تحلیل وقایع سال سوم جنگ تحمیلی؛

فعال شدن جبهه های میانی جنگ در سال 62/ شهادت حسن باقری و مجید بقایی ضربه ای سنگین به فرماندهان

سال دوم جنگ تحمیلی با پیروزی های بزرگ ایران از سویی و عدم الفتح به علت تأخیر در سازماندهی و اجرای عملیات هماهنگ در شرق بصره همراه بود.
کد خبر: ۳۹۲۴
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۷ - 12October 2013

فعال شدن جبهه های میانی جنگ در سال 62/ شهادت حسن باقری و مجید بقایی ضربه ای سنگین به فرماندهان

خبرگزاری دفاع مقدس: سال سوم جنگ در حالی آغاز شد که فرماندهان با توجه به عدم توفیق در عملیات رمضان، قصد داشتند تا با فعال نمودن جبهه های میانی، بار دیگر زمان مناسب برای عملیات گسترده ای در جنوب را به دست آورند؛ لذا در نهم مهرماه 1361 عملیات مسلم بن عقیل را در ارتفاعات مشرف به شهر مندلی عراق در منطقه ی عمومی سومار و نفت شهر به اجرا گذاشتند.

نتایج اولیه ی عملیات قابل قبول به نظر می رسید؛ چرا که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی توانسته بودند ضمن بازپس گیری چند پاسگاه مرزی از جمله پاسگاه مهم "سلمان کشته" و مناطق مشرف به مندلی عراق را آزاد نمایند. با آنکه فرماندهان و نیروهای عمل کننده تمام تلاش خود را جهت ایجاد بهترین وضعیت برای کشور انجام دادند، ولی پاتکهای سنگین دشمن در منطقه، نرسیدن به موقع امکانات به خطوط مقدم و مشکلات نبرد کوهستانی سبب شد که این عملیات نیز به تمام اهداف خود نرسد.

یک ماه بعد در تاریخ دهم آبان ماه 1361 عملیات محرم در منطقه ی عمومی شرهانی و زبیدات عراق به اجرا درآمد. در این عملیات، چاه های نفتی و تأسیسات پالایشگاهی عراق در زبیدات آسیب جدی دید و ارتش عراق نیز با خسارات لجستیکی و تلفات انسانی فراوانی روبرو شد. این عملیات رزمندگان اسلام در غرب فکه با پیروزی نسبی همراه بود.

در شب اول عملیات، به علت بارش باران موسمی در منطقه و عدم محاسبه ی دقیق وضعیت رودخانه ی "دوئیرج"، رودخانه طغیان کرد و بسیاری از رزمندگان بسیجی و پاسدار در آب غرق شدند. همزمان با این اتفاق، نیروهای دشمن نسبت به حضور و تجمع نیروهای ایران در منطقه هوشیار شدند و آتش پرحجمی را بر سر نیروهای خودی ریختند.

همزمان با بروز سیل در منطقه، غرق شدن بخشی از نیروهای رزمی ایران و آتشباری سنگین دشمن، حسن باقری فرماندهی قرارگاه کربلا وارد منطقه شد و با تلاش فراوان سعی در ساماندهی نیروها و تدبیر جهت رساندن امکانات به خطوط مقدم نمود.

به هر روی، بروز سیل در منطقه و پاتکهای سنگین دشمن مانع از پاکسازی کامل منطقه و رسیدن عملیات به اهداف از پیش تعیین شده گردید.

پس از عملیات محرم، سپاه پاسداران سازمان رزم خود را گسترش داد. این نهاد انقلابی به سمت تشکیل سپاه های عملیاتی و ارتقاء برخی از تیپ های مستقل خود به لشکر گام برداشت.

فرماندهان، این بار جنوب منطقه ی عملیاتی فکه، شمال چزابه و بخشی از منطقه ی هور الهویزه را جهت اجرای عملیات گسترده علیه قوای بعثی انتخاب نمودند. شناسایی های اولیه ی برخی فرماندهان مانند حسن باقری جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشان از عدم توفیق در منطقه داشت. زیرا دشمن زمین منطقه را مسلح نموده بود؛ ضمناً شرایط طبیعی منطقه نیز حرکت نیروهای پیاده را با مشکل مواجه و کند می ساخت.

علیرغم اظهار نظر کارشناسی برخی از فرماندهان مبنی بر عدم اجرای عملیات در آن منطقه، فرماندهان قرارگاه خاتم الانبیا (ص) تصمیم به اجرای عملیات گرفتند. یکی از استدلال های آنان جهت اجرای عملیات پیش دستی در زدن ضربه به دشمن علیرغم شرایط نامتناسب نیروها در منطقه با امکانات دشمن بود.

شهادت حسن باقری و مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا هشت روز پیش از عملیات، ضربه ی سنگینی به فرماندهی نظامی کشور وارد آورد. آنان برای شناسایی منطقه ی عمومی والفجر مقدماتی رفته بودند که بر اثر انفجار خمپاره در نزدیک محل دیده بانی به شهادت رسیدند.

عملیات والفجر مقدماتی در هفدهم بهمن ماه 1361 در منطقه ی عمومی فکه، شمال چزابه و بخشهایی از هور الهویزه آغاز گردید. سپاه پاسداران سه سپاه عملیاتی را با نام های سپاه سوم صاحب الزمان به فرماندهی برادر حسین خرازی، سپاه هفتم توحید به فرماندهی برادر احمد کاظمی و سپاه یازده قدر به فرماندهی برادر حاج محمد ابراهیم همت در قالب قرارگاه عملیاتی نجف سازماندهی نمود. برخی دیگر از یگان های خود را نیز تحت امر قرارگاه کربلا وارد عملیات نمود.

مشکلات کار از همان لحظات آغاز حرکت رزمندگان از نقطه ی رهایی به سوی دشمن آغاز شد. رملی بودن زمین منطقه حرکت را کند می نمود؛ لذا آنان مجبور بودند حرکت خود را از بعد از ظهر آغاز کنند که در این وضعیت با خطر دیده شدن روبرو بودند. از دیگر مشکلات این عملیات وجود کانالهای عمیق در منطقه و وجود موانع فراوان بر سر راه آنان بود که باز نمودن معبر در بسیاری از مواقع وقتگیر بود. رزمندگان اسلام پس از پشت سر نهادن موانع باید به پاکسازی کمینهای منطقه و سپس شکستن خطوط دشمن می پرداختند که این امر به علت حضور دشمن با همه ی امکانات خط مقدم در محل کمینها رزمندگان را با مشکلات از نظر زمانی و مسائلی از قبیل عدم تشخیص دقیق مواضع مقدم دشمن روبرو می ساخت. یکی دیگر از مشکلات این عملیات استفاده ی دشمن از گازهای شیمیایی تاول زا در منطقه بود. اصلیترین اشکال این عملیات لو رفتن آن توسط برخی از نیروهای نفوذی در میان فرماندهان و نیروهای عمل کننده به شمار می رود.

 

بنابر این، عملیات گسترده ی والفجر مقدماتی نیز که با هدف انهدام قوای سپاه چهارم ارتش عراق در منطقه ، تصرف و تأمین پل العذیر طراحی و در منطقه ی جنوب فکه به اجرا درآمد ولی به علت لو رفتن و مشکلات صحنه ی نبرد با عدم فتح روبرو شد.

 

در بیستم فروردین ماه 1362 عملیات والفجر یک در منطقه ی شمال غرب فکه به اجرا درآمد. نتایج ساعات اولیه رضایت بخش بود ولی به علت تسلط دشمن در برخی ارتفاعات مانند: 112 146 و 165 و سنگینی آتش دشمن علیرغم جان فشانی یک هفته ای رزمندگان اسلام به نتیجه ی دلخواه نرسید.

 

فرماندهان بار دیگر جبهه های غرب و شمال غرب را فعال نمودند و تا پایان دهه ی دوم مرداد ماه 1362 دو عملیات وسیع را که یکی با موفقیت نسبی و دیگری با پیروزی همراه بود را به اجرا درآوردند. آنان ابتدا در بیست و نهم تیرماه 1362 عملیات والفجر دو را در منطقه ی عمومی پیرانشهر و حاج عمران در جبهه ی شمالی و در هفتم مرداد ماه 1362 والفجر سه را در منطقه ی عمومی مهران به اجرا گذاردند که در والفجر دو ارتفاعات 2519 برای مدت کوتاهی تصرف شد. در عملیات والفجر سه نیز شهر استراتژیک مهران آزاد شد.

 

بنابر این، در جمعبندی سال سوم جنگ تحمیلی می توان این سال را به عنوان تداوم نبرد در خاک عراق، تکرار عدم الفتح در جبهه های جنوب، گشایش جبهه های جدید در غرب و شمال غرب و کسب پیروزی در مهران توصیف نمود.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار