به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از مشهد، «محمد رضایی» در سال 1346 به دنیا آمد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم جهت دفاع از کیان ایران اسلامی و آرمان‌های امام خمینی (ره) داوطلبانه عازم جبهه شد.
وی در دومین مرحله اعزامش به جبهه پس از گذراندن دوره‌های آموزشی در واحد اطلاعات عملیات لشکر 21 امام رضا (ع) مشغول به انجام وظیفه شد. شهید رضایی در عملیات «کربلای 4» به عنوان غواص راهنما و خط شکن شرکت کرد و در این عملیات به اسارت نیروهای بعثی در آمد.
پس از طی مراحل اولیه و گذشت چند ماه از اسارت، محمد رضایی توسط فردی به نیروهای عراقی معرفی می‌شود و کشته شدن افسران و نیروهای عراقی در خط مقدم را متوجه وی می‌کند.
«محمد رضایی» شناسایی و تحویل دو نفر از جلادان و شکنجه‌گران اردوگاه تکریت 11 به نام‌های «عدنان» و «علی آمریکایی» می‌شود.
محمد رضایی در سال 1366 در زیر شکنجه دژخیمان بعثی به شهادت رسید. پیکر این بسیجی آزاده در سال 1381 به میهن بازگشت و در مسجد امام سجاد (ع) حد فاصل فاروج به قوچان به خاک سپرده شد.
«مجتبی سنقری» از آزادگان استان همدان در خصوص نحوه شکنجه و شهادت محمد رضایی را با هدف اعتراف گرفتن از او اینگونه روایت می‌کند: شهید رضایی را در چند مرحله شکنجه کردند. در مرحله اول «عدنان» و «علی آمریکایی» روزهای متمادی وحشیانه با چوب و کابل به جان محمد افتادند و با اتو قسمت‌هایی از بدون او را سوزاندند.
وی افزود: در مرحله دوم، محمد رضایی که در اثر ضربات چوب و کابل و سوء تغذیه، رنجور، ضعیف و بی‌رمق شده بود، کشان کشان به حمام بردند و زیر دوش آب داغ قرار دادند تا بدن در برابر ضربات کابل انعطاف‌پذیر شود. با هر ضربه کابل قسمتی از پوست و گوشت او جدا می‌شد و به دیوار حمام می‌چسبید که اثرات آن تا مدت‌ها بر دیوار حمام دیده می‌شد.
این آزاده همدانی خاطر نشان کرد: در برابر سؤالات مکرر شکنجه‌گران در خصوص اینکه افسران و سربازان ما را تو کشتی و چه اشخاص دیگری بودند؟ نام ببر! محمد رضایی نای صحبت نداشت و با اشاره ابرو جواب نه می‌داد. او را به بیرون حمام آوردند و با پارچ، آب نمک بر روی بدن زخمی او ریختند که ناله جانسوز او به آسمان بلند شد.
سنقری ادامه داد: «عدنان» که از مقاومت و سرسختی محمد عاجز شده بود فریاد زد تمامت می‌کنم و بعد بدن محمد را به همراه «علی آمریکایی» داخل حمام کشید و قالب صابونی را در دهانش قرار داد و با پوتین به حلق او فرو کرد.
وی در پایان گفت: در مرحله سوم، بدن بی جان او را روی سیم خاردار انداختند و عکس گرفتند و طی یک گزارش صوری به صلیب سرخ، ادعا کردند که اسیر ایرانی در حین فرار مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. سپس پیکر او را داخل پتو پیچیدند و به نقطه نامعلومی انتقال دادند.
انتهای پیام/
