سرهنگ قاسم اکبری‌مقدم درباره شهید «محمدولی قرنی» مطرح کرد؛

پاسخ محکم «شهید قرنی» به پیشنهاد دنیاطلبانه شاه/ خنثی‌سازی شعار خائنانه «انحلال ارتش»

ارتشبد فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار رژیم طاغوت در خاطراتش می‌نویسد: قرنی به مسائل دنیوی اعتنایی نداشته و فقیرانه زندگی می‌کرد. من مجبور شدم به شاه بگویم که او وضعیت مالی بسیار بدی دارد و نیاز است که به وی مساعدت شود.
کد خبر: ۳۹۲۷۰۳
تاریخ انتشار: ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۴:۵۴ - 26April 2020

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، سرهنگ قاسم اکبری‌مقدم در مقاله‌ای در خصوص شهید سپهبد محمدولی قرنی به تبیین ادوار زندگی این شهید پرداخت. وی در این مقاله که در اختیار خبرگزاری دفاع مقدس قرار داده نوشته است: با نگاهی گذرا به تاریخ سرزمین‌‎­ها و اقوام مختلف، می‌­توان دریافت که تاریخ هر سرزمین به دست انسان‌هایی بزرگ که در راه تحقق آرمان­های ملت خود گام برداشته و تلاش کرده‌اند، رقم خورده است.

در این میان سرنوشت پرافتخار ایران اسلامی در عرصه­‌ها و دوران­‌های مختلف تاریخ به دست مردان بزرگی رقم خورده که هر یک از آن‌ها با توجه به شرایط و موقعیت زمانی و مکانی در اوج ایثار و فداکاری برای حفظ استقلال کشور گام برداشتند. ایثار و فداکاریی که ناشی از تفکری اسلامی و انقلابی بوده و این تفکر مخلصانه در طول تاریخ باعث شده تا کار‌های مهم و اثرگذاری جهت نیل به قله‌های سعادت صورت پذیرد.

در این مجال قصد داریم به برخی شاخصه‌ها، ویژگی‌ها و عملکرد مدافع استقلال، تمامیت ارضی و امنیت کشور شهید سپهبد محمدولی قرنی بپردازیم. شهید والامقامی که تفکرات راهبردی و بصیرت اسلامی و سیاسی او باعث شد اقتدار و صلابت ارتش و نظام اسلامی در مقابل توطئه دشمنان و ددمنشان دنیا حفظ شود.

محمدولی قرنی افسری بود که با تلاش و کوشش صادقانه تا درجه سرلشکری ارتقاء یافت و در موقعیتی مناسب با تحول درونی و تعقل و اندیشه الهی و دینی، سیر مخالفت با دستگاه ستمشاهی را در پیش گرفت و بعد از شش سال زندان و تعقیب و تحت نظر قرار گرفتن با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی به خیل کاروانیان انقلاب پیوست و اندکی بعد با فرمان امام (ره) قاطعانه به جنگ با ضدانقلابیون و غائله کردستان شتافت و با درایت، رشادت و شجاعت بی‌نظیرش پادگان مهاباد را از سقوط نجات داد.

محمدولی قرنی در سال ۱۲۹۲ در تهران و در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. او سومین فرزند خانواده و پدرش میرزا آقاخان از مدیران مخابرات تهران بود. تحصیلات ابتدایی را در اصفهان به اتمام رساند و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز و در دبیرستان نظام به پایان رساند. در سال ۱۳۰۹ وارد دانشکده افسری ارتش شد. شهید قرنی در کلیه دوره‌های تحصیلی همواره جزو نفرات ممتاز و برتر دانشجویی بود.

پیشنهاد وسوسه‌انگیز شاه به یک فرمانده

کودتا برای براندازی تاج و تخت شاه

شهید قرنی در طول سال‌های خدمت خود، یعنی حدود ۲۸ سال، مصدر خدمات و مشاغل مهمی بوده که در تمامی این مشاغل، شایستگی و لیاقت خود را به نمایش گذاشته است. قرنی در سال ۱۳۳۶ با درجه سرلشکری در جایگاه رکن دوم ستاد ارتش بود.

مبارزه سیاسی عمل‌گرایانه قرنی از سال ۱۳۳۶ آغاز شد. او در دوران خدمت به سبب اشراف اطلاعاتی، به فساد مالی در درون ارتش پی ­برد و در رایزنی با گروهی از همفکران و همکاران، فعالیت خود را برای اصلاح این وضعیت شروع کرد. برای اینکار، در سال ۱۳۳۶ هنگامی که ریاست رکن دوم ارتش را بر عهده داشت، طرح کودتایی را برای براندازی تاج و تخت محمدرضا شاه پهلوی ریخت که افشای آن، به دستگیری وی در هشت اسفند همان سال انجامید و پس از محاکمه در ۳۱ تیر ۱۳۳۷، از ارتش اخراج شد.

قرنی در هشتم آذر ۱۳۳۹، پس از گذراندن دو سال و هشت ماه زندان، آزاد شد. پس از آزادی از زندان، از سال ۱۳۴۱ کوشش خود را علیه حکومت پهلوی پررنگ‌تر ساخت. همزمان با آغاز مبارزات سیاسی حضرت امام خمینی (ره) علیه حکومت شاهنشاهی پهلوی، آمریکا و اسرائیل، دلبستگی محمدولی به خواندن کتاب‌های سیاسی و مذهبی، او را نیز به جمع شاگردان جنبش اسلامی امام (ره) وارد کرد.

در همین راستا، به چهره‌های مذهبی همچون آیت‌الله سیدمحمود طالقانی و آیت‌الله سید محمدهادی میلانی نزدیک شد. طولی نکشید که پیوند‌های قرنی با آیت‌الله طالقانی، دیدار وی با آیت‌الله میلانی در جریان قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و حضورش در برخی نشست‌های مذهبی فاش شد.

ساواک، در پنجم دی سال ۱۳۴۲، او را به همراه شماری دیگر دستگیر کرد. پس از دستگیری، برخورد حکومت ساواک با قرنی خشن بود. او به مدت ۹ ماه در زندان انفرادی به سر برد. سپس، در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد و تا ۲۰ آذر سال ۱۳۴۵ در زندان بود. از این زمان تا واپسین روز‌های دستگاه حاکم پهلوی، پیوسته ساواک قرنی را زیر نظر داشت.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بلافاصله، یعنی روز ۲۳ بهمن، سرلشکر قرنی، ضمن اعاده به ارتش با درجه سرلشکری به عنوان رئیس ستاد ارتش انقلاب، با حکم امام خمینی (ره) منصوب شد. هرچند که این دوره، ۴۳ روز بیشتر طول نکشید (۲۳ بهمن ۱۳۵۷ تا ششم فروردین ۱۳۵۸)، اما شهید قرنی در این دور کوتاه نیز مصدر خدمات مهمی بود.

مبارزه در چند جبهه

شرایط آن روز به‌گونه‌ای بود که قرنی ناگزیر بود در چند جبهه مبارزه کند. گروهک‌های ضدانقلاب که به صورت رسمی در برابر انقلاب اسلامی موضع گرفته بودند و کسانی که دوستدار انقلاب بودند، ولی ندانسته با ارتش و وجود آن مخالف می‌ورزیدند، شعار شیطانی انحلال ارتش، آن هم با توجه به امکاناتی که گروهک‌ها در اختیار داشتند و پشتوانه محکمی که از سوی استکبار جهانی ضدانقلاب داخلی را مورد حمایت قرار می‌داد، چیزی بود که قرنی و همفکرانش باید با آن مبارزه می‌کردند.

ماجرای حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله، مسلح بودن ضدانقلاب در منطقه حساس کردستان و خلع سلاح پادگان مهاباد که موجب شد ضد انقلاب پادگان لشکر ۲۸ سنندج را در محاصره خود بگیرد. از جمله مواردی است که فردی مانند قرنی، به عنوان رئیس ستاد ارتش ملی اسلامی باید در برابرش ایستادگی می‌کرد.

در اظهارات تمامی کسانی که درباره‌ی شهید قرنی صحبت کرده‌اند، شجاعت، شهامت، صداقت و راستی و درستی از خصائص بارز وی شمرده شده و همگان بر این قول متفق هستند که او فردی مؤمن، انقلابی، وطن‌دوست و عاشق کشورش بود. او مسئولیت خود را به خوبی می‌شناخت و می‌دانست که در آن شرایط خطیر و حساس چه وظیفه‌ای در برابر ارتش و چه وظیفه‌ای در مقابل انقلاب و رهبری آن بر عهده دارد.

با توجه به مسئولیت و سمتی که شهید قرنی در ریاست اداره دوم (اطلاعات) ارتش در دوران خدمت خود داشت، بسیاری از گروه­های سیاسی و مذهبی را به خوبی می‌شناخت و از اهداف و برنامه‌ها و نیات آنان آگاه بود. در شرایط بحرانی بدو انقلاب اسلامی ایران حوادثی مانند ماجرای حزب دمکرات کردستان و گروهک کومله، مسلح بودن ضدانقلاب در منطقه حساس کردستان و خلع سلاح پادگان مهاباد (که موجب شد ضدانقلاب پادگان لشکر ۲۸ سنندج را در محاصره خود بگیرد) مهم‌ترین موضوع برای شهید قرنی بود. او کوچکترین باختی و امتیازی به ضدانقلاب و گروهک­‌ها تا زمانی که ریاست ستاد ارتش را بر عهده داشت، نداد.

زندگی فقیرانه یک فرمانده

زندگی ساده، بی‌تکلف و بدون تشریفات و مردمی بودن، یکی دیگر از ویژگی‌های این شهید است. وضعیت زندگی شهید قرنی در حد بسیار ساده و در حد مردم عامی جامعه بود تا جایی که در آن زمان که از ارتش اخراج شده بود قدرت خرید یک دستگاه ماشین را هم نداشت. ارتشبد فردوست رئیس دفتر ویژه اطلاعات دربار رژیم طاغوت در خاطراتش می‌نویسد: «قرنی به مسائل دنیوی اعتنایی نداشته و فقیرانه زندگی می‌کرد. من مجبور شدم به شاه بگویم که او وضعیت مالی بسیار بدی دارد و نیاز است که به وی مساعدت گردد.» در تاریخ ۲۰ تیر سال ۱۳۳۷ سرهنگ محمد سوادکوهی در محل بانک سپه اظهار داشت که شوهر خواهرم، سرلشکر قرنی می‌گوید: «شاه توسط ارتشبد فردوست مبلغ سه میلیون تومان پیشنهاد دادند.»

شهید قرنی نیز در پاسخ می‌گوید: «من نیازی ندارم و در آخرین روز‌های زندگی خود به سر می‌برم. سعی دارم آن را به نماز و عبادت بگذرانم.» پاسخ او از غنای روحی و روح بلند و قناعت‌پیشه وی حکایت می‌کرد. ایشان بخش عمده‌ای از وجوهات خویش را به فقرا می‌داد و اطرافیان را به کمک به مستمندان تشویق و ترغیب می‌کرد.

قرنی اعتقاد داشت که ارتش ایران از حیث شایستگی رزمی، سازماندهی و آموزش انفرادی و یگانی از چنان کارایی رزمی برخوردار است که می‌­تواند در مقابل ارتش بلوک شرق نیز یک ماه مقاومت کند. او بر این باور بود که پیوستن ارتش به مردم از سر ناچاری نبوده و ریشه­‌های آن را باید در اعتقادات و میزان نفوذ مرجعیت دینی در باور‌های آنان جستجو کرد.

پیشنهاد وسوسه‌انگیز شاه به یک فرمانده

از میدان برداشتن به رسم ترور

شهید قرنی شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرح‌هایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح می‌شد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود، به ارتش هویت داد، ارتش را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی قرار داد، فرماندهانی شایسته انتخاب کرد، موجب حضور مقتدرانه و به‌موقع ارتش برای پایان دادن به آشوب‌ها و غائله‌های ایجادشده در نقاط مختلف کشور شد، ساماندهی وضعیت تسلیحاتی که در اختیار مردم قرار گرفته بود، انحلال گارد جاویدان و گارد شاهنشاهی، تصفیه ارتش از عوامل اخلال‌گر و غیرانقلابی، عدم اجازه به آمریکا در بهره‌برداری نظامی از ایران، مخالفت با خروج تجهیزات مدرن نظامی از کشور و... از جمله خدمات اوست. به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را در سوم اردیبهشت ۱۳۵۸ به شهادت رساندند. اولین شهید ترور در آغازین روز‌های انقلاب مزد صداقت خود را از خدای تبارک و تعالی گرفت و در روزگار پیری به فیض شهادت رسید.

گرچه امروز دفاع از جمهوری اسلامی ایران، آرمان‌های دینی و اسلامی، شناخت دوست و دشمن در روزگار و شرایط کنونی و پس از پایداری انقلاب اسلامی به‌راحتی میسر است، ولی در روز‌های آغازین انقلاب که صف‌بندی‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به‌گونه‌ای خلط شده بود که تمیز دادن خادم از خائن را مشکل می‌کرد، کار آسانی نبود. به همین دلیل ملت غیور ایران یاد و خاطره دلیرمردانی همچون شهیدان قرنی و فلاحی را از یاد نخواهند برد و نمی‌توان به­ راحتی از کنار اطاعت و پیروی و حمایت آنان از رهبری و ولایت فقیه و ایستادگی آگاهانه آنان در مقابل خواسته‌های نامشروع سازمان‌های به‌ظاهر مردمی آن روزگار عبور کرد و آن را امری ساده پنداشت.

به‌راستی چشم‌انداز روشن آنان از انقلاب و همکاری بی‌دریغشان، نشان از شناخت عمیق نسبت به دشمنان، منافقان و خائنین بوده است. اگرچه هنوز نیز کسی به نقش وجودی شهید سپهبد قرنی در روزگار غربت و تنهایی این مرز و بوم پی­ نبرده ولی عمر اندک و با برکت این شهید در دوران پس از پیروزی انقلاب و به عنوان اولین شهید ترور اثبات کرد، کسی که میهن، ملت و رهبری را باور دارد، برای تحقق آرمان‌های ملی و دینی و اسلامی چاره‌ای ندارد جز این‌که هزینه‌های آن را پرداخت کند، اگرچه به قیمت جانش باشد.

انتهای پیام/ 141

نظر شما
پربیننده ها