گروه بینالملل دفاعپرس: سردار سلیمانی قدرتمندترین فرمانده نظامی غرب آسیا بود و بسیاری از تحلیلگران جهانی او را دومین فرد قدرتمند جمهوری اسلامی پس از رهبر انقلاب میدانستند؛ همچنین استراتژیهای نظامی او در خدمت سیاست خارجی قرار می گرفت.
الگوی سردار سلیمانی در عرصههای استراتژیک به اندازهای حائز اهمیت بود که بسیاری از سران کشورها در دیدار از ایران خواهان مذاکره با او بودند بنابراین طرحها و ایدهها و عملکردهای سپهبد سلیمانی که میتوان آنها را بال اجرایی چارچوبهای سیاست خارجی بهخصوص در بُعد منطقهای دانست، میراث و الگویی را در عرصه نظام بینالملل پیشروی سیاستگذاران جمهوری اسلامی قرار میدهد که اتکا به آن راهگشای بنبستهای سیاست خارجی خواهد بود.
در واقع برای رسیدن به درستترین پاسخ این پرسش که سپهبد سلیمانی که بود و چرا شهادت او تا این اندازه بازتاب ملی، منطقهای و جهانی داشت؛ بهترین راه این است که سراغ میراث های او در عرصه نظام بین الملل برویم.
بر اساس این گزارش به نقل از پیام انقلاب، سپهبد سلیمانی که به حق در درستترین تعریف باید او را سردار دلها نامید، طی دهها حضور در نیروی قدس سپاه پاسداران، الگوهایی را برای جمهوری اسلامی به ارمغان آورد که میتوان آنها را میراثهای او نامید؛ میراثها در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی و در ابعاد مختلف قابل مشاهدهاند.
ارتقای بازیگری ایران در سطح جهانی
یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی ایران با شعار نه شرقی نه غربی حرکت در مسیر کسب جایگاه جهانی در مقام بازیگری اصلی در این عرصه بوده است؛ ابعاد فرهنگی و تمدنی مبتنی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی، ظرفیتی است که ایران را شایسته ایفای چنین نقشی کرده است.
در این میان محوریت سردار سلیمانی در تقویت بُعد دیگر قدرتسازی جهانی ایران یعنی حوزه نظامی، عملیاتی و بازدارندگی مبتنی بر شکلگیری نظم خاورمیانه بر محوریت ایران جایگاه جمهوری اسلامی در نقشآفرینی جهانی را دو چندان کرد.
اذعان سیاستمداران و اندیشمندان کشورهای مختلف به حضور جمهوری اسلامی ایران برای حل بحرانهایی مانند سوریه، عراق، یمن و... نشان از همین هموارسازی مسیر ارتقای بازیگری ایران دارد.
میراث حاج قاسم سلیمانی در عرصه بینالملل
تقابل ساختار نظام بینالملل با ایران را میتوان سرچشمه همه چالشها نامید که هزینههای مادی بسیاری بر ایران وارد کرده است؛ اغراق نیست اگر تغییر مدار این تقابل را از پیروزی ساختار به ایجاد برتری به نفع ایران، بزرگترین میراث شهید سلیمانی در عرصه بینالملل بدانیم؛ چراکه سردار سلیمانی بهدلیل ویژگیهای منحصر به فرد در شکل و ماهیت مبارزه یعنی تمرکز همزمان بر عرصه نظامی و سیاسی و نیز تقابل غیر مستقیم با بازیگران رهبرِ ساختار، توانست هم در عرصه هنجاری وزن گفتمان پویای سیاسی و ایدئولوژیک ایران را ارتقا بخشد و هم در عرصه ژئوپلیتیکی مرزهای نفوذ ایران را گسترش دهد.
این راهبرد بهعنوان بهترین و کم هزینهترین تاکتیک، بیشترین هزینه را به جبهه متخاصم ساختاری وارد کرد و دیپلماتهای ایران را در مذاکرات گوناگون در موقعیت برتر قرارداد.
تغییر توازن قوای منطقهای
نوام چامسکی در کتاب «دخالتها» معتقد است که کنترل ایران بر هلال شیعی وحشتناک ترین کابوس برای آمریکاست؛ تحولات دو دهه اخیر منطقه که متاثر از حضور و نفوذ مستقیم سردار سلیمانی بود، این کابوس را در بدترین شکل خود برای آمریکا بهعنوان بزرگترین دشمن جمهوری اسلامی به وجود آورد؛ ماحصل این کابوس یعنی تغییر توازن قدرت منطقهای به نفع ایران مهمترین رهاورد استراتژی شهید سلیمانی بود.
این تغییر توازن در دل خود دو نتیجه را در عرصه بینالمللی برای ایران بههمراه داشت؛ توسعه عمق استراتژیک ایران در منطقه و بهدنبال آن ایجاد توان بازدارندگی بهعنوان یک شاخص مهم در تغییر الگوی ساختاری روابط بینالملل؛ این الگو مرز تهدیدات ایران را تا عمق راهبردی کشورهای متخاصم عقب راند.
تقویت و فعال شدن جنبشهای مردمی
عینیترین میراث سردار سلیمانی نقش بسیار پررنگی در بازیگری ایران بویژه در بُعد منطقهای ایفا میکند و در نتیجه عرصه بینالمللی را نیز برای در نظر گرفتن منافع جمهوری اسلامی هموار کرد؛ تقویت و فعال شدن جنبشها و گروههای مردمی تاثیرگذار در تحولات سیاسی و نظامی کشورهای منطقه است.
