کمی حنا بیارید، می خوام عروسی کنم!

آن شب حنابندان مفصلی کرد و سپس به حمام رفت. صبح زود با همه بچه ها حتی دوستانش که در مقر دیگری بودند خداحافظی کرد و به همه گفته بود می خواهم عروسی کنم.
کد خبر: ۳۸۷۹۱
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۱ - 18January 2015

کمی حنا بیارید، می خوام عروسی کنم!

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، در گرماگرم عملیات والفجر 8، شهید "ابراهیم فیروزی" باعجله به مقر آمد و گفت: کمی حنا برایم فراهم کنید! در حالی که همه متعجب شده بودیم ادامه داد: قصد ازدواج دارم فردا شب می خواهم عروسی کنم!

آن شب حنابندان مفصلی کرد و سپس به حمام رفت. صبح زود با همه بچه ها حتی دوستانش که در مقر دیگری بودند خداحافظی کرد و به همه گفته بود می خواهم عروسی کنم.

پس از آن به سوی منطقه فاو حرکت کرد، در طول راه خمپاره ای به ماشین آنها اصابت کرد و جالب اینکه از آن جمع فقط فیروزی به شهادت رسید.

شهید ابراهیم فیروزی

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار