یادداشت/ عصمت دهقانی

سفری با پای دل، به وقت راهیان نور

در این ایام که فرصت طلایی حضور در سرزمین نور از ما گرفته شده است؛ با پای دل به استقبال نسیم دلنواز«اروند» می‌رویم و در لابه لای کتاب‌های خاطرات رزمندگان و با استفاده از ظرفیت‌هایی مانند رسانه های دیداری و شنیداری و فضای مجازی این‌بار در کنج خانه‌هایمان قصه‌ی رشادت‌های رزمندگان را مرور می‌کنیم.
کد خبر: ۳۸۸۷۲۳
تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۱۹ - 19March 2020

سفری با پای دل، به وقت راهیان نور

گروه استان‌های دفاع‌پرس- عصمت دهقانی؛ در آن هنگام که سفر عطر معنوی به خود می‌گیرد و آن زمان که مسافر قدم در حریم قدسی مقربان درگاه باریتعالی می‌نهد؛ دیگر نباید او را مسافر خواند بلکه او مهمان ویژه‌ای است که ندای « فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى » او را به سوی خود فرا می‌خواند.

در این میان مسافران راهیان نور در پی‌ حقایقی  از دفاعی بی‌بدیل هستند. در اهمیت اردوهای راهیان نور همین بس که مقام معظم رهبری(مدظله العالی) فرمودند: «آنچه مهم است این است که ملت ایران این مقطع تاریخىِ حساس دفاع مقدس را هرگز فراموش نکند و سال‌های پرمحنت، ولی پرافتخار دوران جنگ تحمیلی را هرگز از یاد نبرید. این آمدن‌ها، این اظهار ارادت‌ها، این یادبود گرفتن‌ها، کمک می‌کند به اینکه این یادها در ذهن‌ها زنده بماند.»

سرزمین جبهه ها متبرک از خون جوانانی است که با عبور از پیروزی‌های ظاهری به فتح الفتوح حقیقی رسیدند و اینجا حسین بن علی(ع) دل‌های جوانان را فتح کرد است. در این سرزمین، قهرمانان میدان ایثار و شهادت قلمروی نفس را فتح کرده  و شیطان درون  را تسلیم اراده  خود کردند.

 اینجا ساختمان‌های زخمی «دوکوهه»  نشانه‌هایی از جنگی نابرابر را بر قامت خود به یادگار دارند. اینجا حسینیه «حاج همت» راز و نیاز عارفانه رزمندگان را که در دل شب مشق اخلاص می‌نگاشتند؛ هرگز فراموش نخواهد کرد. رزمندگان با «دو کوهه» انسی داشتند که مپرس این را می‌شود از ذره ذره خاکش، از زمینش، از دیوارهایش  و از تابلوهایی که به یاد شهدا در اطرافش قد علم کرده اند؛ فهمید.

 اما این روزها نه قطاری آنجا می‌ایستد تا بسیجی‌ها پیاده شوند و خود را برای دفاعی جانانه آماده کنند و نه اتوبوس مسافران راهیان نور در آن حوالی دیده می‌شوند. امسال  ورود مهمان ناخوانده ای به نام «کرونا»، اگرچه باعث شد خیلی از برنامه‌های‌مان بهم بریزد و نتوانیم به سرزمین ملائک سفر کنیم؛ اما جهاد ادامه دارد. این‌بار ایثار و از خودگذشتگی سفیدپوشان خط مقدم مبارزه با کرونا، فعالیت‌های جهادی گروه‌های مختلف مردمی، بسیجی، طلاب و ... یاد آور ایثار، مجاهدت و  اوج اخلاص شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس است. مطمئنا یادآوری رشادت‌های شهدا در ایجاد این روحیه فداکاری بسیار تاثیر گذار بوده و هست.

در چنین شرایطی اگر نتوانیم قدم در جاده‌هایی بگذاریم که هنوز هم شانه‌هایشان به نشان خاکریز مفتخراند واگر نتوانستیم در موازات جاده ای حرکت کنیم که بارها طعم تلخ شنی تجاوز را چشیده است؛ چشم دنیایی را می‌بندیم و با دیده دل می‌بینیم  رمل‌ها و شن‌های روان «فکه» را، بزرگی «فتح المبین» و شکوه «بیت المقدس» را، غربت «شرهانی» را، عطر عجیب «طلائیه» را، تنهایی کانال «کمیل » را، خاطرات عملیات «کربلاهای 4 و 5» در سوز سرمای زمستان 67 و عملیات «بیت المقدس 7» در گرمترین گرمای خرداد 67  را، شنیده‌ام در آن عملیات رزمندگان اسلحه‌های خود را با آستین می‌گرفتند که دستشان نسوزد.

آری، اگر چه امسال بخاطر پرواز غریبانه جمعی از هموطنان‌مان بویژه مجروحان شیمیایی که دیگر ریه‌های خسته شان تاب تحمل درد دیگر را نداشت، حال دلمان خوب نیست؛ نسل جوان باید قصه مدافعان «دهلاویه» که در همان روزهای آغازین تجاوز دشمن بعثی به شهرهای مرزی، 10 روز جانانه در برابر دشمن مقاومت کردند و یا  روایت  لحظات پرالتهاب  اوج عملیات‌ها را  که دست رزمندگان، برای تیمم  خاک را لمس می‌کرد و زبان‌ها ذکرمی‌گفتند و بدن‌ها در جنب و جوش بودند را بشنوند. جوانان ما باید قصه خاکی که نخل‌هایش هم ایستاده مردند را بشنوند.

 و در این ایام که فرصت طلایی حضور در سرزمین نور از ما گرفته شده است؛  با پای دل به استقبال نسیم دلنواز«اروند»  می‌رویم. حس عجیب «نهرخین» را مهمان خانه‌های‌مان می‌کنیم و در لابه لای کتاب‌های خاطرات رزمند گان، اشک‌های عملیات «حاج عمران» را، باران رحمت «طلاییه» را، رازهای نگفته‌ی  قمقمه‌های پر از آب کنار پیکر پاک شهدا را مرور می کنیم و با استفاده از ظرفیت هایی مانند،  رسانه ای دیداری و شنیداری و  فضای مجازی  رشادت‌ها و حماسه آفرینی رزمند گان را بیش از پیش  روایت می کنیم. روایت همان‌هایی که در مخمل سرمه ای آسمان «شلمچه» به  سوی معبود پر کشیدند، این‌بار در کنج خانه‌هایمان مرور کنیم و به یاد شهدا می نویسیم تا بوی خوش روزهایی که جبهه‌ها بهار خود را سپری می‌کردند از مشام قلم‌ها دور نشود.

و اکنون در واپسین ساعات سال 1398 ما نیز دعای شهید مطصفی چمران را زمزمه می‌کنیم: « خدایا آنان که به من بدی کردند؛ مرا هوشیار کردند. آنان که از من انتقاد کردند؛ به من را و رسم زندگی آموختند. آنان که به من بی‌اعتنایی کردند؛ به من صبر و تحمل آموختند. آنان که به من خوبی کردند؛ به من مهر و وفا آموختند. پس خدایا به همه اینان که باعث تعالی دنیا و آخرت من شدند خیر و نیکی برسان»

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها