عباس جهانتاب/ به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، حضرت امام خمینی (ره) برای برپایی حکومت اسلامی و تحقق نهضت آزادی بخش خود، مشی سیاسی حضرت علی (ع) را الگوی خویش قرار داد. در میان کلمات امام راحل و فرمایشات گهربار امیرالمومنین (ع) رقابتهای تام و تمامی دیده میشود که این امر نشان دهنده آن است که حضرت امام خمینی (ره) سعی داشت مدلی از حکومت علوی را پیاده سازی کند، حکومتی که بعد از ۱۴ قرن تماما اسلامی و منطبق بر آموزههای نبی مکرم اسلام (ص) است.
«عبدالحسین خسروپناه» در کتب «جامعه علوی در نهجالبلاغه» سعی کرده تا تصویری از ابعاد مختلف جامعه علوی بر اساس نهجالبلاغه ارائه کند.
قسمتهایی از متن کتاب را در ادامه میخوانید:
قلمرو دین در عرصه سیاست
وقتی سخن از سیاست علوی به میان میرود، به معنای نفی بهرهبرداری از عقل و تجربه نیست. بیشک سیاستمدار علوی در تصمیمهای سیاسی باید از روشهای عقلانی جهت تحقق اهداف سیاسی علوی بهره بگیرند؛ ثانیاً در سنت علوی کمتر به علم سیاست به عنوان تفسیر روابط میان رویدادهای سیاسی پرداخته شده است.
قلمرو سیاست دینی در کلام علوی حداکثری است؛ ولی نه در علم سیاست یا جامعهشناسی سیاسی، بلکه در حوزه کلام سیاسی و فقه و حقوق سیاسی و اندیشه سیاسی.
تعلیمات علوی در عرصه سیاست، مشتمل بر چیستی سیاست و حکومت، ویژگیهای حاکم اسلامی، روشهای سیاسی، آزادی و حقوق سیاسی مردم، اهداف سیاست اسلامی و مانند اینها است.
سیاست علوی با نگرشی که به آدم و عالم دارد و هستیشناسی، خداشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی معینی را ارایه میکند، رویکرد جدیدی به مسائل سیاسی به ما عطا میکند و مطالب مهمی به عرصه سیاست میافزاید.
و اینک به پارهای از آموزههای امیر کلام در باب مسائل سیاسی اشاره میکنیم:
1. نگرش امام به سیاستمداری و حکومتداری
«سوگند به خدایی که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعتکنندگان نبود و یاران، حجت را بر من تمام نمی کردند و اگر خداوند از علما عهد و پیمان نگرفته بود که برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رها مینمودم و آخر خلافت را به کاسه اول آن سیراب میکردم. آنگاه میدیدید که دنیای شما نزد من از آب بینی گوسفندی بیارزشتر است.»
امام(ع) علیرغم این نگرش، از ضرورت حکومت هم سخن میگوید و وجود زمام داری نیک یا بد را برای مردم لازم میشمارد.
2. ویژگی سیاست اسلامی
یکی از ویژگیهای سیاست علوی، پیوند ناگسستنی میان ارزشهای اخلاقی و سیاست اسلامی است. امام در نامه 53 خطاب به مالک اشتر میفرماید: «مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی.»
«به مردم نگو به من فرمان دادند و من نیز فرمان میدهم، باید اطاعت شود که اینگونه خودبزرگبینی، دل را فاسد و دین را پژمرده و موجب زوال نعمتها است.»
ویژگی دیگر در سیاست اسلامی این است که حقوق دولت و مردم به صورت طرفینی است؛ یعنی هم مردم بر حاکم حق دارند و هم حاکم نسبت به مردم، صاحب حق است و اصولاً اگر حق به سود کسی اجرا شود، ناگزیر روزی به زیان او نیز به کار میرود و چون به زیان کسی اجرا شود، روزی به سود او نیز جریان خواهد داشت.
بنابراین حق و تکلیف نسبت به یک دیگر تضایف و همنشینی دارند و هر صاحب حقی را مکلف و هر مکلفی را صاحب حق میکند و تنها خداوند سبحان است که صاحب حق و بدون تکلیف است و با قدرت و حکمت و عدالتش برای مردم حقوقی فرض کرد و در میان حقوق الهی، بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است.
