صیاد دل‌ها/

عبرتی که مسئولان باید از زندگی شهید «صیاد شیرازی» بگیرند

نویسنده و پژوهشگر دوران دفاع مقدس، در صفحه اجتماعی خود، با اشاره به نحوه زندگی شهید صیاد شیرازی، نوشت: «طرف فرمانده مهمی در جنگ بود، به‌خاطر عملیات «مرصاد» و ضربه مرگباری که بر مزدوران وطن‌فروش صدامی زد، منافقین به خونش تشنه بودند. خودش می‌نشست پشت فرمان ماشین معمولی و نه زرهی! راه می‌افتاد و می‌اومد دانشگاه تهران».
کد خبر: ۳۹۱۱۷۹
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ - ۰۴:۲۷ - 11April 2020

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، «حمید داوودآبادی» رزمنده، جانباز و پژوهشگر دوران دفاع مقدس است که تاکنون چندین کتاب از خاطرات خود را منتشر کرده است. وی همزمان با سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی، در صفحه اجتماعی خود، به نحوه زندگی این شهید والامقام پرداخت و نوشت:

«طرف دو روز به قدرت می‌رسه، خانه‌اش را عوض می‌کنه، از پایین‌ترین نقطه تهران میره همسایه کوه‌های شمال تهران می‌شه! طرف، چون روزگاری کاره‌ای بوده و مورد خشم منافقین، با گذشت ۴۰ سال، همچنان با دو سه تا ماشین ضدگلوله و دوجین محافظ تردد می‌کنه!

دوماه است بخاطر کرونا، مردم باید از هم فاصله بگیرند؛ برخی حضرات، ۴۰ سال است که از مردم فاصله گرفته‌اند و دور از چشم آن‌ها، خودشون باهم زندگی می‌کنند!

طرف فرمانده مهمی در جنگ بود، به‌خاطر عملیات «مرصاد» و ضربه مرگباری که بر مزدوران وطن‌فروش صدامی زد، منافقین به خونش تشنه بودند. خودش می‌نشست پشت فرمان ماشین معمولی و نه زرهی! راه می‌افتاد و می‌اومد دانشگاه تهران.

عبرتی که مسئولان باید از زندگی شهید «صیاد شیرازی» بگیرند

از همان دری که همه مردم وارد می‌شدند، وارد می‌شد؛ گماشته و سرباز نداشت که دنبالش سجاده بیاورند و پهن کنند. از در پاویون نماز جمعه وارد نمی‌شد و در قسمت ویژه، کنار مسئولینی که بیشترین فاصله را با مردم داشتند و دارند، نمی‌نشست.

همیشه میان مردم بود. نه دم انتخابات برای جلب رای، بلکه همیشه این‌جور بود. خودم چندین‌بار دیده بودمش و افتخارم این بود با او سلام و علیک کرده بودم.

فرمانده مخلص و دلیر و شجاع جنگ شدن که کاندید شدن و تبلیغات نمی‌خواهد! جگر می‌خواهد و ایمان.

عبرتی که مسئولان باید از زندگی شهید «صیاد شیرازی» بگیرند

یکی از دوستانش تعریف می‌کرد که همیشه در قنوت نمازهایش، با بغض و دلِ شکسته، می‌گفت: «اللهم احفظ قائدنا الخامنه‌ای...».

همون دوستش می‌گفت که یک‌بار همراه بقیه فرماندهان نظامی، خدمت مقام معظم رهبری فرمانده کل قوا بودیم. یک گوشه دور از بقیه نشسته بود و کاغذ و قلمی در دست داشت. تا سخنی از دهان آقا خارج می‌شد، به سرعت آن را یادداشت می‌کرد. خیلی برایم عجیب آمد، بعد از جلسه بهش گفتم: «چرا این‌قدر به خودتان زحمت دادید و سخنان آقا را یادداشت کردید؟ چندساعت دیگه روزنامه‌ها متن کامل سخنان حضرت آقا را منتشر می‌کنند». با تعجب نگاهم کرد و گفت: «منتظر بمانم که چند ساعت دیگه روزنامه‌ها سخنان حضرت آقا را چاپ کنند؟! به محض اینکه کلام از لبان آقا خارج می‌شوند، یادداشت می‌کنم تا ببینم چگونه می‌توانم آن را عملیاتی کرده و به آن عمل کنم».

واقعاً چه کسی لایق‌تر از «علی صیاد شیرازی» برای شهادت به دست منافقین، شقی‌ترین و پست‌ترین مزدوران صدام؟!».

انتهای پیام/ 113

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار