سوریه و روسیه است؛ مگر آنکه اردوغان، طبق معمول، با «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه برای بررسی راه حل و فصل یا آتشبس تماس تلفنی برقرار کند و فتیله تنشها را پایین بکشد و حملات را متوقف کند و بدین ترتیب برای اجرای تعهداتش در چارچوب توافق سوچی و کنار گذاشتن جبههالنصره و گروههای همپیمانش بسترسازی کند.
آن، نبرد شکسته شدن استخوانهاست؛ زیرا مشخص است که طرفین روسی و سوری هرگز قرار نیست از تکمیل تلاشهایشان برای بازپسگیری کنترل ادلب دست بکشند در حالیکه رئیسجمهوری ترکیه بهدنبال دور کردن همپیمانانش، که بر این شهر سیطره دارند، از شکست و رویارویی با حل و فصل خونین است.
زمانیکه روسها گروههای مسلح در شهر «الباب» را بمباران و برای بمباران «جرابلس» و «عفرین» تهدید میکنند، این به معنای فروپاشی توافق سوچی بعد از اقدام ناقض گروههای همپیمان ترکیه و بمباران نیروهای ارتش سوریه است، در حالیکه اردوغان متعهد شده که اصلیترین و تنها ماموریت (ارتش ترکیه) فقط حمله به نیروهای «مدافع خلق» (کُردها) است.
اظهارات رئیسجمهوری ترکیه در کیف، «زخمی» به روسها است که طی آن بر حمایت از اوکراین و حاکمیت ارضی آن، از حمله بازگرداندن حاکمیتش به «کریمه»، که روسیه آن را به خاک خود الحاق کرد، تأکید کرد؛ این اظهارات تحولی «تحریکآمیز» و خطرناک از طرف وی است که شاید پوتین آن را هرگز به راحتی نپذیرد.
کشته شدن شش سرباز ترکیه، برای نخستین بار از آغاز مداخله ترکیه در بحران سوریه، و زخمی شدن ۹ نفر دیگر تحولی خطرناک است که پیامدهای داخلی خواهد داشت؛ افکار عمومی ترکیه که عمدتا علیه مهاجران سوریه شده است و نامزد حزب حاکم «عدالت و توسعه» را در انتخابات شهرداری استانبول به زیر کشید، هرگز نمیتواند به راحتی کشته شدن ۹ نفر از شهروندان ترک را در سوریه هضم و قبول کند بویژه که میدانیم ۳۴ درصد از تُرکها از مداخله در لیبی بهدلیل مخالفتشان با هرگونه تلفات نظامی در میان صفوف ارتش ترکیه حمایت کردهاند در حالیکه بیش از ۶۰ درصد دیگر به همین دلیل با این مداخله مخالفت کردهاند؛ اگر مداخلات ترکیه در سوریه به جنگی فرسایشی با روسها و سوریها بینجامد، اوضاع چگونه خواهد شد؟
۹ سال جنگ، هزینه کردن بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار، استخدام بیش از ۲۵۰ هزار جنگجو و مداخله ۶۵ کشور از جمله آمریکا، فرانسه و انگلیس، هیچکدامشان نظام سوریه را ساقط نکردند پس معتقدیم که ارسال چند صد نیروی ترکیه به سراقب نیز این واقعیت را تغییر نخواهد داد.
فرانسه از اقدام ترکیه مبنی بر اعزام یک کشتی حامل سلاح به نیروهای وفادار به دولت «فایز السراج» در لیبی و بازداشت «اسلام علوش» سخنگوی گروه موسوم به «جیشالاسلام» به اتهام جنایات جنگی خبر داده و نیز حملات هوایی روسیه به النصره در الباب، همگی این موارد پیامهایی به ترکیه است که تأیید میکند، شرایط تغییر کرده و اردوگاه دشمنان در حال گسترش است؛ آیا این پیامها به هدف خود خواهد رسید و چشمان رهبری ترکیه را به معضلی که با چشمان باز بهسمت آن کشیده میشود، باز خواهد کرد؟
سوریه یک دام آمریکایی برای ترکیه بود و همچنان هست و اکنون یک تله دیگر برای آن در لیبی اضافه میشود، و روسها بزرگترین رقیب آن در هر دو کشور است؛ آیا در آنکارا یک عبرتگیرنده وجود دارد؟ ما امیدواریم چنین باشد.
انتهای پیام/ ۴۲۱