حضرت علی(ع) به همین دلیل، اصلاح مردم و زمامداران را به یکدیگر وابسته میداند. ویژگی دیگر سیاست علوی، پرهیز از حیله و نیرنگ است. در این باب فرمود: «سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه حیلهگر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود، من زیرکترین افراد بودم؛ ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است. روز رستاخیر در دست هر حیلهگری پرچمی است که با آن شناخته میشود. به خدا سوگند من با فریبکاری غافلگیر نمیشوم و با سختگیری ناتوان نخواهم شد.»
3. ویژگیهای حاکم اسلامی
حضرت علی(ع) در سراسر نهجالبلاغه و سایر مجامع روایی از مختصات حاکم اسلامی سخن گفته است که به برخی از آنها اشاره میشود:
الف . ضرورت خودسازی: حضرت در نامه 53، مالک اشتر را به رام کردن نفس و کنترل آرزوها و خودسازی توصیه میکند. امام به همه کارگزاران کشور، سفارش به خودسازی و کنترل هوای نفس میکند تا با خودسازی بتوانند به سیاست توحیدی واسلامی دست یازند. امام در حکمتهای خویش میفرماید:
«کسی که خود را رهبر مردم ساخته، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران پردازد، خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند، با کردار تعلیم دهد، زیرا آنکس که خود را تعلیم دهد و ادب کند، سزاوارتر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب آموزد.»
ب. ضرورت علم و آگاهی حاکم اسلامی
ج. اجرای احکام الهی و زنده نگهداشتن سنت پیامبر و جاری ساختن حدود الهی بر مجرمان و رساندن سهمهای بیتالمال به طبقات مردم.
د. عدالتورزی و هدایتسازی و مقابله با بدعتهای اجتماعی.
د_ پرهیز از خودبزرگبینی و تعصب و تفاخر جاهلی و انکار نعمتهای الهی و استنادکارهای نادرست به خداوند.
و. بخیل و نادان و ستمکار نبودن حاکم: «همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمتها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهدهدار شود تا در اموال آنها حریصگردد و نادان نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود، مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمیتواند رهبر مردم باشد که با ستم، حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند.»
حضرت در خطبه 136 و 131، حفظ نوامیس مردم، پاسداری از خون و بیتالمال، اجرای احکام الهی، پرهیز از بخل و جهل و تعدی به حقوق و حیف و میل و تبعیض و رشوه خواری، عمل به سنت، خداگرایی، اصلاح مردم، دفاع و حمایت از مظلوم، مبارزه با ستمگران، اجرای عدالت بر ستمگران، حقگرایی و قاطعیت را از ویژگیهای سلبی و ایجابی حاکم اسلامی میداند و نیز در نامه 10 علل طرد معاویه از حکومت اسلامی را فرو رفتن در زینتها، فریب خوردن از لذتها، اسیر و مطیع دنیا شدن، رفاه و شیطانزدگی، عدم لیاقت رهبری، منافق و کوردل بودن، پذیرش مکروهانه دین و دروغگو بودن معرفی میکند.
4. آزادی سیاسی مردم
یکی از عناصر مهم در فلسفه و اندیشه سیاسی، مقوله آزادی سیاسی و اجتماعی مردم است که از سنت علوی مشهود است. برای نمونه حضرت در ماجرای بیعت، مردم را آزاد گذاشت و حتی از کسانی چون عبداللَّه بن عمر، محمد بن عمر بن مسلمه، اسامه بن زید، حسان بن ثابت و سعد بن مالک نیز به زور بیعت نگرفت و یا مردم رقه را جهت پلسازی در جنگ صفین مجبور نکرد ولی از افشای ماهیت عالم نماها نیز کوتاه نمیآمد. ماهیت عمروعاص و معاویه و مغیره و اشعث بن قیس را برای مردم افشا کرد.
همچنین امام، به رغم پذیرش آزادی سیاسی مردم، از هدایت منحرفان دست نمیشست و با سخنرانی و موعظه به انحرافات آنها آگاهی میبخشید. برای نمونه خوارج را به فریب و خدعه معاویه آگاه کرد و کجیها و شبهات و تأویلات آنها را پاسخ داد.
همچنین در هدایت خلیفه اول و زبیر تلاش فراوان نمود. امام به اهانت کنندگان و شکستخوردگان جنگ از خود عفو و گذشت نشان میداد و اهانتهای خوارج را تحمل میکرد و با مخالفان خود، برخورد مسالمتآمیز نشان میداد.»
انتهای پیام/ 161