به همت سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس؛

مراسم خاطره‌گویی مادران شهدا باهدف ترویج مولفه‌های ایثار و مجاهدت برگزار شد

مراسم خاطره گویی مادران شهدا باهدف ترویج مولفه‌های ایثار و مجاهدت با حضور مادر شهید گرانقدر میردوستی به همت سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان در دفاع مقدس و با همکاری پایگاه بسیج مسجد حضرت ولیعصر(عج) برگزار شد.
کد خبر: ۳۸۴۰۶۲
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۳:۱۴ - 13February 2020

مراسم خاطره گویی مادران شهدا باهدف ترویج مولفه‌های ایثار و مجاهدت برگزار شدبه گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، مادر شهید میردوستی روز چهارشنبه ۲۳ بهمن در مراسم خاطره‌گویی مادران شهدا ضمن گرامیداشت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و با تبریک میلاد باسعادت حضرت فاطمه (س) بر احترام به پدر و مادر تاکید کرد و آن را مایه عاقبت بخیری فرزندان عنوان کرد.

مادر شهید میردوستی با اشاره به اهمیت انتخابات بر اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی تصریح کرد: باید بحث انتخابات را جدی بگیریم و با شناخت دست به انتخاب بزنیم

وی تاکید کرد: باید در انتخابات منویات مقام معظم رهبری درخصوص گزینه اصلح را ملاک قرار دهیم.

مادر شهید میردوستی اظهار داشت: همانطور که مقام معظم رهبری می‌فرمایند کاندیدا‌های ما باید شجاعت داشته باشد به فکر جاه و مقام نباشند، مسئولیت پذیر باشند و دین خود را به ملت ادا کنند.

وی خاطرنشان کرد: نباید با نماد رنگی پای صندوق انتخابات برویم، چون نماد ما پرچم جمهوری اسلامی به رهبری مقام معظم رهبری که بیرق امام حسین (ع) است، می‌باشد.

وی تصریح کرد: رفتن پای صندوق‌ها واجب است ما همان‌هایی هستیم که با حضور حداکثری خود تشییع باشکوه تاریخ را در سوگ شهید سپهبد سلیمانی رقم زدیم و موظف هستیم با حضور با شکوه خود زمینه‌های انتخاب کاندیدای با کفایت و با صلاحیت را فراهم کنیم.

وی در ادامه به تاثیر حالات روحی مادر بر فرزند از همان زمان جنینی اشاره کرد و گفت: حتی جنین هم حس دارد، بنابراین با وضو بودن، توجه به حلال و حرام و توجه ویژه به لقمه حلال در رشد مثبت فرزند تاثیر دارد.

مادر شهید میردوستی در ادامه به معرفی فرزند شهیدش پرداخت و با اشاره به خاطره‌ای از وی گفت: محمدحسین محرم‌ها همیشه در هیئت‌ها حضور داشت و همیشه روی زبانش نام حضرت ابوالفضل (ع) بود. یک بار هیات منزل ما بود و محمد حسین یک تی‌شرت مشکی داشت و رفته بود کنج آشپزخانه و برای خودش عزاداری می‌کرد و سینه می‌زد، انگار در این محیط نبود. بعد از مراسم دیدم محمدقاسم برادرش دارد با او دعوا می‌کند گفتم محمدقاسم چه شده؟ گفت هر چه صدایش می‌کنم جواب نمی‌دهد انگار اینجا نیست! برادرش گفت همه دارند با ریتم سینه می‌زنند، او دارد برای خودش سینه می‌زند، گفتم چه کارش داری حالا بچه‌ام دارد برای خودش سینه می‌زند، گفت چرا با ریتم نمی‌زند؟!. وقتی که محمدحسین شهید شد، محمدقاسم می‌گفت آن کسی که با ریتم می‌زد ما بودیم، ما دنبال ریتم بودیم و حسینی نبودیم، او واقعاً حسینی بود و حسین‌وار رفت و ما همچنان ماندیم!

انتهای پیام/۱۴۱

نظر شما
پربیننده ها