گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ یکی از وجوه بارز آثار ابراهیم حاتمیکیا خلق قهرمانان اینجایی است، مردانی که آنها را بهخوبی میشناسیم و بخشی از وجود خود را در آنها میبینیم. حاج کاظم «آژانس شیشهای»، داوود «روبان قرمز»، قاسم «ارتفاع پست»، مرتضای «موج مرده» همه قهرمانانی هستند که حاتمیکیا خلق کرده و هر کدام دغدغههای بزرگی دارند.
حاج کاظمی که اسلحه بهدست میگیرد تا از عباس حمایت کند و یا قاسم که میخواهد خانوادهاش را به ساحل سلامت برساند دردشان درد دیگری است. همه قهرمانان حاتمیکیا سرپرشوری دارند که میخواهند مدینه فاضله خود را بسازند در این میان مهم نیست که به هدف میرسند یا نه مهم نفس مبارزه است که فیذاته ارزشمند است.
از این نظر حاتمیکیا در سینمای ایران بینظیر است. اما او در ادامه راه با فیلم «خروج» قهرمان تازهای خلق کرده که تفاوت ماهوی با سایر قهرمانش دارد. رحمت «خروج» خستهتر از آنی است که بخواهد آرمانگرا باشد و منزویتر از آنی است که بخواهد جمعی را با خود همراه کند. همراهان رحمت در سفر بیسرانجامش به این دلیل که رحمت را باور دارند با او همراه نمیشوند.
همراهی آنها با رحمت بیشتر جنبه قومی و قبیلگی دارد تا همدلی با او. برای همین است که از نیمه راه بازمیگردند. رحمت «خروج» حاج کاظم «آژانس شیشهای» نیست تا برای حداکثرهای فراموش شده بجنگد، رحمت حتی ضعیفتر از آنی است که پاسخگوی عملش برای راهی کردن جوانان عدل آباد به جبهه باشد. او گوشه انزوا را برگزیده تا در تنهایی خود خواستهاش به کشت و زرع پنبه مشغول باشد.
بنابراین تصمیم او برای رفتن بیشتر یک امر شخصی است. این امر شخصی قهرمانی در قامت حاج کاظم میسازد تا مخاطب باورش کند. درد رحمت را جز خودش کسی نمیفهمد. میتوان گفت رحمت شمایلی از حاج کاظم خستهای است که نتوانسته آرمانهایش را زنده نگه دارد. رحمت بدون آرمان دیگر تلاشی برای زنده بودن نمیکند.
همه دنیای او به مزرعه پنبهاش خلاصه شده است درد رحمت درد معاش و غم نان است. رحمت برای رسیدن به حداقل خواستهاش همانقدر ناکام است که ابراهیم حاتمیکیا برای خلق یک قهرمان. از آنجایی که قهرمان «خروج» مرد شکست خوردهای است، تمامیت «خروج» نیز آنچیزی نیست که از ابراهیم حاتمیکیا انتظار داریم.
«خروج» پتانسیل آن را داشت که بدل به یک اثر آرمانگرا شود اما اتمسفری که حاتمیکیا این روزها در آن نفس میکشد سبب شد تا «خروج» عاری از انقلابیگری «آژانس شیشهای» شود. فضای «خروج» همان فضای این روزهای ماست که آدمها خستهتر از آنی هستند که بخواهند چیزی را مطالبه کنند. پس بهتر است هر کسی سر در لاک انزوای خود کند و حتی برای از دست رفتن حداقلهای روزمرهاش معترض نباشد.
انتهای پیام/ 161