نقش سردار سلیمانی در این حوزه آن بود که توانست میان آرمان مشترک (حکومت اسلامی) جمهوری اسلامی و این گروهها پیوند برقرار کند؛ این پیوند که مبتنی بر آگاهی جمعی متاثر از آموزههای اصیل اسلامی است، زمینه تبدیل شدن به رفتار سیاسی را به دست آورد.
تقویت گفتمان مقاومت
تهدیدات امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه اخیر، نقش برجسته سیاست خارجی امنیت محور را در راهبردهای ایران ناگزیر کرده بود؛ این نوع سیاست خارجی قطعاً و طبعاً نمیتوانست به تنهایی از سوی فعالان عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی اجرا شود لذا بدون شک سردار سلیمانی را میتوان پایه اساسی عمقبخشی از این نوع سیاست خارجی دانست؛ نکته بسیار مهم در این فرایند آن است که این الگو از سوی شهید سلیمانی با تقویت گفتمان مقاومت و همسانسازی عاطفی و معنوی آن در سطح منطقهای با سیاست خارجی جمهوری اسلامی صورت گرفت.
دیپلماسی متفاوت سردار سلیمانی
سردار سلیمانی اگرچه نیرویی در حوزه نظامی بود اما خود را تنها به این حوزه محدود نکرد و بر همین اساس میراثهای او تفاوتهای عملکردی و نگرشی او با بسیاری از دیپلماتهای جمهوری اسلامی است؛ تفاوتهایی که میتوان برخی از نتایج آنها را گفتمان سازی، دور سازی تهدیدات و ایجاد نظم پایدار به نفع جمهوری اسلامی ذکر کرد.
یکسانانگاری منافع ملی و فراملی: قدرت منحصر به فرد سردار سلیمانی بهعنوان مغز متفکر گستره نفوذ منطقهای، جمهوری اسلامی را از عراق و سوریه گرفته تا یمن و افغانستان، او را به یک نیروی نظامی عملیاتی و سیاسی بی نظیر تبدیل کرده بود؛ این شاخص را بیشتر از هرچیزی باید ناشی از همترازی منافع ملی و فراملی در نگرش سردار سلیمانی دانست، به این معنا که او بر خلاف بسیاری دیگر از فعالان سیاست خارجی جمهوری اسلامی همواره درگیر تصادم میان این دو نوع هستند، نشان داد که میان این دو دسته هیچ تضادی وجود ندارد و تأمین هر کدام از آنها حقوق دسته دیگر را بهطور خودکار به دنبال خواهد داشت.
ارجح دانستن امنیت: تاریخ ایران نشان داده تعدی و تجاوز بیگانگان به کشور درست زمانی صورت گرفته که توان نظامی ما ضعیف بوده است؛ علاوه بر این در نظام ناعادلانه بینالملل کنونی که بیاعتمادی عنصر اساسی آن است و نیز با توجه به تهدیدانگاری گفتمان جمهوری اسلامی از سوی ساختار، قطعاً هر درجه از ضعفی در توان نظامی طمع نظام سلطه برای تسلط بر ایران را افزایش خواهد داد؛ بر اساس همین تجربه تاریخی سردار سلیمانی بر خلاف بسیاری دیگر از سیاستمداران ایران، امنیت و توان نظامی را بستر توسعه دیپلماسی و افزایش قدرت چانهزنی میدانست.
امنیتسازی فرامرزی: منطقه غرب آسیا بهدلیل حضور نظامی و دخالت آمریکا شاهد عصر کُشتمان است؛ در این اصل بر خلاف برخی از سیاسیون جمهوری اسلامی ایران، سلیمانی امنیت را نه درون و اطراف مرزها بلکه آن را در سطح فرامرزی جستجو میکرد؛ نتیجه این راهبرد افزایش توان بازدارندگی، دور شدن تهدیدات و سایه جنگ، سیاست دفاع رو به جلو و ایجاد پشتوانه برای مذاکرات دیپلماتیک بود.
در پایان باید گفت که برخی از کارشناسان امنیتی ترور سردار سلیمانی را مهمترین مصداق اقدامات تروریستی در تاریخ ایالات متحده میدانند؛ دلیل این اهمیت را باید در جایگاه نقش سردار سلیمانی بهعنوان متغیری همهجانبه یافت که در سطوح مختلف ملی منطقهای و جهانی ایدئولوژی،گفتمان و ساختار مورد پسند نظام سلطه به رهبری آمریکا را به چالش کشید.
در واقع شهید سلیمانی بر پایه ادراک و نگرش خاص سیاسی و همزمان شم نظامی بی نظیر خود بدترین کابوس ها را برای دشمنان جمهوری اسلامی پدید آورد؛ الگوی ساختاری ایجاد شده از سوی سردار سلیمانی بهگونهای است که در دوران حیاتشان با ایجاد بازدارندگی امنیتسازی فرامرزی و تغییر توازن منطقهای و پس از شهادت به واسطه این نمایش حیرتآور انسجام میلیونی در تشییع ایشان، زمینه افزایش نفوذ سیاسی، اعتبار اجتماعی و تاثیرگذاری منطقهای جمهوری اسلامی را در عرصه بینالملل فراهم آورد.
انتهای پیام/ 421